لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر
سیر تحول بناهای آموزشی از گذشته تا امروز
شهر اصفهان در طول تاریخ ، پیوسته از مراکز بزرگ فرهنگی ایران بوده است . در گذشته ای نه چندان دور ، در این شهر مراکز آموزشی بزرگی وجود داشته اند که در زمان خود بی شباهت به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی امروزی نبوده اند . در این زمان ، مکاتب ، مساجد و مدارس ، مراکزآموزشی شهر اصفهان را تشکیل می داده اند .
شهرت و عظمت علمی شهر اصفهان از قزن چهارم هجری قمری آغاز گردید و این شهر در تاریخ فرهنگ وتمدن ایران از چنان شهرت والایی برخوردار گردید که به نام دارالعلمرق معروفشد . وجود مدارس بزرگی همچون مدرسه ی نظامیه در این شهر شاهدی بر این مدعاست . در عصر صفویه ، اصفهان به عنوان یکی از مرازک علمی مهم جهان اسلام مطرح گردید و محلزندگی دوستداران علم و دانش شد و دانش پژوهان رابه سوی خود فراخواند .
از جمله مدارس مهم عصر صفویه ، مدرسه چهار باغ اصفهان را می توان نام برد . شاردن فرانسوی مطالب جالبی از مدارس و مکتب خانه های ایران عصر صفویه در سیاحت نامه ی خویش آورده است . او مدارس ایران ، و به ویژه اصفهان را معادل دانشکده در فرانسه دانسته و از 57 مدرسه در شهر اصفهان سخن گفته است . پی از دوره ای افول در مراکز علمی اصفهان به علت حمله ی افاغنه و نا آرامی های موجود ، باز در قرن سیزدهم قمری و در عصر قاجاریه ، اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم علوم معقول و منقول ایران مطرح شد و در همین دوره ، مدرسه ی صدر که به منزله ی دانشکاهی برای ندریس فلسفه ومنطق ، حکمت ، ریاضی ، طب و سایر علوم بود تاسیس گردید .
شیوه ی تدریس در مکتب به شیوه ی سنتی بود و شاگردان از بزرگ تا کوچک دورتادور اتاقی نشسته وخواندن قرآن وادعیه و گلستان و غزلیات حافظ و اصول و فروع دین را می آموختند. مکتب خانه ها در محلات به صورت دکه ها و حجره هایی در بازار و گذرهای اصلی و گاه در مساجد محله ای و یا منازل مسکونی اداره کنندگلن آن تشکیل می یافت و در مدارس نیز که در قلب محلات و راسته های بازار اصلی شهر جای داشتند ، به تعلیم علوم دینی و فقهی می پرداختند و معماری آنها به صورت سنتی و به شیوه ی حیاط مرکزی و دورنگرا بود . در واقع مدارس اسلامی هم مکتببود و هممحل زندگی طالب مدرسه به دلیل شرایط کسانی که در آنجا به تحصیل می پرداختند ، فضا های مختلفی داشت . داخل مدرسه حیاطی سر سبز با حجره های و ایوان هایی در اطراف قرار داشت و جای سیمنارها در ایوان های مدارس بوده و بحث های دو نفری نیز در پیشخان ها انجام می شده است .
ایوانچه های جلویحجره ها نیز محل بحث بوده است .
عناصر فضایی – کارکردی مدارس شامل حجره مدرس ، کتابخانه ، مسجد ، اتاق های خادم و چراغدار و آبکش و سرویس های بهداشتی بود . این عناصر اغلب در چهار جهت پیرامون حیاط مرکزی قرار می گرفته اند . شکل حیاط نیز به صورت مستطیل کشیده یا نزدیک به مربع( با گوشه های قائم یا پخ) بوده است . ورودی مدرسه در یک سوی محوری که از وسط دو ضلع ومرکزمستطیل می گذشته ، قرار داشته است . فضایی که در دو سوی دیگر محور مذکور قرار می گرفته ، به کارکردی غیر از حجره مانند گنبد خانه ، مسجد مدرسه ، مدرس ، کتابخانه یا ایوان بزرگی کهب ه عنوان مسجد یا مدرس مورد استفاده قرار می گرفته ، اختصاص یافته است و ایوان نیز در دو سوی محوری عمود بر محور پیشین که از مرکز حیاط عبور میکرده جای دو ایوان ، دارای دو فضای متمایز شده با دهانه ای بزرگ تر نسبت به حجره های واقع در دو سوی خود بوده اند . فضا های مذکور – که گاه ایوان هم داشته اند – اغلب به کلاس درس (مدرس ) یا کتابخانه و گاهی به مسجد اختصاص می یافته اند . سرویس های بهداشتی همه ی مدارس در محلط دور از دید و پشت حجره های قرار داده می شده اند و دسترسی به آنها اغلب از راهروها یا حیاط های کوچکی در گوشه های حیاط اصلی تامین می شده است . دسترسی به طبقه ی بالا در مدارس دو طبقه با پله هایی صورت می پذیرفته که در چهار گوشه ی حیاط یا در دو سوی ایوان قرار داشته اند .
در اواخر دوره ی قاجار ، اکثر مدارس اصفهان به همان سبک مدارس قدیمی و به شیوه ی حیاط مرکزی و درونگرا ساخته می شدند . از جمله این مدارس ، می توان مدرسه های قدسیه ، نوریه و ....... را نام برد . در این زمان ، گسترش روابط اقتصادی – سیاسی ایران با کشور های اروپایی ،موجب آشمایی ایرانیان با برخی از جنبه های تمدن و فرهنگ اروپا مانند تاسیس مدارس جدید انتشار نشریه و برخی از اقدامات فرهنگی دیگر گردید . بروز این موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران، پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور موجب گردید واصفهان یکی از نخستین شهر هایی بود که مدرسه هایی از این دست در آن به وجود آمدند و این مدارس در دوران مشروطیت جلوه ای دیگر یافتند و شیوه ی نوین آموزشی به آنها راه پیدا کرد . در این مدارس ، شیوه های آموزشی و اهداف رورشی با مکتب خانه های مدارس قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان با این مشخصات ، در خارج از بافت اصلی شهر و در محله ی مسیحی نشین جلفا به وجود آمد . بانیان آن نیز میسیونر های مذهبی اروپایی بودند که برای تبلیغات دینی به احداث مدرسه اقدام نمودند . این مدارس چون از طرف ایوپاییان ایجاد می شدند . طبیعتاٌ با همان شیوه ی مدارس اروپایی اداره می شدند . در واقع اولین مدارس مسلمانان به سیک جدید در اصفهان از یک سو تحت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر
سیر تحول بناهای آموزشی از گذشته تا امروز
شهر اصفهان در طول تاریخ ، پیوسته از مراکز بزرگ فرهنگی ایران بوده است . در گذشته ای نه چندان دور ، در این شهر مراکز آموزشی بزرگی وجود داشته اند که در زمان خود بی شباهت به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی امروزی نبوده اند . در این زمان ، مکاتب ، مساجد و مدارس ، مراکزآموزشی شهر اصفهان را تشکیل می داده اند .
شهرت و عظمت علمی شهر اصفهان از قزن چهارم هجری قمری آغاز گردید و این شهر در تاریخ فرهنگ وتمدن ایران از چنان شهرت والایی برخوردار گردید که به نام دارالعلمرق معروفشد . وجود مدارس بزرگی همچون مدرسه ی نظامیه در این شهر شاهدی بر این مدعاست . در عصر صفویه ، اصفهان به عنوان یکی از مرازک علمی مهم جهان اسلام مطرح گردید و محلزندگی دوستداران علم و دانش شد و دانش پژوهان رابه سوی خود فراخواند .
از جمله مدارس مهم عصر صفویه ، مدرسه چهار باغ اصفهان را می توان نام برد . شاردن فرانسوی مطالب جالبی از مدارس و مکتب خانه های ایران عصر صفویه در سیاحت نامه ی خویش آورده است . او مدارس ایران ، و به ویژه اصفهان را معادل دانشکده در فرانسه دانسته و از 57 مدرسه در شهر اصفهان سخن گفته است . پی از دوره ای افول در مراکز علمی اصفهان به علت حمله ی افاغنه و نا آرامی های موجود ، باز در قرن سیزدهم قمری و در عصر قاجاریه ، اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم علوم معقول و منقول ایران مطرح شد و در همین دوره ، مدرسه ی صدر که به منزله ی دانشکاهی برای ندریس فلسفه ومنطق ، حکمت ، ریاضی ، طب و سایر علوم بود تاسیس گردید .
شیوه ی تدریس در مکتب به شیوه ی سنتی بود و شاگردان از بزرگ تا کوچک دورتادور اتاقی نشسته وخواندن قرآن وادعیه و گلستان و غزلیات حافظ و اصول و فروع دین را می آموختند. مکتب خانه ها در محلات به صورت دکه ها و حجره هایی در بازار و گذرهای اصلی و گاه در مساجد محله ای و یا منازل مسکونی اداره کنندگلن آن تشکیل می یافت و در مدارس نیز که در قلب محلات و راسته های بازار اصلی شهر جای داشتند ، به تعلیم علوم دینی و فقهی می پرداختند و معماری آنها به صورت سنتی و به شیوه ی حیاط مرکزی و دورنگرا بود . در واقع مدارس اسلامی هم مکتببود و هممحل زندگی طالب مدرسه به دلیل شرایط کسانی که در آنجا به تحصیل می پرداختند ، فضا های مختلفی داشت . داخل مدرسه حیاطی سر سبز با حجره های و ایوان هایی در اطراف قرار داشت و جای سیمنارها در ایوان های مدارس بوده و بحث های دو نفری نیز در پیشخان ها انجام می شده است .
ایوانچه های جلویحجره ها نیز محل بحث بوده است .
عناصر فضایی – کارکردی مدارس شامل حجره مدرس ، کتابخانه ، مسجد ، اتاق های خادم و چراغدار و آبکش و سرویس های بهداشتی بود . این عناصر اغلب در چهار جهت پیرامون حیاط مرکزی قرار می گرفته اند . شکل حیاط نیز به صورت مستطیل کشیده یا نزدیک به مربع( با گوشه های قائم یا پخ) بوده است . ورودی مدرسه در یک سوی محوری که از وسط دو ضلع ومرکزمستطیل می گذشته ، قرار داشته است . فضایی که در دو سوی دیگر محور مذکور قرار می گرفته ، به کارکردی غیر از حجره مانند گنبد خانه ، مسجد مدرسه ، مدرس ، کتابخانه یا ایوان بزرگی کهب ه عنوان مسجد یا مدرس مورد استفاده قرار می گرفته ، اختصاص یافته است و ایوان نیز در دو سوی محوری عمود بر محور پیشین که از مرکز حیاط عبور میکرده جای دو ایوان ، دارای دو فضای متمایز شده با دهانه ای بزرگ تر نسبت به حجره های واقع در دو سوی خود بوده اند . فضا های مذکور – که گاه ایوان هم داشته اند – اغلب به کلاس درس (مدرس ) یا کتابخانه و گاهی به مسجد اختصاص می یافته اند . سرویس های بهداشتی همه ی مدارس در محلط دور از دید و پشت حجره های قرار داده می شده اند و دسترسی به آنها اغلب از راهروها یا حیاط های کوچکی در گوشه های حیاط اصلی تامین می شده است . دسترسی به طبقه ی بالا در مدارس دو طبقه با پله هایی صورت می پذیرفته که در چهار گوشه ی حیاط یا در دو سوی ایوان قرار داشته اند .
در اواخر دوره ی قاجار ، اکثر مدارس اصفهان به همان سبک مدارس قدیمی و به شیوه ی حیاط مرکزی و درونگرا ساخته می شدند . از جمله این مدارس ، می توان مدرسه های قدسیه ، نوریه و ....... را نام برد . در این زمان ، گسترش روابط اقتصادی – سیاسی ایران با کشور های اروپایی ،موجب آشمایی ایرانیان با برخی از جنبه های تمدن و فرهنگ اروپا مانند تاسیس مدارس جدید انتشار نشریه و برخی از اقدامات فرهنگی دیگر گردید . بروز این موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران، پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور موجب گردید واصفهان یکی از نخستین شهر هایی بود که مدرسه هایی از این دست در آن به وجود آمدند و این مدارس در دوران مشروطیت جلوه ای دیگر یافتند و شیوه ی نوین آموزشی به آنها راه پیدا کرد . در این مدارس ، شیوه های آموزشی و اهداف رورشی با مکتب خانه های مدارس قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان با این مشخصات ، در خارج از بافت اصلی شهر و در محله ی مسیحی نشین جلفا به وجود آمد . بانیان آن نیز میسیونر های مذهبی اروپایی بودند که برای تبلیغات دینی به احداث مدرسه اقدام نمودند . این مدارس چون از طرف ایوپاییان ایجاد می شدند . طبیعتاٌ با همان شیوه ی مدارس اروپایی اداره می شدند . در واقع اولین مدارس مسلمانان به سیک جدید در اصفهان از یک سو تحت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر
سیر تحول بناهای آموزشی از گذشته تا امروز
شهر اصفهان در طول تاریخ ، پیوسته از مراکز بزرگ فرهنگی ایران بوده است . در گذشته ای نه چندان دور ، در این شهر مراکز آموزشی بزرگی وجود داشته اند که در زمان خود بی شباهت به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی امروزی نبوده اند . در این زمان ، مکاتب ، مساجد و مدارس ، مراکزآموزشی شهر اصفهان را تشکیل می داده اند .
شهرت و عظمت علمی شهر اصفهان از قزن چهارم هجری قمری آغاز گردید و این شهر در تاریخ فرهنگ وتمدن ایران از چنان شهرت والایی برخوردار گردید که به نام دارالعلمرق معروفشد . وجود مدارس بزرگی همچون مدرسه ی نظامیه در این شهر شاهدی بر این مدعاست . در عصر صفویه ، اصفهان به عنوان یکی از مرازک علمی مهم جهان اسلام مطرح گردید و محلزندگی دوستداران علم و دانش شد و دانش پژوهان رابه سوی خود فراخواند .
از جمله مدارس مهم عصر صفویه ، مدرسه چهار باغ اصفهان را می توان نام برد . شاردن فرانسوی مطالب جالبی از مدارس و مکتب خانه های ایران عصر صفویه در سیاحت نامه ی خویش آورده است . او مدارس ایران ، و به ویژه اصفهان را معادل دانشکده در فرانسه دانسته و از 57 مدرسه در شهر اصفهان سخن گفته است . پی از دوره ای افول در مراکز علمی اصفهان به علت حمله ی افاغنه و نا آرامی های موجود ، باز در قرن سیزدهم قمری و در عصر قاجاریه ، اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم علوم معقول و منقول ایران مطرح شد و در همین دوره ، مدرسه ی صدر که به منزله ی دانشکاهی برای ندریس فلسفه ومنطق ، حکمت ، ریاضی ، طب و سایر علوم بود تاسیس گردید .
شیوه ی تدریس در مکتب به شیوه ی سنتی بود و شاگردان از بزرگ تا کوچک دورتادور اتاقی نشسته وخواندن قرآن وادعیه و گلستان و غزلیات حافظ و اصول و فروع دین را می آموختند. مکتب خانه ها در محلات به صورت دکه ها و حجره هایی در بازار و گذرهای اصلی و گاه در مساجد محله ای و یا منازل مسکونی اداره کنندگلن آن تشکیل می یافت و در مدارس نیز که در قلب محلات و راسته های بازار اصلی شهر جای داشتند ، به تعلیم علوم دینی و فقهی می پرداختند و معماری آنها به صورت سنتی و به شیوه ی حیاط مرکزی و دورنگرا بود . در واقع مدارس اسلامی هم مکتببود و هممحل زندگی طالب مدرسه به دلیل شرایط کسانی که در آنجا به تحصیل می پرداختند ، فضا های مختلفی داشت . داخل مدرسه حیاطی سر سبز با حجره های و ایوان هایی در اطراف قرار داشت و جای سیمنارها در ایوان های مدارس بوده و بحث های دو نفری نیز در پیشخان ها انجام می شده است .
ایوانچه های جلویحجره ها نیز محل بحث بوده است .
عناصر فضایی – کارکردی مدارس شامل حجره مدرس ، کتابخانه ، مسجد ، اتاق های خادم و چراغدار و آبکش و سرویس های بهداشتی بود . این عناصر اغلب در چهار جهت پیرامون حیاط مرکزی قرار می گرفته اند . شکل حیاط نیز به صورت مستطیل کشیده یا نزدیک به مربع( با گوشه های قائم یا پخ) بوده است . ورودی مدرسه در یک سوی محوری که از وسط دو ضلع ومرکزمستطیل می گذشته ، قرار داشته است . فضایی که در دو سوی دیگر محور مذکور قرار می گرفته ، به کارکردی غیر از حجره مانند گنبد خانه ، مسجد مدرسه ، مدرس ، کتابخانه یا ایوان بزرگی کهب ه عنوان مسجد یا مدرس مورد استفاده قرار می گرفته ، اختصاص یافته است و ایوان نیز در دو سوی محوری عمود بر محور پیشین که از مرکز حیاط عبور میکرده جای دو ایوان ، دارای دو فضای متمایز شده با دهانه ای بزرگ تر نسبت به حجره های واقع در دو سوی خود بوده اند . فضا های مذکور – که گاه ایوان هم داشته اند – اغلب به کلاس درس (مدرس ) یا کتابخانه و گاهی به مسجد اختصاص می یافته اند . سرویس های بهداشتی همه ی مدارس در محلط دور از دید و پشت حجره های قرار داده می شده اند و دسترسی به آنها اغلب از راهروها یا حیاط های کوچکی در گوشه های حیاط اصلی تامین می شده است . دسترسی به طبقه ی بالا در مدارس دو طبقه با پله هایی صورت می پذیرفته که در چهار گوشه ی حیاط یا در دو سوی ایوان قرار داشته اند .
در اواخر دوره ی قاجار ، اکثر مدارس اصفهان به همان سبک مدارس قدیمی و به شیوه ی حیاط مرکزی و درونگرا ساخته می شدند . از جمله این مدارس ، می توان مدرسه های قدسیه ، نوریه و ....... را نام برد . در این زمان ، گسترش روابط اقتصادی – سیاسی ایران با کشور های اروپایی ،موجب آشمایی ایرانیان با برخی از جنبه های تمدن و فرهنگ اروپا مانند تاسیس مدارس جدید انتشار نشریه و برخی از اقدامات فرهنگی دیگر گردید . بروز این موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران، پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور موجب گردید واصفهان یکی از نخستین شهر هایی بود که مدرسه هایی از این دست در آن به وجود آمدند و این مدارس در دوران مشروطیت جلوه ای دیگر یافتند و شیوه ی نوین آموزشی به آنها راه پیدا کرد . در این مدارس ، شیوه های آموزشی و اهداف رورشی با مکتب خانه های مدارس قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان با این مشخصات ، در خارج از بافت اصلی شهر و در محله ی مسیحی نشین جلفا به وجود آمد . بانیان آن نیز میسیونر های مذهبی اروپایی بودند که برای تبلیغات دینی به احداث مدرسه اقدام نمودند . این مدارس چون از طرف ایوپاییان ایجاد می شدند . طبیعتاٌ با همان شیوه ی مدارس اروپایی اداره می شدند . در واقع اولین مدارس مسلمانان به سیک جدید در اصفهان از یک سو تحت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر
سیر تحول بناهای آموزشی از گذشته تا امروز
شهر اصفهان در طول تاریخ ، پیوسته از مراکز بزرگ فرهنگی ایران بوده است . در گذشته ای نه چندان دور ، در این شهر مراکز آموزشی بزرگی وجود داشته اند که در زمان خود بی شباهت به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی امروزی نبوده اند . در این زمان ، مکاتب ، مساجد و مدارس ، مراکزآموزشی شهر اصفهان را تشکیل می داده اند .
شهرت و عظمت علمی شهر اصفهان از قزن چهارم هجری قمری آغاز گردید و این شهر در تاریخ فرهنگ وتمدن ایران از چنان شهرت والایی برخوردار گردید که به نام دارالعلمرق معروفشد . وجود مدارس بزرگی همچون مدرسه ی نظامیه در این شهر شاهدی بر این مدعاست . در عصر صفویه ، اصفهان به عنوان یکی از مرازک علمی مهم جهان اسلام مطرح گردید و محلزندگی دوستداران علم و دانش شد و دانش پژوهان رابه سوی خود فراخواند .
از جمله مدارس مهم عصر صفویه ، مدرسه چهار باغ اصفهان را می توان نام برد . شاردن فرانسوی مطالب جالبی از مدارس و مکتب خانه های ایران عصر صفویه در سیاحت نامه ی خویش آورده است . او مدارس ایران ، و به ویژه اصفهان را معادل دانشکده در فرانسه دانسته و از 57 مدرسه در شهر اصفهان سخن گفته است . پی از دوره ای افول در مراکز علمی اصفهان به علت حمله ی افاغنه و نا آرامی های موجود ، باز در قرن سیزدهم قمری و در عصر قاجاریه ، اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم علوم معقول و منقول ایران مطرح شد و در همین دوره ، مدرسه ی صدر که به منزله ی دانشکاهی برای ندریس فلسفه ومنطق ، حکمت ، ریاضی ، طب و سایر علوم بود تاسیس گردید .
شیوه ی تدریس در مکتب به شیوه ی سنتی بود و شاگردان از بزرگ تا کوچک دورتادور اتاقی نشسته وخواندن قرآن وادعیه و گلستان و غزلیات حافظ و اصول و فروع دین را می آموختند. مکتب خانه ها در محلات به صورت دکه ها و حجره هایی در بازار و گذرهای اصلی و گاه در مساجد محله ای و یا منازل مسکونی اداره کنندگلن آن تشکیل می یافت و در مدارس نیز که در قلب محلات و راسته های بازار اصلی شهر جای داشتند ، به تعلیم علوم دینی و فقهی می پرداختند و معماری آنها به صورت سنتی و به شیوه ی حیاط مرکزی و دورنگرا بود . در واقع مدارس اسلامی هم مکتببود و هممحل زندگی طالب مدرسه به دلیل شرایط کسانی که در آنجا به تحصیل می پرداختند ، فضا های مختلفی داشت . داخل مدرسه حیاطی سر سبز با حجره های و ایوان هایی در اطراف قرار داشت و جای سیمنارها در ایوان های مدارس بوده و بحث های دو نفری نیز در پیشخان ها انجام می شده است .
ایوانچه های جلویحجره ها نیز محل بحث بوده است .
عناصر فضایی – کارکردی مدارس شامل حجره مدرس ، کتابخانه ، مسجد ، اتاق های خادم و چراغدار و آبکش و سرویس های بهداشتی بود . این عناصر اغلب در چهار جهت پیرامون حیاط مرکزی قرار می گرفته اند . شکل حیاط نیز به صورت مستطیل کشیده یا نزدیک به مربع( با گوشه های قائم یا پخ) بوده است . ورودی مدرسه در یک سوی محوری که از وسط دو ضلع ومرکزمستطیل می گذشته ، قرار داشته است . فضایی که در دو سوی دیگر محور مذکور قرار می گرفته ، به کارکردی غیر از حجره مانند گنبد خانه ، مسجد مدرسه ، مدرس ، کتابخانه یا ایوان بزرگی کهب ه عنوان مسجد یا مدرس مورد استفاده قرار می گرفته ، اختصاص یافته است و ایوان نیز در دو سوی محوری عمود بر محور پیشین که از مرکز حیاط عبور میکرده جای دو ایوان ، دارای دو فضای متمایز شده با دهانه ای بزرگ تر نسبت به حجره های واقع در دو سوی خود بوده اند . فضا های مذکور – که گاه ایوان هم داشته اند – اغلب به کلاس درس (مدرس ) یا کتابخانه و گاهی به مسجد اختصاص می یافته اند . سرویس های بهداشتی همه ی مدارس در محلط دور از دید و پشت حجره های قرار داده می شده اند و دسترسی به آنها اغلب از راهروها یا حیاط های کوچکی در گوشه های حیاط اصلی تامین می شده است . دسترسی به طبقه ی بالا در مدارس دو طبقه با پله هایی صورت می پذیرفته که در چهار گوشه ی حیاط یا در دو سوی ایوان قرار داشته اند .
در اواخر دوره ی قاجار ، اکثر مدارس اصفهان به همان سبک مدارس قدیمی و به شیوه ی حیاط مرکزی و درونگرا ساخته می شدند . از جمله این مدارس ، می توان مدرسه های قدسیه ، نوریه و ....... را نام برد . در این زمان ، گسترش روابط اقتصادی – سیاسی ایران با کشور های اروپایی ،موجب آشمایی ایرانیان با برخی از جنبه های تمدن و فرهنگ اروپا مانند تاسیس مدارس جدید انتشار نشریه و برخی از اقدامات فرهنگی دیگر گردید . بروز این موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران، پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور موجب گردید واصفهان یکی از نخستین شهر هایی بود که مدرسه هایی از این دست در آن به وجود آمدند و این مدارس در دوران مشروطیت جلوه ای دیگر یافتند و شیوه ی نوین آموزشی به آنها راه پیدا کرد . در این مدارس ، شیوه های آموزشی و اهداف رورشی با مکتب خانه های مدارس قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان با این مشخصات ، در خارج از بافت اصلی شهر و در محله ی مسیحی نشین جلفا به وجود آمد . بانیان آن نیز میسیونر های مذهبی اروپایی بودند که برای تبلیغات دینی به احداث مدرسه اقدام نمودند . این مدارس چون از طرف ایوپاییان ایجاد می شدند . طبیعتاٌ با همان شیوه ی مدارس اروپایی اداره می شدند . در واقع اولین مدارس مسلمانان به سیک جدید در اصفهان از یک سو تحت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
فلسفه های معاصر تربیت اخلاقی
فردریک الرود(1)
ترجمة حسین کارآمد
اشاره
در این مقاله، پیشینه و اصول مفروضه چهار رویکرد معاصر تربیت اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد. این رویکردها به ترتیب عبارتند از: رویکرد تبیین ارزش ها، شناختی –رشدی تحلیلی و سنتی. هر یک از این رویکردها در پنج مرحله به بحث گذاشته می شوند: 1. قلمرو و محدوده تربیت اخلاقی؛ 2. روش های عملی تربیت اخلاقی؛ 3. زمینة فلسفی رویکرد؛ 4. زمینه ی روان شناسی رویکرد؛ 5. نقاط قوت و ضعف رویکرد.
مقدمه
تربیت اخلاقی فعالیتی است که باید از دو نوع مطالعه نظری به دست آید و حاصل آن در عمل به کار گرفته شود. از یک سوء مفهوم اخلاق، قلمرو فلسفه از لحاظ سنتی، هدف تربیت اخلاقی به شدت بر شناخت و آگاهی از فرد و اخلاق مبتنی خواهد بود. از سوی دیگر، مباحث مربوط به طبیعت و تحول انسان در روان شناسی مشخص می کند که چگونه انسان می تواند فاعل اخلاقی شود و مطابق با معیارهای معین فلسفه اخلاق بیندیشد و عمل کند. بالاخره تربیت کاری است که این داده های نظری را به حیطه عمل می کشاند و برنامه، روش و شیوه ها را تعیین کرده، ارتباط آن را با عوامل رشد اخلاقی مطلوب مورد بررسی قرار می دهد.
برای آگاهی از وضعیت کنونی تربیت اخلاقی، باید پیشینه و اصول مفروضه چهار دیدگاه بانفوذ معاصر را بررسی کنیم. روش کار ما در این مقاله بر مطالعه فلسفه های اساسی این چهار رویکرد متمرکز خواهد بود در مقالات بعدی کتاب حاضر، از منظر روان شناسی و تربیتی، با تفصیل بیشتری به رویکردهای مورد نظر پرداخته خواهد شد در اینجا هر یک از آنها در پنج مرحله به بحث گذاشته می شود: ابتدا به این نکته پی خواهیم برد که مطابق با رویکرد شخصی چه نوع از فعالیت انسانی در قلمرو ارزش گذاری اخلاقی و در نتیجه در قلمرو تربیت اخلاقی قرار می گیرد در صورتی که تربیت اخلاقی با روش های عملی (مرحله دوم) توأم گردد، چه بسا بتوان زمینه ی فلسفی (مرحله سوم) و روان شناسی (مرحله چهارم) هر رویکردی را استخراج کرد، هر چند طرفداران آن رویکرد چنین چیزی را به صراحت بیان نکرده باشند (مرحله پنجم) سپس شایستگی همه جانبه هر رویکرد را از حیث تأثیر و اعتبار آن در رشد فاعل اخلاقی ارزیابی خواهیم کرد، از این لحاظ، قوت و ضعف های دیدگاه های مختلف و مشکلاتی که باید برای ترسیم نظریه جامع و بایسته برطرف گردد، آشکار می شود.
با وجود این، برای ارزیابی از شایستگی یک رویکرد نیاز به معیار شایستگی است. حتی برای بررسی نظریه های تربیت اخلاقی باید بر نوع موضوعاتی که راجع به آن سخن می گوییم تفاهمی ضمنی داشته باشیم. این زمینه عمومی که ریشه در تجربه عادی اخلاقی هر فردی دارد، در تمامی مواردی که به دنبال می آید، مفروض خواهد بود ما شاهدیم که خود قضاوت های اخلاقی را بنا کرده و براساس آن عمل می کنیم: این داده ها از وضعیت موجود ما به دست می آید ما می خواهیم بدانیم که چگونه می توانیم چنین کارهایی را بهتر انجام دهیم و به دیگران به ویژه به جوانان کمک کنیم تا آنان نیز به همین صورت عمل کنند. در نتیجه، مناسب است که به طور خلاصه و در آغاز مراد خود را از «اخلاق»(2) روشن سازیم.
اخلاق به رفتار انسانی و ارزیابی از آن ارتباط دارد: چگونه می توان رفتار یا زندگی خوبی داشت؟ از جهاتی، همة رفتار انسانی از خوردن ساندویچ گرفته تا مردن به هر دلیلی در قلمرو اخلاق قرار می گیرد از لحاظ دیگر، تنها رفتارهای خاصی «رفتارهای اخلاقی» می باشند و بقیه نااخلاقی (نه ضد اخلاقی) اند. با این که دانشمندان علم اخلاق راجع به عوامل اخلاقی و غیراخلاقی رفتارها اختلاف نظر دارند، اما چنین اختلافی راه به جایی نمی برد و به نظرمی رسد که اصل رفتار است. «داوری اخلاقی»، «نظریه اخلاقی»، «رشد اخلاقی»، و به ویژه «تربیت اخلاقی» با داشتن تصوری از رفتار خوب یا بد، تبیین می شود.
همچنین، علی رغم این که رفتار انسانی از یک فرد به تنهایی و نه به طور جمعی صادر می شود، اما بدیهی است چنین عملی، عمل ساده ای نیست. رفتار انسانی بر مجموعة پیچیده ای از فرایند ها و توانایی ها، از رشته های عصبی گرفته تا داوری صوری عملیاتی(3)، مبتنی می باشد. بدین ترتیب، «تربیت اخلاقی» چه بسا می تواند به روش هایی اشاره داشته باشد که براساس آن، انسانی هر نوع توانایی که برای انجام رفتارخوب و فاعل شدن به اخلاق مطلوب نیاز دارد، به دست می آورد بسیاری از توانایی های ضروری در مناسبت های دیگر، مثلا توسط عصب شناسی و متخصص کارآمد مورد بررسی قرارمی گیرد، اما تحقیق راجع به روان شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی می باشد و یا فعالیت اخلاقی در آن نقش اساسی دارد. روان شناسی اخلاق این سؤال را مطرح می کند: چه چیزی در انسان وجود دارد که موجب می شود تا او به اخلاق –با پذیرفتن مفهومی از اخلاق در فلسفه اخلاق، که این سؤال بر پایه آن مفهوم استواراست –جامعه عمل بپوشاند؟ تربیت اخلاقی این پرسش را مطرح می کند: چگونه در عمل می توانیم توانایی های مذکور را در افراد پرورش دهیم؟
در اینجا هدف ما بررسی همة نظریات مزبور نیست، بلکه بر دیدگاه هایی تأکید می کنیم که در حال حاضر تأثیر مهمی بر تربیت اخلاقی دارند. دیدگاه های مذکور عبارت است از: تبیین ارزش ها(4)، شناختی –رشدی، شناختی –تحلیلی(5) و سنتی. با بررسی این رویکردها چه بسا بتوانیم به نتایجی دست یابیم که کاربرد بسیار زیادی دارد.
نظریه تبیین ارزش ها در تربیت اخلاقی
نقطه آغاز نهضت معروف «تبیین ارزش ها» به اثر لوئیس راتس و دیگران در خلال دهه های 1950 و 1960 برمی گردد؛ زمانی که برای نخستین بار کتاب حجیمی تحت عنوان «ارزش ها و آموزش» توسط راتس با همکاری مریل هارمین(6) و سیدنی بی. سیمون(7) در سال 1966 به چاپ رسید. همان طور که هوارد کرشن بوم(8) در مقالات اخیر خود تحت عنوان مطالب خواندنی راجع به تبیین ارزش ها 1973 اشاره کرد، ساختاری نظری این رویکرد در طول سالیان متمادی نسبتا ثابت مانده است. به منظور تجدید نظر در رویکرد، پیشنهادهایی توسط کرشن بوم در آن برهه (1973، در مقالات اخیرخود) و در اثر جدیدش تحت عنوان «نظریه جدید تبیین ارزش ها» 1977 ارائه شد. به طور کلی، با این که بنیان گذاران این رویکرد در برخی موارد توجه خود را به مبنای نظری و پژوهشی آن معطوف داشته اند، اما مکتب فکری نظریه تبیین ارزش ها نسبتا ضعیف و چند شکلی بوده و مقایسه با شیوة نظری، بیشتر به شیوة عملی گرایش داشته است. آن چه می آید خلاصه کوتاهی از مفاهیم و پیش فرض های این رویکرد می باشد.
[قلمرو تربیت اخلاقی]
گسترة کاربرد روش های تبیین ارزش ها فراتر از اعتقاد متعصبانه به «مسائل اخلاقی» است و به انواع مختلف تصمیم گیری ها در زندگی راه می یابد. طرفداران این رویکرد خاطرنشان می کنند که ارزش ها در هر نوع گزینش و انتخابی دخالت دارند. در این صورت، چنانچه توجه ما به «ابعاد ارزشی» اشیا معطوف گردد، عملا درمی یابیم که هر چیزی واجد این ابعاد می باشد. با وجود این، هستة اصلی رویکرد به ارزش های مشخصی تأکید نمی کند. در واقع، در روش های آن هیچ گونه قضاوتی در مورد ارزش گذاری افراد مشاهده نمی شود به جای آن، در این وضعیت، آموزش ارزش ها سعی دارد تا شیوه هایی را برای سروسامان دادن یا پابرجا کردن نظام فردی یا سلسله مراتب ارزش ها تعلیم دهد.
بی تردید امور شخصی از پیش برای ما دارای اهمیت و ارزش می باشد، اما برداشتی که از مجموعه این ارزش ها به دست می دهد و نحوة ارتباط آن ها غالبا ابهام دارد، تا آنجا که چه بسا در بین ارزش های مذکور، عناصر متناقضی وجود داشته، هیچ یک از آنها بر دیگری از برتری روشنی برخوردار نباشد. همچنین، ممکن است از انجام رفتار مطابق با این ارزش ها ممانعت به عمل آید. این در جایی است که کسی بخواهد ارزش های خود را که در تعارض با قضاوت های ارزشی مورد تأکید مراجع تصمیم گیری یا همردیفان است، بر جامعه تحمیل کند. بر این اساس، نظریه تبیین ارزش ها روشی برای برطرف ساختن تعارضات است که بر پایه آن می توان برتری های اصلی خود را روشن ساخت و عزت نفس و اطمینان خود را در مورد هر نوع ارزشی که از آن حمایت می کنیم، تعالی بخشید در اینجا تأکید بر کسب مهارت ویژه ارزش گذاری است، ولی چگونگی