لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
اقتصاد
اقتصاد در منطقه مدیترانه وابسته به کشاورزی است. معیشت اکثریت مردم نیز از طریث زراعت و کشاورزی تامین می شود. بالاترین میزان درآمد از طریق کشاورزی در سطح ترکیه از همین منطقه حاصل می گردد. بخش صنایع هم بیشتر در شرق منطقه، ما بین آدانا، مرسین و اسکندرون متمرکز شده است. توریسم نیز در نقاط ساحلی، بویژه حوالی آنتالیا منبع درآمد بسیار مهمی به حساب می آید.
فعالیت های زراعی در این منطقه بسیار متنوع است. خصوصاَ که تولیدات گیاهی توسعه یافته و سطح تکنیک نیز بالا رفته است. محصولات بسیاری که ارزش اقتصادی بالایی دارند، در این منطقه پرورش داده می شوند. محصولات زراعت مدرن و استفاده از تکنیک های زراعی گسترده در این جا رایج است. تولید محصول هم برای بازار داخلی و هم بازارهای خارجی انجام می گیرد. در عرصه فعالیتهای زراعی نیز همانند دیگر عرصه ها میان نقاط ساحلی و بخشهای میانی هم از جهت تنوع محصولات تولید شده و هم از جهت شیوه پرورش تفاوتهای قابل ملاحظه ای به چشم می خورد. از محصولات نواحی ساحلی می توان پنبه، کنجد، بادام زمینی، مرکبات، موز، زیتون، انجیر و انگور را نام برد. انواع سبزیجات نیز بویژه درحوالی آنتالیا و مرسین با شیوه هایی متفاوت کاشته می شوند که در ده سال اخیر رشد قابل توجهی از خود نشان داده اند. در این میان عواملی چون شرایط نرم زمستانی، گرم شدن پیش از موعد هوا و اندک بودن وضعیت یخبندان در بودجود آمدن چنین رشدی نقش بزرگی دارند. سبزیجاتی که در این منطقه به عمل می آیند، ضمن رفع نیازهای شهرهای بزرگ، به میزان عمده ای نیز صادر می شوند.
فعالیتهای زراعی در بخشهای میانی نواحلی گوللر و تکه متناسب با ویژگیهای خاک خود تقریباً بطور کامل تفاوت ماهیتی دارند. در این بخش بیشتر کشت غلات رواج دارد. در مزارع قابل آبیاری متناسب با شرایط آب و هوایی، گیاهان صنعتی و میوه جات پرورش داده می شود. نقاط کوهستانی این نواحی هم حکم آب انبار طبیعی جلگه ها را دارند و هم برای گله هایی که در تابستان به این جلگه ها آورده می شوند، چراگاه مناسبی سرازیر شده، در مزارع مشغول بکار می شوند. از آنجا که در این منطقه تکنکی های مدرن زراعی بکار می رند، میزان تولید نیز بالا است. از سویی میزان سهم بسیاری از محصولات این منطقه در داخل ترکیه نیز در سطحی بالا می باشد. وقتی در سطح کشور نگاه کنیم، می بینیم که 41درصد پنبه، کل تولید برگ گل سرخ و موز 89 درصد کشور مرکبات، 90درصد تولید بادام زمینی، درص تولید سویا 29درصد تولید هندوانه، 21درصد تولید گوجه فرنگی 17درصد تولید انگور و 15درصد تولید زیتون ترکیه از همین منطقه مدیترانه تامین می شود.
در مقابل تکنولوژی پیشرفته ای که در عرصه تولید محصولات گیاهی دیده می شود، دامداری در این منطقه به شیوه های سنتی و ابتدایی انجام می گیرد. به همین خاطر دامداری این منطقه چندان توسعه یافته نمی باشد و بیشتر پرورش گوسفند و بز رایج است. در این میان بالا بودن میزان درآمد محصولات کشاورزی نسبت به دامداری موجب می شود که گروهی از دامداران از پرورش دام منصرف شده جذب تولدی کشاورزی گردند. میزان تولید عسل د رمنطقه ای که اکثریت به پرورش مرغ و خروس و زنبور عسل مشغول است در سطح ترکیه 12درصد می باشد. در دریای مدیترانه هرچند که از جهت جانوران آبزی غنی نیست، در سطح محدودی ماهگیری انجام می شود. در سطح تکریه 12درصد می باشد. در دریای مدیترانه مشخص است ولی از جهت ذخیره به میزان انوبه نیست. از سویی به سبب ساختار کوهستانی منطقه حمل و نقل و ترانزیت در منطقه مشکل است که این مساله هزینه استفاده از معادن را بالا می برد و لذا کار استخراج معادن همواره با محدودیت ها روبروست. تنها معدنی که در سطح کشور می تواند مهم محسوب گردد، بسترهای بکید واقع در کوه های توروس غرب است. درحوالی فتحیه نیز بسترهای کروم و سنگ سمباده وجود دارد. بستر گوگور موجود رد ناحیه «کچی بورلو» تنها بستر گوگردی است که در سطح کشور مورد بهره برداری قرار گرفته است. مؤسسات صنعتی خصوصاً در شرق منطقه در بخش آدانا متمرکزند. سهم این بخش در مجموع تولیدات منطقه همانند بخش کشاورزی آن در بخش صنعتی نیز بسیار بالاست.
شاخه های صنعتی مهم عبارتند از: بافندگی با پارچه های پنبه ای و سنتتیک، پتروشیمی، تولید سیمان و روغنهای گیاهی، دخانیات، کنسروسازی، تولید مواد غذایی، صابون، پودر لباسشویی و قند و شکر، گلاب گیری، خوراک دام، کود، محصولات لبنی، ابزار کشاورزی، آرد، لباس آماده باطری، محصولات جنگلی و آجرسازی در نواحی مختلف منطقه در حال فعالیت می باشند. فعالیتهای صنعتی بخصوص در محور آدانا- تارسوس- مرسین متمرکز می باشد. تصفحه خانه «آتاش» در مرسین و «تاسیسات آهن و فولاد اسکندرون» نیز که با نام اختصار «ایس دمیر» خوانده می شود در شهرستان اسکندرون واقعند.
در منطقه دریای مدیترانه خصوصاً در آدنا انباشت سرمایه به میزانهای بسیار قابل توجهی رسدیه و در واقع از مرزهای این منطقه فراتر رفته اند. در بسیاری از سرمایه گذاری ها که در سطح کشور انجام می شود. این بخش نیز همواره با سرمایه های خود سهیم است. بخش توریسم نیز به سبب زیبایی های طبیعی و ارزشهای تاریخی منطقه اهمیت خاصی یافته است. گروههای داخلی و خارجی که سال به سال تعدادشان افزایش می یابد. هر سال به پلاژهای کنار دریا که تا 8 ماه از سال می توان در آن شنا کرد، همچنین دیدن شهرهای باستانی این منطقه سرازیر می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اقتصاد هند
این مقاله به تمیزکاری نیاز دارد. لطفاً آن را تا جایی که ممکن است از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید. سپس این الگو را از بالای مقاله حذف کنید. محتویات این مقاله ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد
بورس اوراق بهادار بمبئی
طبق سنجشی که طبق برابری قدرت خرید صورت گرفته، اقتصاد هند با داشتن تولید ناخالص داخلی (GDP) ۶۱۱/۳ تریلیون دلار، در مقام چهارم را دارد. [۱] طبق محاسبه بر اساس نرخ برابری ارزی با دلار امریکا، تولید ناخالص داخلی این کشور با رسیدن به میزان ۸/۷۱۹ میلیارد دلار (۲۰۰۵)، در مقام بیستم را به خود اختصاص میدهد. [۱]در پایان سه ماهه اول سال ۲۰۰۶، اقتصادهند با رشد ۹/۸ درصدی تولید ناخالص داخلی[۲]، از نظر سرعت رشد دومین اقتصاد مهم جهان بود. الگو:Inote با این حال تعداد بسیار بالای جمعیت باعث شدهاست درآمد سرانه طبق برابری قدرت خرید به ۳۳۰۰ دلار و بر طبق تولید ناخالص داخلی اسمی به ۷۱۴ دلار برسد. [۱]
اقتصاد هند، اقتصادی متنوع است و کشاورزی، صنایع دستی، نساجی، صنعت و گستره وسیعی از خدمات را در بر میگیرد. اگر چه هنوز دوسوم نیروی کار هند، درآمد خود را بطور مستقیم یا غیر مستقیم از بخش کشاورزی بدست میآورند، نقش بخش خدمات در اقتصاد هند اهمیت روز افزونی به خود گرفتهاست. آغاز عصر دیجیتال و خیل فراوان جمعیت تحصیلکرده و مسلط به زبان انگلیسی در هند، به تدریج اقتصاد این کشور را برای آندسته از شرکتهای بینالمللی که خدمات به مشتریان و پشتیبانی فنی خود را برونسپاری میکنند به یک مقصد مهم تبدیل کردهاست. هند یکی از مهمترین صادرکنندگان نیروی کار متخصص در زمینههای خدمات مالی و نرمافزاری و مهندسی نرمافزار است.
هند عمدتاً در طی دوران استقلالش، رویکردی سوسیالیستی نسبت به اقتصاد درپیش گرفته و بر مشارکت بخش خصوصی، بازرگانی خارجی و سرمایهکذاری مستقیم خارجی نظارتهای دولتی سختگیرانهای را اعمال میکرد. با این حال در اوایل دهه نود، هند با درپیشگرفتن رویکرد اصلاحات اقتصادی و کاهش کنترل دولت بر تجارت و سرمایهگذاری خارجی، به تدریج بازار خود را باز کرد. خصوصیسازی صنایع دولتی و آزاد کردن برخی بخشها به نفع مناع بخش خصوصی و خارجی، در میان بحث و جدلهای سیاسی به کندی پیش رفتهاست.
هند در حال حاضر با مسئله آغاز رشد جمعیت و چالش کاستن از نابرابری اقتصادی و اجتماعی روبروست. اگرچه از آغاز استقلال، میزان فقر عمدتاً به خاطر انقلاب سبز و انجام اصلاحات اقتصادی کاهش چشمگیری یافتهاست، اما همچنان به عنوان یک معضل جدی پا برجاست.
فهرست مندرجات
۱ تاریخ
۲ فعالیت های اقتصادی دولت
۲.۱ برنامهریزی دولتی و اقتصاد مختلط
۲.۲ هزینههای عمومی
۲.۳ دریافتیهای دولتی
۲.۴ بودجه همگانی
۳ پول هندوستان
۴ شناسگرها
۵ جمعیتشناسی
۶ جغرافیا و منابع طبیعی
۷ زیرساخت واقعی
۸ سیاست
۹ نهادهای مالی
۱۰ بخشها
۱۰.۱ کشاورزی
۱۰.۲ صنعت
۱۰.۳ بخش خدمات
۱۰.۴ بخش بانکی و مالی
۱۱ ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی
۱۱.۱ فقر
۱۱.۲ فساد
۱۱.۳ اشتغال و بیکاری
۱۱.۴ عدم توازن منطقه ای
۱۲ تجارت خارجی و سرمایه گذاری در هندوستان
۱۳ همچنین مراجعه شود به
۱۴ پانویس
۱۵ منابع و پیوند به بیرون
۱۵.۱ کتابها
۱۵.۲ مقالات
۱۵.۳ انتشارات دولتی
۱۵.۴ اخبار
۱۵.۵ مقالات
۱۵.۶ دیگر لینکها
تاریخ
تاریخ اقتصاد هندوستان :
تاریخچه اقتصاد هند را میتوان به سه دوره تقسیم کرد که دوره اول آن از دوران پیش از استعمار تا قرن هفدهم ادامه مییابد. دوران استعمار انگلیس از قرن هفدهم شروع میشود و با استقلال هند در سال ۱۹۴۷ پایان میگیرد. دوره سوم از سال ۱۹۴۷ تا حال حاضر ادامه دارد.
از سال ۱۹۹۰ تا کنون، هند به یکی از ثروتمندترین کشورهای درحال توسعه تبدیل شده است؛ در این مدت اقتصاد این کشوربه استثنای چند عقبگرد کوچک همواره رشدی چشمگیر داشتهاست. این رشد با مولفههایی همچون افزایش امید به زندگی، میزان باسوادی و امنیت غذایی همراه شدهاست.
فعالیت های اقتصادی دولت
برنامهریزی دولتی و اقتصاد مختلط
پس از استقلال، هند برای دستیابی موثرتر و عادلانهتر به منابع ملی و توسعه همهجانبه اقتصادی، به برنامهریزی اقتصادیمرکزی روی آورد. روند تنظیم و جهتدهی برنامههای پنج ساله توسط کمیتهای به ریاست نخست وزیر هند انجام میگیرد. فهرست معاونان رؤسای کمیته برنامهریزی هند [۳]
تعداد افرادی که در مشاغل غیر کشاورزی بخشهای خصوصی و دولتی کار میکنند رند میشود. دادههای بخش خصوصی به سازمانهای غیرکشاورزی که 10 نفر یا بیشتر از آن کارمند دارند مربوط میشود. [۴]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اقتصاد هند
این مقاله به تمیزکاری نیاز دارد. لطفاً آن را تا جایی که ممکن است از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید. سپس این الگو را از بالای مقاله حذف کنید. محتویات این مقاله ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد
بورس اوراق بهادار بمبئی
طبق سنجشی که طبق برابری قدرت خرید صورت گرفته، اقتصاد هند با داشتن تولید ناخالص داخلی (GDP) ۶۱۱/۳ تریلیون دلار، در مقام چهارم را دارد. [۱] طبق محاسبه بر اساس نرخ برابری ارزی با دلار امریکا، تولید ناخالص داخلی این کشور با رسیدن به میزان ۸/۷۱۹ میلیارد دلار (۲۰۰۵)، در مقام بیستم را به خود اختصاص میدهد. [۱]در پایان سه ماهه اول سال ۲۰۰۶، اقتصادهند با رشد ۹/۸ درصدی تولید ناخالص داخلی[۲]، از نظر سرعت رشد دومین اقتصاد مهم جهان بود. الگو:Inote با این حال تعداد بسیار بالای جمعیت باعث شدهاست درآمد سرانه طبق برابری قدرت خرید به ۳۳۰۰ دلار و بر طبق تولید ناخالص داخلی اسمی به ۷۱۴ دلار برسد. [۱]
اقتصاد هند، اقتصادی متنوع است و کشاورزی، صنایع دستی، نساجی، صنعت و گستره وسیعی از خدمات را در بر میگیرد. اگر چه هنوز دوسوم نیروی کار هند، درآمد خود را بطور مستقیم یا غیر مستقیم از بخش کشاورزی بدست میآورند، نقش بخش خدمات در اقتصاد هند اهمیت روز افزونی به خود گرفتهاست. آغاز عصر دیجیتال و خیل فراوان جمعیت تحصیلکرده و مسلط به زبان انگلیسی در هند، به تدریج اقتصاد این کشور را برای آندسته از شرکتهای بینالمللی که خدمات به مشتریان و پشتیبانی فنی خود را برونسپاری میکنند به یک مقصد مهم تبدیل کردهاست. هند یکی از مهمترین صادرکنندگان نیروی کار متخصص در زمینههای خدمات مالی و نرمافزاری و مهندسی نرمافزار است.
هند عمدتاً در طی دوران استقلالش، رویکردی سوسیالیستی نسبت به اقتصاد درپیش گرفته و بر مشارکت بخش خصوصی، بازرگانی خارجی و سرمایهکذاری مستقیم خارجی نظارتهای دولتی سختگیرانهای را اعمال میکرد. با این حال در اوایل دهه نود، هند با درپیشگرفتن رویکرد اصلاحات اقتصادی و کاهش کنترل دولت بر تجارت و سرمایهگذاری خارجی، به تدریج بازار خود را باز کرد. خصوصیسازی صنایع دولتی و آزاد کردن برخی بخشها به نفع مناع بخش خصوصی و خارجی، در میان بحث و جدلهای سیاسی به کندی پیش رفتهاست.
هند در حال حاضر با مسئله آغاز رشد جمعیت و چالش کاستن از نابرابری اقتصادی و اجتماعی روبروست. اگرچه از آغاز استقلال، میزان فقر عمدتاً به خاطر انقلاب سبز و انجام اصلاحات اقتصادی کاهش چشمگیری یافتهاست، اما همچنان به عنوان یک معضل جدی پا برجاست.
فهرست مندرجات
۱ تاریخ
۲ فعالیت های اقتصادی دولت
۲.۱ برنامهریزی دولتی و اقتصاد مختلط
۲.۲ هزینههای عمومی
۲.۳ دریافتیهای دولتی
۲.۴ بودجه همگانی
۳ پول هندوستان
۴ شناسگرها
۵ جمعیتشناسی
۶ جغرافیا و منابع طبیعی
۷ زیرساخت واقعی
۸ سیاست
۹ نهادهای مالی
۱۰ بخشها
۱۰.۱ کشاورزی
۱۰.۲ صنعت
۱۰.۳ بخش خدمات
۱۰.۴ بخش بانکی و مالی
۱۱ ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی
۱۱.۱ فقر
۱۱.۲ فساد
۱۱.۳ اشتغال و بیکاری
۱۱.۴ عدم توازن منطقه ای
۱۲ تجارت خارجی و سرمایه گذاری در هندوستان
۱۳ همچنین مراجعه شود به
۱۴ پانویس
۱۵ منابع و پیوند به بیرون
۱۵.۱ کتابها
۱۵.۲ مقالات
۱۵.۳ انتشارات دولتی
۱۵.۴ اخبار
۱۵.۵ مقالات
۱۵.۶ دیگر لینکها
تاریخ
تاریخ اقتصاد هندوستان :
تاریخچه اقتصاد هند را میتوان به سه دوره تقسیم کرد که دوره اول آن از دوران پیش از استعمار تا قرن هفدهم ادامه مییابد. دوران استعمار انگلیس از قرن هفدهم شروع میشود و با استقلال هند در سال ۱۹۴۷ پایان میگیرد. دوره سوم از سال ۱۹۴۷ تا حال حاضر ادامه دارد.
از سال ۱۹۹۰ تا کنون، هند به یکی از ثروتمندترین کشورهای درحال توسعه تبدیل شده است؛ در این مدت اقتصاد این کشوربه استثنای چند عقبگرد کوچک همواره رشدی چشمگیر داشتهاست. این رشد با مولفههایی همچون افزایش امید به زندگی، میزان باسوادی و امنیت غذایی همراه شدهاست.
فعالیت های اقتصادی دولت
برنامهریزی دولتی و اقتصاد مختلط
پس از استقلال، هند برای دستیابی موثرتر و عادلانهتر به منابع ملی و توسعه همهجانبه اقتصادی، به برنامهریزی اقتصادیمرکزی روی آورد. روند تنظیم و جهتدهی برنامههای پنج ساله توسط کمیتهای به ریاست نخست وزیر هند انجام میگیرد. فهرست معاونان رؤسای کمیته برنامهریزی هند [۳]
تعداد افرادی که در مشاغل غیر کشاورزی بخشهای خصوصی و دولتی کار میکنند رند میشود. دادههای بخش خصوصی به سازمانهای غیرکشاورزی که 10 نفر یا بیشتر از آن کارمند دارند مربوط میشود. [۴]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اقتصاد بودایی
«معیشت شرافتمندانه» یکی از اصول «طریقت والای هشتگانه» بوداست. بنابراین بدیهی است که چیزی به عنوان اقتصاد بودایی باید وجود داشته باشد.
کشورهای بودایی اغلب بیان داشته اند که آرزو دارند نسبت به میراث مذهبی خود وفادار بمانند. فی المثل«برمة جدید هیچ گونه تضادی بین ارزشهای مذهبی و پیشرفت اقتصادی نمی بیند. سلامت معنوی و رفاه مادی دشمنان یکدیگر نیستند؛آنها متحدان طبیعی همیدگرند.» یا « می توانیم موفقانه ارزشهای مذهبی و معهوی میراث خود را با منافع حاصل از تکنولوژی جدید بیامیزیم.» یا « ما برمه ایها یک وظیفة مقدس داریم که رویاها و عملهایمان را با ایمانمان تطبیق دهیم. ما هیچگاه از این وظیفه غافل نخواهیم شد. »
در عین حال ، چنین کشورهایی همه بر این پندارند که می توانند برنامه های توسعة اقتصادی خود را بر طبق مبانی اقتصاد نوین طرح ریزی کنند . اقتصاددانان جدید کشورهای به اصطلاح پیشرفته را فرا می خوانند تا با آنها به رایزنی نشینند، خطوط مشی قابل تعقیب را مشخص سازند، و طرح جامع توسعة اقتصادی را با نام برنامة عمرانی پنج ساله یا هرنام دیگری فراهم سازند. هیچ کس گویی نمی اندیشد که راه زندگی بودایی اقتصاد خاص خود را ایجاب می کند، درست مانند راه زندگی ماده گرایانه جدید که اقتصاد جدید را آفریده است.
اقتصاددانان خود، مانند بسیاری از دیگر متخصصان ، عموماً از نوعی نابینایی متافیزیک رنج می برند، چرا که بر این پندارند که موضوع تخصص ایشان عملی است با حقایق مطلق و تغییر ناپذیر و بر هیچ گونه پیش فرضهایی مبتنی نیست. پاره أی تا آنجا پیش می روند که ادعا می کنند قوانین اقتصادی مانند قانون جاذبه از «متافیزیک» یا «نظام ارزشها» بکلی فارغ است. در اینجا البته نیازی نیست که خود را در بحثهای مربوط به روش شناسی درگیر سازیم. در عوض اجازه دهید چند منبع اساسی را مورد توجه قرار دهیم و ببینیم هنگامی که مورد نگرش یک اقتصاددان جدید و یک اقتصاد دان بودایی قرار می گیرند، چگونه به نظر می آیند.
این عقیده کلی وجود دارد که یکی از منابع اساسی ثروت ، کار آدمی است . در این زمینه اقتصاددان جدید با این طرز تفکر بارآمده که «کار» را همچون چیزی تلقی کند که اندکی بیشتر از یک شر واجب است. از دیدگاه یک کارفرما کار در مورد فقط یکی از اقلام قیمت تمام شده است ، که اگر نتوان آن را فرضاً از طریق خودکاری بکلی حذف کرد باری باید به حداقل تقلیلش داد. از دیدگاه کارگر ، کار یک امر مصدع است؛ کار کردن یعنی فداکردن فراغت و آسایش و دستمزد عبارت است از جبرانی برای این فداکاری . از این رو، وضع آرمانی از دیدگاه کارفرما آن است که بازده تولید را بی نیاز از مزدگیران به دست آورد و وضع آرمانی از نظرگاه مزدگیر آن است که درآمدی بدون اشتغال داشته باشد.
بدیهی است که پیامدهای این طرز تفکرها ، هم در نظر و هم در عمل، بسیار وسیع و نافذ است. اگر آرمان ما در مورد کار آن باشد که از شرش رها شویم ، هر روشی که «بار کار را تفلیل دهد» چیز خوبی است. نیرومندترین روش ، صرف نظر از خودکاری ، روش به اصطلاح تقسیم کار است که نمونة دیرین آن همان کارخانه سنجاق سازی است که در کتاب ثروت ملل مورد ستایش آدام اسمیت قرار گرفته است. در اینجا موضوع تخصص عادی در میان نیست که بشر از ادوار دیرین به کارش بسته است ، بلکه موضوع تقسیم یک فراگرد کامل تولید است به اجزای کوچک ، تا محصول نهایی بتواند با سرعت زیاد تولید شود بدون آنکه هر فرد به تنهایی در جریان کلی تولید نقش مهمی داشته باشد و حتی در بسیاری موارد نقش او بیش از حرکت بی مهارت دست و پایش نیست.
در نگرش بودایی ، دست کم سه تکلیف بر عهدةکار است : به آدمی فرصت می دهد استعدادای خود را به کار برد و بپرورد، وی را قادر می سازد که از طریق پیوستن به سایر افراد در یک تلاش مشترک برخودمداری خویش فایق آید؛ و کالاها و خدمات لازم را برای زیست شایسته تولید کند . چنانکه گفتیم پیامدهای برخاسته از این نگرش بی پایان است. ترتیب دادن کار به گونه أی که به صروت امری بی معنا، کسالت آور ، ابلهانه، یا عذاب آور برای کارگر درآید چیزی از جنایت کم ندارد، در آن صورت به اشیاء بیش از افراد توجه خواهد شد و کمبود زیان بار مهر در« جان فرسایی از تعلق به بدوی ترین جنبه های زندگی این جهان حاصل آن خواهد بود. به همین قیاس ، تلاش برای فراغت به عنوئان جانشین کار همچون ناتوانی کامل از درک یکی از اساسی ترین حقایق موجودیت آدمی به شمار می آید ، چرا که کار و فراغت اجزاء مکمل فراگرد زندگی واحدی هستند و بدون نابود ساختن لذت کار و خوشی فراغت ، نمی توان آنها را از یکدیگر جدا ساخت.
بنابراین از دیدگاه اقتصاد بودایی ، دو گونه ماشینی شدن وجود دارد که باید به روشنی از یکدیگر باز شناخته شوند : یک گونة آن مهارت و قدرت آدمی را فزونی می بخشد و گونة دیگر، کار آدمی را به یک بردة ماشینی تحویل می دهد و انسان را در جایگاه خدمتگزار آن برده بر جای می گذارد . چگونه می توان این دو گونه را از هم باز شناخت ؟ آناندا کومارازوامی مردی همان اندازه صلاحیت سخنگویی دربارة غرب جدید را دارد که دربارة شرق قدیم می گوید : « خود افزارمند در صورتی که اجازه یابد همواره می تواند بین ماشین و ابزار کار تمایز دقیقی قائل شود . دار قالی بافی یک ابزار است ، دست ساختی است که به کمکش انگشتان یک افزارمند تارها را به عنوان پودها بافت می زند ، لیکن دستگاه برقی فرش بافی یک ماشین است و معنای آن به عنوان ویرانگر فرهنگ در این واقعیت نهفته است که اساساً قسمت انسانی کار را انجام می دهد . از این رو روشن است که اقتصاد بودایی باید از اقتصاد جدید ماده گرایی بسیار متفاوت باشد ، زیرا بودایی جوهر تمدن را در تزاید نیازها نمی بیند بلکه آن را در پالایش منش آدمی می نگرد . منش در عین حال عمدتا از کار آدمی شکل می گیرد و کار در صورتی که به درستی در شرایط بایسته آزادی و شأن آدمی انجام پذیرد،کنندگان آن و به همان میزان دسترنجهایشان را برکت می بخشد . جی . سی . کومارایا فیلسوف و اقتصاددان هندی در این باره چنین می گوید: اگر طبیعت کار بدرستی شناخته و به کار برده شود ، همان رابطه را با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اقتصاد بودایی
«معیشت شرافتمندانه» یکی از اصول «طریقت والای هشتگانه» بوداست. بنابراین بدیهی است که چیزی به عنوان اقتصاد بودایی باید وجود داشته باشد.
کشورهای بودایی اغلب بیان داشته اند که آرزو دارند نسبت به میراث مذهبی خود وفادار بمانند. فی المثل«برمة جدید هیچ گونه تضادی بین ارزشهای مذهبی و پیشرفت اقتصادی نمی بیند. سلامت معنوی و رفاه مادی دشمنان یکدیگر نیستند؛آنها متحدان طبیعی همیدگرند.» یا « می توانیم موفقانه ارزشهای مذهبی و معهوی میراث خود را با منافع حاصل از تکنولوژی جدید بیامیزیم.» یا « ما برمه ایها یک وظیفة مقدس داریم که رویاها و عملهایمان را با ایمانمان تطبیق دهیم. ما هیچگاه از این وظیفه غافل نخواهیم شد. »
در عین حال ، چنین کشورهایی همه بر این پندارند که می توانند برنامه های توسعة اقتصادی خود را بر طبق مبانی اقتصاد نوین طرح ریزی کنند . اقتصاددانان جدید کشورهای به اصطلاح پیشرفته را فرا می خوانند تا با آنها به رایزنی نشینند، خطوط مشی قابل تعقیب را مشخص سازند، و طرح جامع توسعة اقتصادی را با نام برنامة عمرانی پنج ساله یا هرنام دیگری فراهم سازند. هیچ کس گویی نمی اندیشد که راه زندگی بودایی اقتصاد خاص خود را ایجاب می کند، درست مانند راه زندگی ماده گرایانه جدید که اقتصاد جدید را آفریده است.
اقتصاددانان خود، مانند بسیاری از دیگر متخصصان ، عموماً از نوعی نابینایی متافیزیک رنج می برند، چرا که بر این پندارند که موضوع تخصص ایشان عملی است با حقایق مطلق و تغییر ناپذیر و بر هیچ گونه پیش فرضهایی مبتنی نیست. پاره أی تا آنجا پیش می روند که ادعا می کنند قوانین اقتصادی مانند قانون جاذبه از «متافیزیک» یا «نظام ارزشها» بکلی فارغ است. در اینجا البته نیازی نیست که خود را در بحثهای مربوط به روش شناسی درگیر سازیم. در عوض اجازه دهید چند منبع اساسی را مورد توجه قرار دهیم و ببینیم هنگامی که مورد نگرش یک اقتصاددان جدید و یک اقتصاد دان بودایی قرار می گیرند، چگونه به نظر می آیند.
این عقیده کلی وجود دارد که یکی از منابع اساسی ثروت ، کار آدمی است . در این زمینه اقتصاددان جدید با این طرز تفکر بارآمده که «کار» را همچون چیزی تلقی کند که اندکی بیشتر از یک شر واجب است. از دیدگاه یک کارفرما کار در مورد فقط یکی از اقلام قیمت تمام شده است ، که اگر نتوان آن را فرضاً از طریق خودکاری بکلی حذف کرد باری باید به حداقل تقلیلش داد. از دیدگاه کارگر ، کار یک امر مصدع است؛ کار کردن یعنی فداکردن فراغت و آسایش و دستمزد عبارت است از جبرانی برای این فداکاری . از این رو، وضع آرمانی از دیدگاه کارفرما آن است که بازده تولید را بی نیاز از مزدگیران به دست آورد و وضع آرمانی از نظرگاه مزدگیر آن است که درآمدی بدون اشتغال داشته باشد.
بدیهی است که پیامدهای این طرز تفکرها ، هم در نظر و هم در عمل، بسیار وسیع و نافذ است. اگر آرمان ما در مورد کار آن باشد که از شرش رها شویم ، هر روشی که «بار کار را تفلیل دهد» چیز خوبی است. نیرومندترین روش ، صرف نظر از خودکاری ، روش به اصطلاح تقسیم کار است که نمونة دیرین آن همان کارخانه سنجاق سازی است که در کتاب ثروت ملل مورد ستایش آدام اسمیت قرار گرفته است. در اینجا موضوع تخصص عادی در میان نیست که بشر از ادوار دیرین به کارش بسته است ، بلکه موضوع تقسیم یک فراگرد کامل تولید است به اجزای کوچک ، تا محصول نهایی بتواند با سرعت زیاد تولید شود بدون آنکه هر فرد به تنهایی در جریان کلی تولید نقش مهمی داشته باشد و حتی در بسیاری موارد نقش او بیش از حرکت بی مهارت دست و پایش نیست.
در نگرش بودایی ، دست کم سه تکلیف بر عهدةکار است : به آدمی فرصت می دهد استعدادای خود را به کار برد و بپرورد، وی را قادر می سازد که از طریق پیوستن به سایر افراد در یک تلاش مشترک برخودمداری خویش فایق آید؛ و کالاها و خدمات لازم را برای زیست شایسته تولید کند . چنانکه گفتیم پیامدهای برخاسته از این نگرش بی پایان است. ترتیب دادن کار به گونه أی که به صروت امری بی معنا، کسالت آور ، ابلهانه، یا عذاب آور برای کارگر درآید چیزی از جنایت کم ندارد، در آن صورت به اشیاء بیش از افراد توجه خواهد شد و کمبود زیان بار مهر در« جان فرسایی از تعلق به بدوی ترین جنبه های زندگی این جهان حاصل آن خواهد بود. به همین قیاس ، تلاش برای فراغت به عنوئان جانشین کار همچون ناتوانی کامل از درک یکی از اساسی ترین حقایق موجودیت آدمی به شمار می آید ، چرا که کار و فراغت اجزاء مکمل فراگرد زندگی واحدی هستند و بدون نابود ساختن لذت کار و خوشی فراغت ، نمی توان آنها را از یکدیگر جدا ساخت.
بنابراین از دیدگاه اقتصاد بودایی ، دو گونه ماشینی شدن وجود دارد که باید به روشنی از یکدیگر باز شناخته شوند : یک گونة آن مهارت و قدرت آدمی را فزونی می بخشد و گونة دیگر، کار آدمی را به یک بردة ماشینی تحویل می دهد و انسان را در جایگاه خدمتگزار آن برده بر جای می گذارد . چگونه می توان این دو گونه را از هم باز شناخت ؟ آناندا کومارازوامی مردی همان اندازه صلاحیت سخنگویی دربارة غرب جدید را دارد که دربارة شرق قدیم می گوید : « خود افزارمند در صورتی که اجازه یابد همواره می تواند بین ماشین و ابزار کار تمایز دقیقی قائل شود . دار قالی بافی یک ابزار است ، دست ساختی است که به کمکش انگشتان یک افزارمند تارها را به عنوان پودها بافت می زند ، لیکن دستگاه برقی فرش بافی یک ماشین است و معنای آن به عنوان ویرانگر فرهنگ در این واقعیت نهفته است که اساساً قسمت انسانی کار را انجام می دهد . از این رو روشن است که اقتصاد بودایی باید از اقتصاد جدید ماده گرایی بسیار متفاوت باشد ، زیرا بودایی جوهر تمدن را در تزاید نیازها نمی بیند بلکه آن را در پالایش منش آدمی می نگرد . منش در عین حال عمدتا از کار آدمی شکل می گیرد و کار در صورتی که به درستی در شرایط بایسته آزادی و شأن آدمی انجام پذیرد،کنندگان آن و به همان میزان دسترنجهایشان را برکت می بخشد . جی . سی . کومارایا فیلسوف و اقتصاددان هندی در این باره چنین می گوید: اگر طبیعت کار بدرستی شناخته و به کار برده شود ، همان رابطه را با