لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
روانکاوی به عنوان روشی برای درمان
افراد غیرحرفهای روانکاوی را بیشتر به عنوان روشی برای درمان اختلالهای روانی، روانرنجوری و احتمالاً روانپریشی به شمار میآورند. مسلم است که فروید برای نخستین بار نظریه و روشهای روانکاوی را برای درمان بیماران روانی مطرح و ادعاهای بسیاری را در مورد این روشها بیان کرده است. نخستین ادعا این است که روانکاوی میتواند ناراحتیهای بیماران روانی را درمان کند؛ و دومین ادعا این است که فقط روانکاوی میتواند این کار را انجام دهد. نظریة او دربارة روانرنجوریها و روانپریشیها اساساً تأکید دارد که شکایتهایی که بیمار نزد روانپزشک یا روانشناس بیان میکند، صرفاً نشانههای برخی از بیماریهای بنیادی و عمیقتر هستند و تا این بیماریها درمان نشوند، امیدی برای بهبود بیمار وجود نخواهد داشت، و چنانچه تلاش کنیم تا این نشانهها را رفع کنیم، دوباره عود خواهند کرد و یا نشانههای دیگر جانشین آنها خواهند شد؛ برای مثال، نشانة دیگری که در حد نشانة پیشین و یا حتی شدیدتر از آن است ظاهر میشود. پس رویگردانی فروید از آنچه وی آنها را «درمانهای سمپتوماتیک» (یا نشانگر) مینامد، از این امر ریشه میگیرد و جانشینان جدید او نیز بر این عقیده اصرار میورزند.
به باور فروید، «اختلالی» که در پس نشانههای ظاهری قرار دارد به سرکوبی افکار و احساسهایی مربوط میشود که با اخلاق و نگرش هشیار بیمار در تعارض هستند و نشانههای بیماری بیانگر این افکار و امیال سرکوفته و ناهشیارند. از دیدگاه فروید تنها راه درمان آن است که بیمار به بینش» برسد، و این کار به کمک تعبیر رؤیاها، لغزشهای اتفاقی در گفتار، فراموشیهای لحظهای در حافظه و اعمال نامناسب امکانپذیر است. فروید عقیده داشت که همة این پدیدهها به وسیلة موضوعهای سرکوب شدهای ایجاد میشوند که خاستگاه آنها قابل پیگیری است و به محض «بینش» یافتن نسبت به آنها نشانههای بیماری ناپدید میشوند و بیمار درمان خواهد شد. البته معنای واژة «بینش» از دیدگاه فروید نه تنها شامل توافق شناختی با درمانگر است بلکه پذیرش هیجانی پیوند علت و معلولی را نیز دربرمیگیرد. فروید معتقد بود که ممکن است برخی از روشهای درمان برای مدتی بدون رسیدن به چنین بینشی، در ناپدید کردن بیماری موفق باشند، ولی بیماری باقی خواهد ماند.
این الگو که از دیدگاه پزشکی نسبت به بیماریها گرفته شده، در نظر پزشکان بسیار گیرا است، زیرا همیشه به آنان گفته شده است که نباید تب را به طور مستقیم درمان کرد، چرا که تب تنها یک نشانه است. کاری که باید انجام شود آن است که بیماری ایجادکنندة تب را درمان کنیم، زیرا وقتی خود بیماری از میان رفت، تب نیز قطع خواهد شد. البته در پزشکی عمومی نیز قایل شدن تمایز میان بیماری و نشانة بیماری همواره روشن نیست، برای مثال، آیا پای شکسته یک بیماری است یا نشانة آن است؟ فروید و پیروانش هیچگاه دربارة کاربردپذیری الگوی پزشکی برای اختلالهای روانی تردید به خود راه ندادهاند ولی همانطور که خواهیم دید، دیدگاه آنان به طور قطع درست نیست و دیدگاههای دیگری در برابر آن مطرح شدهاند.
در سالهای بعد، فروید نسبت به امکان کاربرد روانکاوی به عنوان روشی برای درمان آشکارا دچار بدبینی شد. او اندکی پیش از مرگ گفته است که باید از وی بیشتر به عنوان پیشگام روش نوین بررسی فعالیت ذهنی یاد شود تا یک درمانگر، و همانطور که خواهیم دید، تردیدهای بسیاری دربارة کارآیی روانکاوی به عنوان روشی برای درمان در عموم مردم ظاهر شده است. اما بسیاری از پیروان فروید، که با حرفة رواندرمانگری امرارمعاش میکنند، از پذیرش این نتیجهگیری بدبینانة او خودداری میورزند و هنوز هم ادعاهای زیادی دربارة کارآیی روانکاوی به عنوان یک روش درمانی مطرح میکنند. روانکاوی انگشتشماری یافت میشوند که این روزها از کاربرد روانکاوی در مورد روانپریشیهایی مانند اسکیزوفرنیا و اختلال منیک - دپرسیو (شیدایی - افسردگی) دفاع کنند. در اینباره همگان در عمل توافق دارند که روانکاوی حرفی برای گرفتن ندارد و بیشتر در ارتباط با اختلالهای روانرنجوری مانند حالتهای اضطرابی، هراسها، وسواسهای فکری - عملی، هیستری و غیره است که بیشترین ادعاها را مطرح میکند. آشکار است که بیماران سالیان دراز را صرف درمان نخواهند کرد و حقالزحمههای گزاف نخواهند پرداخت، مگر این که متقاعد شوند روانکاوی بیماری آنان را بهبود خواهد بخشید و یا میتواند واقعاً آنان را درمان کند. روانکاوان همیشه این امیدها را به بازی گرفته و مهم جلوه دادهاند، و هنوز مدعی موفقیت در درمان اختلالهای روانرنجوری هستند، و این ادعایی است که هیچگاه به اثبات نرسیده است.
چنین اتهامهایی جدی است و هدف این فصل و فصلی که در پی خواهد آمد، بحث مفصل دربارة واقعیتها و توجیه و تأیید نتیجهگیریهای ما خواهد بود. ولی پیش از آغاز اجازه دهید تا به طور خلاصه بگوییم که چرا این موضوع تا بدین اندازه مهم تلقی میشود. این موضوع به دو دلیل اهمیت دارد: نخست آن که اگر واقعاً درست باشد که روانکاوی نمیتواند به عنوان یک روش درمانی آنچه را که انتظار میرود برآورده نماید، پس به طور یقین علاقة عموم به آن به میزان چشمگیر کاسته خواهد شد. دولتها از تخصیص بودجه برای درمان با روش روانکاوی و تربیت روانکاوی خودداری خواهند کرد. توجه عمومی به روانکاوان به عنوان درمانگران موفق فروکش خواهد کرد و شاید دیدگاههای آنان در بسیاری از مسایل دیگر نیز با اشتیاق کمتری مورد پذیرش قرار گیرد، زیرا آشکار خواهد شد که روانکاوان حتی در نخستین وظیفة خود که همان درمان بیماران است، موفق نیستند. دیگر پیامد مهم این خواهد بود که ما به جستجوی روشهای بهتری برای درمان خواهیم پرداخت و دیگر مجبور نخواهیم بود تا به اصطلاح «درمان سمپتوماتیک» یا نشانگر را به سادگی فراموش کنیم، زیرا فروید نظریهای را بیان کرده و مدعی است که این روشها مؤثر نیستند. این مطالب پیامدهای عملی مهمی دارند و با در نظر گرفتن تعداد بیماران مبتلا به اختلالهای روانرنجوری (تقریباً یک نفر از هر شش نفر در جامعه، از نشانههای روانرنجوری در رنج است و نیاز به درمان دارد)،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
گفتار درمانی
اختلالات بلعیدن: طرح روشی برای ارزیابی پزشکی قانونی
چکیده
جهت یک طبقهبندی صحیح اشکال در بلعیدن غذا، تحقیقات مفید و سودمند ریختشناسی که قادر به تحلیل ساختارهای تشریحی دستگاه گوارش باشد، بدون شک ضروری است، اما مهمترین بررسیها، بررسی کاربردی نظیر ویدئوفلورسکوپی، ارزیابی فایبر اپتیک آندوسکوپیک بلعیدن، سینتی گرافی اروفارینو گلویی (حلقی)، فشارسنجی و pHسنجی است. نتایج این آزمایشات در مورد بیمارانی که از ناراحتیهای بلعیدن رنج میبرند، ما را قادربه تشخیص مقدار آسیب دائمی میکند. به عنوان پیامد آسیب رسیدن به دستگاههایی که برای بلعیدن طراحی شدهاند که باید به گونهای باشد که حداقل عملکرد نسبی را معیوب کند یا کاهش دهد، اما تا اندازهای که شناخته شود و به روشی اندازهگیری شود. از یک دیدگاه قانونی تغییرات در بلعیدن، بر اثر آسیب رسیدن به ترکیبات دستگاه گوارشی تنفسی، میتواند در جرم و جنایتها نسبت به افراد یافت شود و خصوصاً در میان کسانی که به آنها جراحت بدنی وارد میشود. در موارد مدنی، بلکه در روندهای بیمهی خصوصی و اجتماعی، تشخیص پارامترهای مورد استفاده به عنوان مرجع برای ارزیابی و تعیین کمیت جراحت و آسیب بر حسب بازپرداخت ضروری است. در صورت تایید سلامتی کامل از لحاظ بیولوژیکی، جراحت یا آسیب به عنوان یک صدمه یا آسیب مهم و حتمی به برخورداری از سلامتی روانی و بدنی به عنوان یک کیفیت زندگی و حیات درنظر گرفته میشود. معیاری که معمولاً بطور بینالمللی بکار میرود. مفهوم راندمان روحی ـ بدنی را محاسبه میکند. با وجود این، در پزشکی قانونی ایتالیا، هیچ فهرستی برای ارائه تعریف کاملی از تغییرات و دگرگونیهای بلعیدن وجود ندارد. اگر شخصی از اختلالات حلقی و گلویی مستثنی شود. در اینجا یک جدول ارزیابی که اشکالات بعلیدن را به پنج دسته طبقات مهم پیش رونده تقسیم میکند، پیشنهاد میشود.
مقدمه
بلعیدن فرآیند بسیار پیچیدهای است که ترکیبات عصبی و ماهیچهای متعددی را به یک روش هماهنگ و ترتیبی شامل میشود و بنابراین اختلالات در بلعیدن به هفت مرحله طبق نواحی تشریحی و آناتومیکی مربوط به بلعیدن طبقهبندی میشوند.
اکنون ارزیابی قانونی اشکال در بلعیدن اساساً اجزاء حلق و گلو را بدون درنظر گرفتن دیگر ترکیبات و عملکردهای آناتومیک درگیری در عمل بلع مورد بررسی قرار میدهد. خصوصاً بدون درنظر گرفتن ظواهر حنجرهای گلویی. در مقابل، به عقیده ما یک بررسی کامل و جامع در مورد مشکلات بلع باید صورت میگرفت و نباید بیشتر از این حد فقط پیشروی غذا در معده درنظر گرفته شود، بلکه باید شرایطی که یک فرآیند پیچیدهتر و مفصلتر را دربر میگیرد و نیاز به ترکیبات عصبی و ماهیچهای متعدد با هماهنگی ترتیبی دارد که این ترکیبات عصبی و ماهیچهای، ناحیهی دهان تا مری را دربر میگیرد درنظر گرفته شود.
در مورد بیماری که از اشکالات بلع رنج میبرد، اولین اقدام مهم، جستجوی چند ارتباط سببی بین یک پروندهی کیفری و مدنی مهم از لحاظ قانونی یا پروندهی بیمهی خصوصی یا اجتماعی و تغییرات در بلعیدن است. در دومین اقدام، تمرکز باید بر روی آسیب با ارجاع به حیطههای قانونی ذکر شده در بالا قرار گیرد.
عنصر اصلی جهت ارزیابی صحیح اشکال در بلعیدن، اطلاعات تشخیصی ـ بالینی با دقت بدست آمده است که الزاماً باید شامل آنالیز علت و مولد بیماری باشد که این آنالیز باید مبتنی بر مطالعات کاملاً مستند، عینی و قابل تکرار علائم شناسایی بیماری باشد.
بنابراین، اگر اختلالی در بلعیدن وجود دارد، باید اثبات شود و هر ارتباط سببی با پدیده آسیب دیدگی باید شرح داده شود.
نمودار بالینی اختلال در بلع باز هم مباحثهای باقی میماند؛ با وجود این، اکثر نویسندگان بر این عقیدهاند که سودمندترین طبقهبندی، از یک دیدگاه بالینی ـ تشخیصی، طبقهبندی بر اساس علتشناسی است (جدول 2).
جهت یک طبقهبندی صحیح اشکال در بلعیدن، اولین مرحلهی مهم معاینهی دقیق بیمار از لحاظ گفتار در علائم بیماری ـ بالینی است که برای آن هیچ ابزار خاصی (آزمایش بالینی) نیاز نیست. اگرچه، و به ویژه برای مطالعات قانونی، بررسیهای ابزاری ریختشناسی، با قابلیت آنالیز عینی و قابل تکرار ساختارهای آناتومیکی دستگاه گوارش، نظیر آندوسکوپی و پرتونگاری مقطعی محاسبه شده (CT) یا (MRI) بدون شک ضرری هستند، اما مهمترین بررسیها، بررسیهای دارای ماهیت کاربردی هستند که میتوانند اطلاعاتی در مورد توانایی بیماری در بلعیدن فراهم کنند.
روشهای ابزاری جهت بررسی عملکرد بلع
ویدیو فلوروسکوپی (شکل 1) در حال حاضر استاندارد و معیار طلایی برای تشخیص و متعاقباً درمان در حال طرحریزی در موارد اختلال در بلع محسوب میشود. با وجود این، از آنجایی که به علت تماس بیمار با مقادیر بیشتر رادیو اکتیویته (پرتوافشانی) تکرار آن مشکل است، به ویژه در طول یک برنامهی پیگیری و تماس با بیمار پس از تشخیص یا درمان که نیاز به آزمایشات رادیولوژیکی دارد، روش ایدهآلی محسوب نمیشود. محدودیتهای دیگر مربوط میشود به همکاری بیمار (او باید به بخشی انتقال داده شود که آزمایشات صورت میگیرد)، اگر هر مقدار بزاق فرو برده شود، آزمایشات چیزی را مشخص نمیکند و کمیت فرو بردن قابل امکان مقدار غذا که مربوط به نای و حفره نای میشود را تعیین نمیکند.
ارزیابی بلعیدن مربوط به آندوسکوپی فایبر اپتیک (FEES) اکنون اولین روشی است که به طور معمول در بیماران مبتلا به اشکال در بلع بکار میرود. از آنجایی که کاربرد آن آسان است، بیمار آن را راحت تحمل میکند (آزمایشات بالینی امکان دارد) و مقرون به صرفه است (شکل 2). وقتی نوک آندوسکوپ در تماس با ساختارهای آناتومیکی متعدد هیپوفارینکس و لارینکس قرار میگیرد، این روش همچنین برای آزمایش حساسیت آنها سودبخش است.
شکل 1. ویدئو فلورسکوپی: بیمار عمل لوزهی توسعه یافته را از طریق مندیبولوتمی بعد از رادیوتراپی قبل از عمل برای آماس سرطانی در لوزه سمت راست پذیرفته است. آزمایشات ویدئو فلورسکوپی، جبرانهای عملکردی خوبی را در بیماران با داشتن مشکل هم در بلع مایعات و مواد نیمه جامد به دنبال احیای گفتار درمانی به معرض نمایش گذاشت.
شکل 2. ارزیابی آندوسکوپی فایبر اپتیک بلعیدن: بالس جامد کمرنگ در قسمتهای حنجرهای (پیکانهای مشکی) در بیماران مبتلا به Amyotorophic lateral sclerosis
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
ارائه روشی برای اولویتبندی صنایع ایران بر مبنای قابلیت بازارسازی بینالمللی و تجارت الکترونیکی
چکیده
موفقیت در راهبرد جهش صادراتی مستلزم شناسایی تحولات جهشی نظیر تجارت الکترونیکی در عرصه تجارت بینالملل است. توسعه تجارت الکترونیکی مستلزم سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای مربوط به آن، در کشور است، لذا تعیین اولویتهای سرمایهگذاری در این راستا از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. مقاله حاضر با هدف تسهیل امر توسعه تجارت الکترونیکی و به منظور اولویتبندی زمینههای سرمایهگذاری، اقدام به تبیین مدلی نموده است که در آن صنایع مختلف از نظر قابلیت بازارسازی بینالمللی در تجارت الکترونیکی، اولویتبندی میشوند. از جمله نتایج حاصل از تحقیق حاضر، اولویتبندی صنایع با ISIC چهار رقمی و دو رقمی میباشد. تعیین راهبردهایی که بتوان با استفاده از آن، زمینه موفقیت صنایع در بازارسازی بینالمللی در تجارت الکترونیکی را افزایش داد، از دیگر نتایج ارائه شده در این مقاله، میباشد.
مقدمه
شرایط حاکم بر محیط تجارت بینالملل و موقعیت کشور ایران در این محیط، نمایانگر لزوم حرکتی سریع و شتابان در جهت جهش صادراتی است ]5[. دستیابی به جهش صادراتی، مستلزم شناخت تغییرات و پیشرفتهای جهشی در عرصه تجارت بینالملل است. در این راستا، تجارت الکترونیکی یا کسب وکار الکترونیکی بین سازمانها، و یا بین سازمان و فرد، چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی ]6[، از تحولات و پیشرفتهای انقلابی است که باید مدنظر قرار گیرد. تسهیل تجاری و دیگر مزایای رقابتی حاصل از بهرهبرداری از این پدیده جدید – که عملاً برخی از کشورها را در شرایطی رقابتی به پیشبرده است – نمایانگر لزوم سرمایهگذاری قابل توجه در تأمین زیرساختها و بسترهای مناسب برای توسعه تجارت الکترونیکی است.
با توجه به محدودیت منابع مالی و سرمایهای حاکم برافتصاد کشور، برنامهریزی صحیح جهت هر چه کاراتر کردن سرمایهگذاریهای مذکور، از جمله مهمترین اقداماتی است که باید توسط مسئولین اقتصادی کشور صورت پذیرد. لذا، ارزیابی قابلیت بازدهی این نوع سرمایهگذاریها، اقدامی مؤثر در بودجهبندی سرمایهای به منظور طراحی زیرساختهای تجارت الکترونیکی به حساب میآید.
سرمایهگذاری در توسعه زیربنای تجارت الکترونیکی برای صنایعی که مزیت نسبی آنها برای کشور تأمین نشده است، بازده لازم را به همراه نخواهد داشت. از طرفی توسعه زیرساختهای لازم برای صادرات الکترونیکی محصولات صنایعی که توسعه بازا ر و بازارسازی برای آنها در قالب تجارت الکترونیکی ضعیف باشد، بازده مناسب برای سرمایهگذاری را به دنبال نمیآورد.
لذا، با توجه به اهمیت موضوع، هدف این تحقیق، طراحی و تبیین مدلی است که برمبنای آن بتوان مجموعهای از صنایع رده اول ـ از نظر مزیت نسبی و سرمایهگذاری صنعتی در تجارت بینالملل ـ را که براساس تحقیق انجام شده توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ]5[ انتخاب شدهاند، از نظر قابلیت بازارسازی در تجارت الکترونیکی اولویتبندی نمود. همچنین، با نظر سنجی از خبرگان و متخصصین امر، به شناسایی این اولویتها پرداخته میشود.
پس از شناخت مفهوم بازارسازی برای محصول و تأثیر تجارت الکترونیکی، با استفاده از مدل آزمون خرید الکترونیکی (ES-Test) که توسط مایکل دی کار سیلور ارائه گردیده و ترکیب آن با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فرآیند (AHP) به ارائه مدل اولویتبندی صنایع بر مبنای قابلیت بازارسازی بینالمللی در تجارت الکترونیکی پرداخته میشود ]7[.
در ادامه، در مورد معیارهای شناسایی شده، طبق روابط و فرمولهای موجود درمدل، نظرسنجی لازم از خبرگان و متخصصین مربوطه به عمل میآمد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 219
فصل اول
معرفی امنیت زیستی بعنوان روشی برای کاهش بیماریهای عفونی
با وجود بهبود شرایط زندگی هنوز هم بیماریها پس ازبلایای طبیعی مهمترین عوامل آسیب زنندهای بشمار میآیند که تاکنون مهار نشدهاند و خسارات مالی و جانی فراوانی به بار میآورند. بیماریها این دشمنان قدیمی ک احتمالاً قدمتی برابر با ظهورحیات برروی زمین دارند معلول علتهای گوناگونی هستند. این مفهوم که بعضی نشانهها و بیماریها دارای علت هستند یک باور باستانی به قدمت تاریخ مکتوب است. بنا به اعتقاد مرمم آرکاردیا( 2500 سال قبل از میلاد مسیح) اگر شخصی بیمار میشد یا تقصیر خود او بود( بعلت ارتکاب گناه) یا اینکه براثر عوامل بیرونی بیمار شدهبود، از قبیل بوهای بد، سرما، ارواح خبیثه، و یا خدایان، سالیان سال پژوهش در علوم پزشکی دلایل ایجاد بیماریها را تا حدود زیادی مشخص کردهاست. دردنیای امروز دودسته اصلی عوامل سببساز، شناسایی شدهاند:
درون زایا ارثی و برونزا یا اکتسابی، شناسایی یا کشف علت اولیه هنوز مبنایی است که براساس آن یک تشخیص میتواند مطرح گردد یک بیماری شناخته شود و درمانی یا روشی برای رهایی از آن پایهریزی شود. اما امروزه این مفهوم که هر بیماری یک عامل ایجادکننده دارد دیگر قانعکننده نیست. روشن است که عوامل ژنتیکی، بوضوح در برخی بیماریها متداول زیست محیطی مانند روندهای سرطانزایی، دخالت دارند، در ضمن محیط زیست نیز اثرات مهمی بر بعضی بیماریهای ارثی دارد(13). ا ز میان این گروه بیماریهای اکتسابی مطرحتر و متداولتر هستند و طیف وسیعتری از جوامع را درگیر و مبتلا میکنند. عواملی که سبب بروز این بیماریها میشوند شامل عوامل فیزیکی، شیمیایی زیستشناختی و روانشناختی هستند و نه تنها در زمینه آسیبشناسی بیماریهای انسانی مطرح میشوند، بلکه بعنوان عوامل آسیبرسان عمومی برای تمامی موجودات زنده عالی محسوب شدهاند و در صنعت طیور نیز نقش مهمی دارند. بطورکلی عوامب فیزیکی محیط عبارتند از: گرما( حرارت)، سرما(برودت)، رطوبت، فشار، نور، سروصدا، ارتعاشات و ضربهها و تشعشعات باید گفت که اگر این عوامل از حدود لازم و قابل تحمل بالاتر و زیادتر بوده و یا در بعضی از مواقع در صورتی که از حدود توصیهشده در استانداردها کمتر یا پائینتر باشند ایجاد عوارض و یا مسائل خاصی را خواهند نمودو لازم است که در هر مورد به رفع نقیصه اقدام شود(20).
بطورکلی در محیطکار تأمین سلامت تولیدکنندگان و بالارفتن سطح تولید مورد نظر کارشناسان و صاحبان منافع و ضامن بازدهی اقتصادی بیشتر است و در این راه وجود هوای کافی، تأمین نور مناسب و حرارت لازم در درجه اول اهمیت بویژه در صنعت طیور خواهد بود.
مواد محرک و التهابآوری همچون گاز آمونیاک، ترکیبات خفهکنندهای مثل مونوکسیدکربن ناشی از سوخت ناقص گازوئیل ذرات معلق مثل گردوغبار و مواد شیمیایی خورنده وسوزاننده مثل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
روشی ساده برای محاسبه
به منظور تسهیل محاسبه خمیدگی شاخه های مس هادی فرمول (1) به صورت زیر نوشته می شود :
جدول 1 مقادیر را برای طول پلهای مختلف از 1 تا 50 فوت ارائه می نماید . شرح پارامترهای موجود در معادله 2 به صورزت زیر است:
:خمیدگی یا انحنای شاخه بر حسب اینچ (INCH)
L: طول پل بر حسب اینچ (INCH)
I: همان اینرسی مقطع بر حسب
W:
E:
با توجه به مقادیر فوق هنگامی که L بر حسب فوت بیان می شود رابطه 2 را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
به منظور تعیین انحنا بر حسب INCH در هادی هایی که نظیر تیره ساده مهار شده اند صرفا تقسیم فاکتور برای پل مناسب (نظیر جدول 1) توسط همان اینرسی مقطع هادی و ضرب آن وزن هادی بر حسب پوند لازم است . حداکثر انحنای یک میله هادی افقی با یک سر مهار شده0.4.5 است که بوسیله روشی محاسبه فوق بدست آمده است . اگر هر دو انتهای میله مهار شوند میزان انحنا به 0.2 برابر کاهش می یابد.
به عنوان مثال برای یک پل 10 فوتی از جدول 1 داریم :با در نظر گرفتن یک هادی مس 10 فوتی که از هر دو انتها مهار گردیده وزن کل این هادی در هر فوت طول آن 2 پوند (1B) است بنابر این حداکثر انحنا عبارت است از اگر هادی از یک انتها مهار گردد :
همان اینرسی مقاطع مسی به صورت میله توپر و لوله در جدول 5.،6،7 صفحات 161-158 ارائه شده اند اطلاعات مربوط دیگر سایز ها که جداول ارائه نشده اند از طریق فرمولهای فوق به سادگی قابل محاسبه می باشد.
فرکانس طبیعی
فرکانس طبیعی یک میله که از دو سر مهار شده است از رابطه زیر بدست می آید :اگر هر دو انتها به صورت افقی مهار شده باشند رابطه فوق به صورت زیر ارائه می گردد : از آنجا که میزان انحنای میله دو سر گیر 0.2 برابر مقدار مربوط به میله دو سر آزاد می باشد فرکانس طبیعی آن با مهار کردن دو سر میله 2.275 برابر افزایش می یابد . در واقع با مهار کردن یک سر میله فرکانس طبیعی صرفا 50 درصد بیشتر می شود . این پارامتر نقش مهمی در طراحی خواهد داشت .
بار ناشی از باد و یخ
در بحث بار گذاری یک هادی با جهت کار برد در فضای آزاد نه تنها وزن خود هادی باید مورد توجه باشد بلکه وزن پوشش یخی که ممکن است در زمستان روی آن وجود داشته باشد و همچنین فشار باد باید لحاظ شوند . در برخی کشورها حداکثر بار بر اساس وجود پوشش یخ به ضخالمت همزمان با فشار باد همزمان 8 پوند بر فوت مربع (( متناظر با سرعت باد حدود 50 مایل بر ساعت (M.P.H) محاسبه می گردد.
وزن یخ موجود روی هادی با سبار به ازای هر فوت طول هادی بر حسب پوند از رابطه زیر بدست می آید :
در این رابطه T ضخامت یخ بر حسب اینچ INCH و D قطر خارجی هادی و بر حسب اینچ INCH است اگر به صورت لوله باشد وزن پوشش یخ با ضخامتهای مختلف به ازای هر فوت طول هادی گردد (لوله ای شکل )با اقطار مختلف از منحنی های شکل 25 هم قابل تعیین است بار ناشی از باد به ازای هر فوت طول هادی تیر برای مقادیر مختلف فشار باد از منحنی های فوق قابل تعیین است . اگر بار ناشی از باد روی یک هادی با پوشش یخ مورد نظر باشد پیش از استفاده از منحنی ها دو برابر ضخاکمت یخ به قطر هادی افزوده می شود
بار منتج نهایی
بار ناشی از یخ به صورت مستقیم به وزن هادی افزوده می شود . ولی بار ناشی از باد در جهت افقی عمل می نماید و بایستی برای بدست آوردن بار منتج روی یک هادی به صورت برداری به دو بار حاصل از یخ و وزن هادی که به صورت عمودی اعمال می شود . بنا بر این بار کلی از رابطه زیر بدست می آید : در این رابطه R بار منتج کلی به ازای هر فوت طول هادی بر حسب پوند (LB)
W:وزن هادی به ازای هر فوت (F) بر حسب پوند (1B)
: وزن یخ به ازای هر فوت هادی (F) بر حسب پوند (1B)
: فشار باید به ازای هر فوت هادی (F) بر حسب پوند (1B)