لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
تابش جسم سیاه
فرضیه پلانک ، سرآغاز مکانیک کوانتومی
در سال 1900، "ماکس پلانک" ، نظریهای ابداع کرد که با منحنیهای تجربی تابش جسم سیاه ، مطابقتی عالی از خود ارائه داد. فرض او این بود که اتمهای جسم سیاه ( مادهای که تمام نورهای تابیده به آن را جذب کند ) ، تنها قادرند نورهایی را گسیل سازند که مقادیر انرژی آنها توسط رابطه hv داده میشود. در رابطه ، v فرکانس تابش و h ، ثابت تناسب است که به ثابت پلانک معروف است. با قبول مقدار ، منحنیهایی بدست میآیند که با منحنیهای تجربی جسم سیاه کاملا مطابقت دارند. کار پلانک سرآغاز مکانیک کوانتومی بود.
به دنبال پلانک ، "انیشتین" نیز مشاهدات مزبور را بر اساس اندیشه تشکیل نور از اجزایی ذره گونه تشریح کرد که آنها را فوتون نامید که انرژی هر یک از آنها برابر است با:
احتمال و مکانیک کوانتومی
موضوع احتمال ، یک نقش اساسی را در مکانیک کوانتومی ایفا میکند. در مکانیک کوانتومی ، سروکار ما با احتمالاتی است که با متغیر پیوستهای مانند مختصه x درگیرند. صحبت از احتمال پیدا شدن یک ذره در یک نقطه خاص مانند x = 0.5000 حاوی چندان معنایی نیست، زیرا تعداد نقطهها در روی محور x نامتناهی ، ولی تعداد در اندازه گیریهای ما به هر حال متناهی است و از این رو ، احتمال وصول با دقت به 0.5000 بینهایت کم خواهد بود.
این است که به جای آن از احتمال یافتن ذره در یک فاصله کوتاه از محور x ، واقع بین x+dx , x صحبت میشود که در آن dx یک طول بینهایت کوچک است. طبیعتا احتمال فوق متناسب با فاصله کوچک dx بوده و و برای نواحی مختلف محور x متغیر خواهد بود. بنابراین احتمال اینکه ذره در فاصله مابین x و x+dx پیدا شود، مساوی g(x)dx است که در اینجا (g(x بیانگر نحوه تغییرات احتمال روی محور x است. تابع (g(x چون برابر مقدار احتمال در واحد طول است، لذا چگالی احتمال نامیده میشود.
چون احتمالات ، اعداد حقیقی و غیر منفیاند، لذا (g(x باید یک تابع حقیقی باشد که همه جا غیر منفی است. تابع موج میتواند هر مقدار منفی و یا مقادیر مختلط را به خود بگیرد و از این نظر به عنوان یک چگالی احتمال محسوب نمیشود. مکانیک کوانتومی به عنوان یک اصل میپذیرد که چگالی احتمال برابر است.
زمینه های بروز مکانیک کوانتومی :
نسبیت و مکانیک کونتوم دو نظریه اساسی قرن بیستم هستند . همچنانکه می دانید در آغاز قرن بیستم تحول عطیمی در فیزیک ایجاد شد. از یکطرف ثابت بودن سرعت نور در تمام دستگاه های مختصات ما را به پذیرش نظریه نسبیت می کند. یعنی پذیرفتن اتساع زمان و انقباض مکان.
همزمان با این مسئله در سال 1907 با مقاله فوتوالکتریک انیشتین مکانیک موانتوم متولد می شود. بعضی ها هم اعتقاد دارند تاریخ پیدایش مکانیک کوانتوم در سال 1900 با نظریه ماکس پلانک در مورد تابش جسم سیاه می باشد .
در یک قرن پیش پلانک روی مسائلی در ارتباط با ویژگی های اساسی حرارت کار می کرد. هنگامی که او در تلاش بود تا ماهیت گرما و نور برخاسته از یک جسم ساده گرم و درخشان «جسم سیاه) را دریابد، متوجه شد که ناگزیر است عقیده ای به ظاهر مسخره را بپذیرد. اینکه انرژی تابشی برخاسته از اجسام نه به صورت پیوسته بلکه در بسته هایی مجزا به اطراف پراکنده می شود.
درسال 1900، ماکس پلانک فیزیک دان آلمانی اعلام کرد که با فرض یک تشعشع الکترومغناطیسی خفیف (در طول موج یا در فرکانس)، منحنی فرضی بدست آمده کاملاً با منحنی ناشی از آزمایش منطبق خواهد بود. به عبارت دیگر، انرژی اتمی تابان E با فرمول زیر تعریف می شود:
E = n.h.f , n عدد صحیح است , 6,62 x 10-27 s.erg = h ثابت پلانک , f فرکانس نوسانات اتمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
آب سیاه چشم
این مبحث دربارة چشم و بیماریهای چشم و راه جلوگیری از این بیماریها و آسیب های بینایی است . در سراسر جهان متمدن از هر 20 نفر یک نفر در سال به چشم پزشک مراجعه می کند . در آمریکا هر 11 دقیقه یک نفر کور می شود . این کشور 500 هزار نابینا دارد . 5/3 میلیون آمریکایی فقط از بینایی یک چشم برخوردارند و بینایی 12 میلیون آمریکایی کافی نیست و معیوب است .
در گذشته در طول قرنها می گفتند که ازدواجهای همخونی مثلاً دختر عمو و پسر عمو ممکن است به بینایی نوزادی که حاصل این ازدواج است لطمه بزند ، در بسیاری از کشورها ، قانونی و اخلاقی ، این گونه ازدواجها منع شده است . امّا بررسیهای اخیر تا حدّی از شدت آن کاسته و نشان می دهد که این ازدواجها آن چنان عامل قوی که تصور می رفت نیست البته اگر انجام نشود بهتر است .
این مشکلات از کجا ناشی می شود ؟ و چه می توان کرد تا از بیماریهای چشم جلوگیری کرد ؟
اگر قبل از 35 سالگی هر یک بار و بعد از این سن ، هر سال دو بار به یک چشم پزشک مراجعه کنید و آسیبهای احتمالی چشم خود را قبل از آنکه دیر شود توسط او رفع کنید هرگز مشکلی در این زمنیه برایتان پیش نخواهد آمد .
اولیّن عامل کوری بین بزرگسالان ( بالای 35 سال ) آب سیاه است این بیماری در صورتی قابل پیشگیری است که به موقع تشخیص داده شود . آب سیاه هنگامی بوجود می آید که فشار مایع در کرة چشم زیاد می شود و کرة چشم را سفت می کند . این فشار به شبکیه درونی ترین پوشش کرة چشم و حادی عصب ها منتقل میشود . وظیفة شبکیه دریافت اشعة نورانی وارده به چشم و انتقال آن به مغز است چنانچه فشار داخلی چشم بالا رود سلولهای عصبی شبکیه و تارهای آنها از وظایف عادی خود باز می مانند و دید چشم دچار اختلال می شود و این اختلال ادامه می یابد . عموماً این بیماری به تدریج گسترش می یابد ولی دیده شده است که گاهی بسیار سریع حادث می شود یعنی یک فرد در چشم خود احساس درد ناگهانی می کند و سپس چشم تار می شود . چنانچه فوراً و بلادرنگ به چشم پزشک مراجعه نشود . دید چشم به تدریج بدتر شده به طوری که چشم در جاهای تاریک به سختی می تواند حالت تطابق ( هماهنگی ) را انجام دهد . و همه چیز برای او نامرئی خواهد بود درست مثل این که یک شخص سالم از زیر نور آفتاب درخشان وارد سالن سینما شود. چنین بیمارانی ممکن است در اطراف نقاط نورانی مثلاً لامپ حلقه هایی شبیه قوس و قزح ببینند و تصویرها به تدریج تیره و مه آلود به نظر برسند .
مرحلة بعدی آب سیاه از دست دادن دید طرفین است . در این حالت شخص فقط می تواند روبرو را ببیند .
چرا دید طرفین زودتر از دید روبرو از بین می رود ؟
برای اینکه فشار مایع داخل کرة چشم نخست به سلولهای شبکیه و تارهای عصبی آن صدمه می زنند مرحله آخر این بیماری نابینایی کامل است و آن هنگامی اتفاق می افتد که کار همة سلولهای عصبی و تارهای آنها مختل می شود .
اگربه همان اندازه که نیست به شیک پوشی خود وسواس دارید مراقب دید چشمان خود هم باشید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بیماری لکه سیاه سیب
مقدمه
نخستین بار فریز در سال 1819 در سوئد قارچ عامل بیماریزا Spilocaea pomi را مشخص کرد. از نظر اهمیت اقتصادی میتوان گفت که لکه سیاه سیب پر خسارتترین بیماری سیب در تمام نقاط جهان است و بطور کلی خسارت آن در طی دوره رویش بیش از خسارت مربوط به سایر بیماریهای سیب میباشد. این خسارت شامل نقصان مقدار محصول ، کاهش کیفیت و کمیت آن و افزایش هزینه بهرهبرداری میباشد. خسارت بیماری گاهی به 100% مقدار محصول میرسد.
لکه سیاه سیب
عامل بیماری: Venturia inaequalis (A: spilocea pomi)
علائم
علائم روی تمام قسمتها دیده میشود. ولی واضح ترین علائم روی برگ ومیوه است . لکه ها ابتدا سبز زیتونی و بتدریج قهوای می شوند . اگرآلودگی در اواخر فصل باشد علائم در انبار دیده می شود . بیماری در فارس روی شاخه دیده میشود که شانکرمی دهد و باعث خشکیدگی شاخه ها می شود .ازبیماری های مهم وشایع در ایران می باشد
این بیماری در آمریکای شمالی ، اروپا ، استرالیا، آفریقای جنوبی شیوع دارد و فقط در نواحی گرم و خشک لکه سیاه بروز نمیکند. در مناطقی که هوا مرطوب و سرد میباشد خسارت بیماری شدید است و برعکس در جاهایی که تابستان خشک داشته این بیماری شیوع ندارد و یا خسارت آن کم است. در ایران این بیماری در اکثر نقاط مخصوصا در حواشی دریای مازندران ، آذربایجان شرقی و غربی ، فارس ، خراسان ، بروجرد ، همدان ، قزوین ، خوزستان و اطراف تهران شایع میباشد.
علائم بیماری
این بیماری علائمی روی برگ و دمبرگ ، گلبرگ ، کاسبرگ ، تخمدان ، دمگل ، شاخههای جوان به شرح زیر ایجاد مینمایند.
علائم روی برگ و دمبرگ
برگهای جوان و شاداب حساسیت بیشتری نسبت به این بیماری از خود نشان میدهند. آلودگی در برگ ابتدا به صورت لکههای سبز زیتونی ظاهر میگردد و این لکهها حاشیه نامنظم داشته و بتدریج گسترش مییابد. لکهها ابتدا شفاف و متعاقبا منظره مخملی به خود میگیرند و با گذشت زمان به رنگ قهوهای روشن تا قهوهای تند درمیآیند.لکهها روی سطح فوقانی برگ واضحتر بوده و روی برگهای جوان ابتدا براق و حاشیه آنها پر مانند میباشد در حالی که روی برگهای مسن حاشیه لکهها مشخصتر میباشد. با مسن شدن برگ بافتهای مجاور لکه ، ضخامت بیشتری پیدا میکند. وجود تعداد زیادی لکه باعث ریزش نابهنگام برگ میشود. دمبرگها نیز مبتلا شده و روی آنها لکههای کشیده تشکیل میشود.
علائم روی گلبرگها ، کاسبرگها ، تخمدان ، دمگل
کاسبرگها و تخمدان و دمگل معمولا آلودگی نشان میدهند. گاهی وقوع یک لکه روی دمگل باعث خشکیدگی آن و در نتیجه ریزش میوه میشود. در کاسبرگها اولین علائم را به صورت لکههای سیاه رنگ ظاهر میشود. میوهها نیز اگر در مراحل اول رشد باشند فوقالعاده حساس میباشند و معمولا اولین آلودگیهای آن بزرگترین لکههای بیماری را تشکیل میدهد.در زیر محل استقرار قارچ در ناحیه لکهها لایهای بسیار نازک از چوب پنبه تشکیل میشود و بعضی مواقع ترکهایی در منطقه چوب پنبهای شده به چشم میخورد که عوامل ساپروفیت از این برگها وارد میوه میگردند. اگر حمله به میوه در مراحلی که میوه بزرگ است انجام گیرد لکه سطحی بوده و مشهود نمیباشد ولی به هنگام نگاهداری در انبار بزرگ شده و به صورت لکههای سیاه رنگ درمیآیند.
علائم روی شاخههای جوان
این علائم در درختان سیب کمتر ولی در مورد گلابی بطور واضح به چشم میخورد. ابتلا و فساد شاخههای جوان تقریبا مشابه برگها میباشد و روی شاخههای جوان پوستولهایی تشکیل میگردد که مخرب و گرد و یا بیضی شکل میباشند. اگر فصل پاییز ملایم و مرطوب باشد پوستولها باز میشوند و در شانکرهای کوچکی ایجاد میگردد. البته مشاهده شدن این حالت بستگی به واریتهها و سایر شرایط مانند شرایط اقلیمی و آب و هوایی و غیره دارد.
مبارزه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فلفل سیاه (PIPER NIGRUM):
در تیره پیپراسه(PIPERACEAE) قرار دارد و میوه آن بصورت خشک و پودر بعنوان ادویه مصرف دانه ها بصورت خشک و یا ترشی انداخته موجود می باشنـد. طعـم تـنـد و تـیز فلفل دانه ها عمدتا به خـاطر میگردد. میوه آن فلفل دانه(PEPPERCORN) نام دارد. فلفل سفید، سیاه، قرمز و سبز همگی از همین میوه بدست می آیند. رنگ فلفل عرضه شده به زمان برداشت و شیوه عمل آوردن فلفل دانه بستگی دارد. میوه نارس فلفل پس از چیده شدن، خشک شدن و تخمیر شدن به فلفل سیاه تبدیل میشود. فلفل سفید از میوه های کاملا رسیده تهیه میشود. در تهیه این نوع فلفل پوسته های خارجی دانه پس از خیساندن جدا میشوند. در تهیه فلفل قرمزاز میوه های رسیده استفاده شده و در ضمن عمل خشک کردن دانه ها بسرعت انجام میگیرد، تا از تخمیر فلفل دانه ها جلوگیری شود. برای تهیه فلفل سبز دانه های زرد و نارس فلفل برداشت شده و سپس دانه ها را در معرض نمک یا سرکه قرارمی دهند تا از تخمیر شدن آنها جلوگیری شود. از میان آنها فلفل سفید از همه تند تر و فلفل سبز از همه ملایم تر است. اما در مقابل فلفل های سیاه و سبز معطر تر از فلفل سفید میباشند. فلفل دانه سبز عطر گیاهی و فلفل دانه قرمز طعم شیرین و تند دارد. فلفل حضـور مـاده ای به نـام پـیـپـریـن(
تولید کنندگان عمده فلفل دانه در جهان به ترتیب ویتنام، اندونزی، هند، برزیل، مالزی، سریلانکا، تایلند و چین میباشند. پیپرین (PIPERINE) و سایر روغن های فرار فلفل دانه ها باعث عطسه و همچنین تحریک ترشح شیره معده میگردد. به همین خاطر مصرف فلفل باعث تقویت اشتها و سیستم هاضمه بدن می شود. ناگفته نماند که از عصاره پیپرین به عنوان حشره کش نیز استفاده میشود.
فلفل های چیلی(CHILI PEPPERS):
میوه درخت کاپسیکوم (CAPSICUM) و از تیره سولاناسه(SOLANASEAE) میباشند. فلفل های چیلی دارای بیش از 200 گونه هستند. بطور کلی فلفل های چیلی به انواع شیرین، ملایم، تند و خیلی تند تقسیم بندی میگرند.
1-فلفل های دلمه ای (BELL PEPPERS):
بسته به زمان برداشت به رنگ سبز، زرد، نارنجی، قرمز، سفید، قهوه ای و ارغوانی موجود میباشند. رنگ سبز نارس و مابقی رسیده میباشند. فلفل دلمه ای سبز اندکی تلخ مزه است. در برخی کشورها این نوع فلفل ها بطور کلی پاپریکا (PAPRIKA) نامیده میشوند. فلفل دلمه ای کاملا رسیده و قرمزرنگ پیمنتو (PIMENTO) نامیده میگردد. این نوع فلفل ها طعم شیرین و ملایمی دارند.
2-جالاپنو (JALAPENO): PIPERINE) میباشد.
فلفل ها از طریق تبخیر مواد فرار و قرار گرفتن در معرض نور طعم و عطر خود را ازدست میدهند. به همین خاطر توصیه میگردد جای خرید پودر فلفل، فلفل دانه بخرید و خودتان بوسیله آسیاب فلفل (PEPPER MILLS) آنها را آسیاب کنید.
طعم آن از ملایم تا تند متغیر است. یک طعم اسیدی خاصی نیز دارد. نوع دودی شده آن چیپوتل(CHIPOTLE) نامیده میشود.
آشنایی با چند فلفل دیگر:
کـاین(CAYENNE)- تابــاســکو(TABASCO)- ناگا جولوکیا(NAGA JOLOKIA)- هابنارو(HABENARO)- اسـکـاچ بـانـــت(SCOTCH BONNET)- روکوتــو(ROCOTO)- پوبــلانــو(POBLANO) کـه خشـک شده آن آنچو(ANCHO) نام دارد - پـکـیـن(PEQUIN)- ســرانـو(SERRANO)- پاسیلا(PASILLA)- آناهایم(ANAHEIM)- میراسول(LIRASOL)- چیلی تایـلـنـدی(THAI CHILE)- پپروچینی(PEPPERONCINI)- آربـول(ARBOL)- دانـدیـکــات(DUNDICUT)-جامـائـیـکــا(JAMAICANHOT)- انــتـــــــــــاکا(SANTAKA)-کــرونادو(CORONADO)-نیومکزیکو(NEWMEXICO)-آجی(AJI)- هامایی(BAHAMIAN)-مانزانو(MANZANO)-گوآجیلو(GUAJILL0مکسی بل(MEXIBELL)- تپین(TEPIN)
کشورهای عمده تولید کننده ی فلفل های
چیلی به ترتیب چین، ترکیه،
مکزیک، نیجریه، اسپانیا، امریکا،
مصر، کره، اندونزی و ایتالیا میباشند
.
نحوه انتخاب فلفل های چیلی:
پوست خارجی فلفل ها باید فاقد چروکیدگی و رنگ پریدگی باشد.
خواص فلفل های چیلی:
1-فلفل های چیلی حاوی ویتامین C فراوانی میباشند. بطوری که فلفل های چیلی 2 تا 3 برابر بیشتر از مرکبات حاوی ویتامین C میباشند.
2- فلفل های چیلی منبع خوبی از بتاکاروتن (پیش ساز ویتامین A) میباشند.
3-فلفلهای چیلی منبع خوبی از ویتامینهای گروه B، آهن، منیزیوم و پتاسیم میباشند.
4-فلفل های چیلی به علت دارا بودن کپسایسین دارای خواص دیگری نیز میباشند که به آنها اشاره خواهیم کرد.
کپسایسین(CAPSSICIN):
طعم تند و تیز فلفل های چیلی مربوط به این ترکیب شیمیایی میباشد. کپسایسین و ترکیبات مشابه آن کپسایسینوئیدها (CAPSAICINOIDS) نامیده میگردند. این ترکیبات از فلفل در برابر گیاه خواران محافظت میکند، اما پرندگان نسبت به آنها مقاوم میباشند. کپسایسین خالص یک ماده چربی دوست، بی بو و بی رنگ، بلورین و یا مومی شکل میباشد. کپسایسین اصلی ترین کپسایسینوئید موجود در فلفل های چیلی می باشد(70%). جدول زیر مقادیر دیگر ترکیبات کپسایسینوئید های موجود درفلفل را نشان میدهد. کپسایسین باعث سوزش زبان و دهان، افزایش ضربان قلب، اشک ریزش، آبریزش بینی و تعریق میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
ماده تاریک
آیا فضای بین کهکشانها خالی است یا یک محیط میان کهکشانی مشابه محیط میان ستاره ای وجود دارد ؟ اگر یک محیط میان کهکشانی وجود داشته باشد ، ممکن است شامل گاز و گرد و غبار باشد . گاز (احتمالاً هیدروژن ) ممکن است خنثی یا یونیده باشد . حدود 200 میلیارد کهکشان که هر کدام دارای تقریباً 200 میلیارد ستاره است به وسیله تلسکوپها قابل تشخیص است. اما این تعداد فقط 4 درصد از محل گیتی را تشکیل می دهد. حدود 73 درصد از جهان از ماده دیگری ساخته شده است که ماده تاریک (dark matter) نامیده می شود. هیچ کس نمی داند که ماهیت این ماده ناشناخته چیست، اما مقدار این نوع ماده از تمام اتم های موجود در تمام ستارگان موجود در کل کهکشان های قابل شناسایی گستره فضا بسیار بیشتر است. به نظر می رسد این نیروی عجیب، اجزای جهان را با سرعت فزاینده ای از یکدیگر دور می کند، در حالی که نیروی گرانش با این نیرو مقابله کرده و از سرعت این گسترش می کاهد. این اکتشاف ها به وسیله رصدخانه مداری که کاوشگر ناهمسانگرد ریز موج ویلکینسون (WMAP) نامیده می شود، انجام شده است. این کاوشگر افت و خیزهای ناچیز موجود در پرتوهای ریز موج پس زمینه کیهانی را اندازه می گیرد که در اثر پژواک های میرای انفجار بزرگ به وجود آمده است. ما میتوانیم محیط میان کهکشانی را در دومحل جستجو کنیم : بین خوشه های کهکشانی و داخل خوشه ها .
اولین محل احتمالی را در نظر بگیرید .حــال امکان گردو غبار میان کهکشانی را بررســی می کنیم .چـنین گـرد و غبـاری اگــر به گـرد وغبار بین سـتاره ای در کهکشان خــودی شباهت می داشت ، نور حاصل از کهکشانهای دور را محو و قرمز می کرد . این اثر محو و قرمز کردن نور مورد تفحص و بررسی قرار گرفته است ولیکن در پیدا کردن آن توفیقی حاصل نگردیده است.
چگونه هیدروژن خنثی را آشکـــارسازی کنیم ؟ اتــم های هیدروژن تابش ماوراء بنفــش علی الخصـــوص در nm 6/121 ، جذب α لیمان ، را به خوبی جذب می کنند . چنین جذب ماوراء بنفش در طیف اجرام دور را بایدهم در قرمزگرایی های کوچک وهم بزرگ جستجو کرد . این جذب آشکار نشده است .فقدان جذب ماوراءبنفش این موضوع راتداعی می کند که هیدروژن خنثی نمی تواند چگالی بیش از حدود داشته باشد. بنابراین ،اگر هیدروژن وجود خارجی داشته باشد باید یونیده باشد ، ،زیرا H II بیش از H I شفاف است .این مشاهدات ، گذشته ی جهان را به خوبی مشخص می کند و لذا این طور نتیجه می شود که هر گاز بین کهکشانی باید برای بیشتر تاریخ و عمر جهان در مراتب بالایی به صورت یونیده باقی مانده باشد .
از این بحث ها چنین استنباط می شود که هیدروژن یونیده (H II) بیشترین عنصری است که درمحیط میان کهکشانی وجود دارد . به دلیل این که ماده ی میان کهکشـــانی دارای چگالی بالایی نیست ، زمان زیادی طـــول می کشد تا هیدروژن یونیده یک الکترون را پیدا کند و دوباره ترکیب گردد .متأسفانه ، آشکارسازی یک گاز یونیده با چگالی پائین ، کار دشوارری است . اگر محیـــــط داغ می بود ( چند ده میلیون درجه کلوین )، شما انتظار گسیل پرتو ایکس یاماوراء بنفش را داشتید .مشاهـــدات پرتو ایکس مربـــوط به خوشه های محلی ، 15 محل را نشــان می دهد که احتمالاً در هفت ابرخوشه دسته بندی شده اند . منابع شامل لکه هایی است که متمرکز درخوشه های غنی می باشد ،این موضوع نشان میدهد که گاز داغ در ابرخوشه ها بسیار زیاد است .
همچنین اگرنمونه انفجار بزرگ صحت داشته باشد،پس باید بیشتر جرم جهان از چند شکل تازه وکاملی از چیزهای مختلف ومواد اتمی باشد که تا به حــال برای ما شناخـته شده اند که مـاده ی تاریک غیر باریونی نام دارند. واین بدان سبب است که جرم آنها توافق اساسی با باریونهایی که تمام عناصر شناخته شده را دارد می باشد ، شاید ذرات بنیادین تازه و یا ساختار اولیه است .( این باریونها شامل نوترون ها و پروتون ها هستند ) .
همچنین می توانیم جرم کهکشانها را به وسیله ی اندازه گیری سرعت ستارگانی که درون آنها در حال حرکت مداری هستند ، اندازه بگیریم .چراکه آنها دقیقاً مثل سیارات داخل منظومه ی شمسی دارای حرکت مداری هستند . آنها ده برابر بیشتر ازسیارات حرکت می کنند ، یعنی صدها مایل در هر ثانیه . سرعت ستارگان و اندازه ی مدارحرکت آنها ، جرم کهکشان را برای ما بازگو می کنند . ولی هنگامی که با همین روش کهکـشانـــها را وزن می کنیم ، در می یابیم که آنها در حـــدود ده برابر بیشتر از تمام ستارگـــانی هستند که درداخــل خود دارند و می توانند بـــه حساب آیند . بدون گرانش فوق العاده زیاد این جرم ، ستارگان همان گونه که در منظومه شمسی هستند ، به طور کلی در مرکز متمرکز نشده است . بلکه همانند برخی از دیگر ستارگان ، در گروهها یا هاله های بزرگی از ذرات منتشر شده در آن سوی بخش درخشان کهکشان ها توزیع شده اند . ما این موضوع را می دانیم ، چرا که بر خلاف ستارگانی