لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حیات خارج از جو زمین
برای گذشتگان ما هرگز چنین سؤالی پیش نمیآمد که من در جهان تنها زندگی میکنم یا نه؟ دنیای آنها از یک بستر محدود به نام خاک و آسمانی مملو از ستارگان شناخته شده تشکیل میشد.
آنها به این احتمال که ممکن است منظومهها و سیارات دیگری وجود داشته باشند که نتیجه آن زندگی موجودات غیر زمینی است. اهمیت نمیدادند. شیپارلی اولین کسی بود که تصور میکرد شیارهایی بر روی مریخ دیدهاست. پرسیال لول همین فرضیه شیار را به صورت کانالهایی که توسط مریخیها به منظور آبیاری کردن محصولات کشاورزیشان احداث شده است، بیان کرد. نتیجه این فرضیات این بود که قدرت و بینش انسان به این سمت که ما در جهان تنها نیستیم سوق دادهشده است. همانطور که در فصل 5 اشاره شد. تحقیق خاص ما در مورد مریخ به نتایج منفی منجر شده است.
در صورتی که ما با زندگی در سطح مریخ مواجه شویم قطعاً این نظریه به بقای موجوادت غیر زمینی منتج می شود. البته بایستی بدانیم که واژه extraterres trial به معنی وجود داشتن موجوداتی متفاوت از آن چه در زمین مشاهده میکنیم، است. ما حرفهای مخفف ET را برای واژه Life Extraterres trial به معنی زندگی غیر زمینی و حرف L را برای کلمه Life و حرف I در ETI برای واژه intelligence به معنی هوشمند در نظر میگیریم که به زبان ساده ETI به معنی موجودات هوشمند غیر زمینی است. ما هم اکنون سرگرم تحقیق در مورد زندگی موجودات هوشمند غیر زمینی هستیم که به صورت مخفف SETI نوشته میشود. که s مخفف serch به معنی تحقیق است.
اولین SETI پروژهای بود که OZMA نامیده می شد. و در سال 1960 آغاز شده است و تلاشی بود که برای یافتن سیگنالهای رادیویی از دو ستاره نزدیک به هم انجام گرفته بود. این دو ستاره تائوستی و اپیسیلون اریدانی نام داشتند.
در حقیقت ما هیچگونه علائمی از ETI یا ETL در سطح کره مریخ یا ماه و یا در ابرهای مشتری و یا در تیتان (قمر زحل) نیافیتم. این موضوع هرگز روحیه محقیقن را تضعیف نکردهاست. بلکه آنها را تشویق به تحقیق در خارج از منظومه شمسی کردهاست.
تحقیقات ما بایستی به صورت گستردهتر و فراتر از منظومه شمسی انجام میشد و این در حالی ممکن بود که ما می توانستنیم به یک ستاره دیگر سفر کنیم و بر روی یک یا چند سیاره آن فرود بیاییم و در آنجا اتراق کنیم. تا بتوانیم پیرامون حیات در آنجا تحقیق کنیم.
البته چندان عجیب نیست که این نظریه به طور قطع انجامناپذیر است. با توجه به محدودیتهایی که در مورد فاصله و سرعتی که بتوانیم ماهوارهمان را به آن ستاره انتقال دهیم، سراغ داریم.در صورتی که ما بتوانیم با 1/0 سرعت نور سفر کنیم 90 سال طول می کشد تا بتوانیم به نزدیکترین ستاره که همان آلفا قنطورس است برسیم. حال ستارهای را در نظر بگیرید که 100 سال نوری با ما فاصله داشتهباشد. آنگاه ما بایستی 2000 سال در سفر باشیم تا به آن ستاره برسیم و برگردیم. ونسلهای زیادی باید در سفر همراه ما باشند، عدهای بمیرند و عدهای به راهشان ادامه دهند.
حقیقت جالبی که ما می توانیم از قانون نسبیت یاد بگیریم. این است که آیا صنعت ما میتواند آن قدر پیشرفت داشتهباشد که به ما اجازه دهد که به 98% سرعت نور برسیم. زمان برای ما در داخل ماهواره بسیار کندتر میگذرد و با در نظر داشتن این موضوع که سفر رفت و برگشت به ستاره آلفا کمتر از 40 سال طول میکشد. اما این مدت در زمین 200 سال طول میکشد و هنگامی که ما برگردیم تمام دوستانمان مردهاند. اما ما امیدواریم که اطلاعات مورد نیاز که توسط دوستانمان به دست آمد توسط نسلهای بعد تکمیل شود.
بیشترین سرعتی که بشر توانسته به آن دست یابد mi/h 100000 یا معادل mi/s 28 میباشد که این سرعت فقط از 1/0 سرعت نور می باشد. همانطور که میبینید این ارقام بسیار ناامیدکننده هستند. ولی ما نباید امیدمان را از دست بدهیم و بایستی بتوانیم منبعی از انرژی پیدا کنیم که سرعت ماهوارهمان را به اندازه اولین نیمه سفر تا ستاره دور دستی که مورد نظرمان است به درصد قابل قبولی از سرعت نور برساند. نظریههایی که برای چنین سیستم حرکتی وجود دارد، عبارتند از: همجوشی هیدروژن و پادماده، سیستم تعویض یون و غیره.
سیگنالهای رادیویی در خلأ با سرعت نور حرکت میکنند. اما در چه طول موجی باید شنیده شوند؟ محدوده کامل طول موجها خیلی وسیع است. ولی کمتر از اندازهای است که ما به آن نیاز داریم. مقداری از این محدوده، از تابش زمینه کیهان که توسط الکترونهای شتاب یافته تأمین میشود، نشأت میگیرد.
ما با امواج رادیویی با طول موج بیشتر نیاز نداریم. خوشبختانه محتملترین محدوده طول موجها که ما به آن نیاز داریم طیف 18 تا 21 سانتیمتر است(در واقع کمی بیشتر). چرا این طول موجها ویژه به نظر میرسند؟
در فصل 15 ما دیدیم که چرا سیگنال cm 21 معتبر است. این سیگنالی است که توسط بیشترین عنصر موجود در جهان یعنی هیدروژن ساطع میشود.
هر ETI بدون تردید این حقیقت را میداند که باید هر طول موجی را برای منظوری خاص انتخاب کند. با توجه به دلایلی که گفته شد این طول موج برای پروژه SETI که OZMA نامیده شد انتخاب میشود.
البته بیشتر ذکر شده است که طول موج cm 18 برای تشعشع هیدروکسیل تعریف شده است. هیدروکسیل همان رادیکال OH میباشد که در فضای سیال میان ستارهای یافت می شود.هنگامی که شما یک رادیکال OH را نزدیک یک اتم هیدروژن قرار میدهید.خیلی به HOH یا مولکول آب نزدیک میشوید. هنگامی که این استدلال چیزی را ثابت نکند محدوده طول موجهای 18 تا 21 سانتیمتر را حفره آب مینامیم جایی که ETS ها داستان فعالیت متهورانه ما را نشان میدهند. با توجه به این که ما آب را برای پایدار بودن موقعیتهای زندگی غیر زمینی در نظر داریم. این طور فکر میکنیم که شاید در تمام جهان آب موجب بقای موجودات زنده است و اگر آب وجود داشته باشدETS ممکن است این منطق ما را معطوف به انتشار امواج مختلف در این زمینه بکنند. ما قابلیت انتشار سیگنالهای رادیویی قوی را در هر جهت داریم و میتوانیم همزمان طول موجهای مختلف را نیز بشنویم.
آیا تلاش کردن پیرامون این مسأله هیچ موثر واقع میشود؟
چه شانسهایی وجود دارد که ETI وجود داشته باشد؟
برای پاسخ به این سوالات و همچنین طرح سوالات بیشتر در این زمینه بیابیم به کنفرانسی که توسط دانشمندان در سال 1968 در مرکز رادیویی ملی در گرین بنک در ویرجینیا انجام شد برگریدم. حدس این که چه مقدار از جوامع ETI در کهکشان راه شیری وجود دارد توسط فرمول زیر که به فرمول دریک معروف است به دست میآید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حیات سیاسى فاطمه (س)
این بخش خود شامل سه فصل است. فصلى ازآن در موردمشى سیاسى فاطمه (س) است. و در آن سعى داریم از راه و روشى که فاطمه (س) در زندگى به کار مىگرفت و از آیندهنگرى او بحث کنیم و سپس جلوههاى مشى سیاسى او سخن گفته و اعلام حق او، صراحت لهجهاش، احتجاج و توبیخش، بىاعتنائیش، از سیاست مات کردن او بحث خواهیم کرد و حاصل مشى او را در عرصه سیاست عرضه خواهیم داشت .
فصل دوم آن در موردحقطلبىهاى فاطمه (س) است و در آن از جریان سقیفه و تلاش مخالفان در این راه و کوشش و تلاشى که براى سرکوب کردن على (ع) بکار بردهاند بحث کرده و دور نماى آینده و اندیشه او را در گشودن باب مبارزه مورد بررسى قرار داده و از تلاش فاطمه (س) در احقاق حق خود و على (ع) سخن خواهیم گفت و از استنصارهاى او بحث خواهیم کرد .
و بالاخره فصل آخر آن در مورد مبارزات فاطمه (س) است و در آن پس از ذکر مقدمهاى از هدف و مراحل مبارزه و رمز سماجتهاى او و خیانتهائى که به او شده بحث کرده و از دو گونه مبارزات فعال و منفى او وتداوم آن مبارزه سخن خواهیم گفت. و سرانجام از حاصل مبارزه و صدمات ناشى از آن بحث خواهیم کرد .
مشى سیاسى
مقدمه
اسلام دینى است که ما را به موضعگیرى مثبت در رابطه با جهان و واقعیتهاى آن دعوت مىکند و از ما مىخواهد در رابطه با حوادث و جریانات بىتفاوت نباشیم. حرکتها و وقایعى که در حیات بشر پدید مىآیند هر کدام بنحوى در سرگذشت ما و بشریت مؤثرند و طبعاً طرز برخورد با آن وقایع باید مسؤولانه باشد. و اصولاً از طرق ارزیابى شخصیت انسان و شناخت این مسأله که چه کسانى صاحب قدرت و ارزشند یکى این طریقه است که درباره مواضع او در رابطه با پدیدهها به ارزیابى بنشینیم .
براساس این معیار مىتوان فاطمه (س) و همسرش را از پیشروان حرکت اسلامى دانست و از نخستین و مهمترین افرادى که براى حفظ و تداوم حرکت اسلامى قد برافراشتند. و در راه مبارزه و جهاد خود تا سرحد از دست دادن جان به پیش رفتند. آنها در دورانى از حیات اسلامى مىزیستند که دوره بحران، دوران حساسیت و دوران آماده باش لشکر اسلامى بود. بدین سان راجع به وقایع و حوادث حساسیت بیشترى لازم بود. و اینکه فاطمه (س) در عین داشتن قلبى مهربان، دست و بدنى در حال کار و تلاش، با تنى خسته و اندیشه و جسمى مشغول به اطاعت چون سیاستمدارى قهرمان در صحنه ظاهر مىشود و عرض وجود مىکند به خاطر وجود آن شرایط خاص و بحرانى است .
حیات سیاسى فاطمه (س)
اگر سیاسیت را به معنى نوع برخورد و روابط متقابل بین مردم و هیئت زمامدار بحساب آوریم همه انسانها باید افرادى سیاستمدار باشند و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. فاطمه (س) دختر پیامبر سزاوارترین افراد براى مشارکت سیاسى و حضور در صحنه سیاست است .
او با اینکه بدنى خسته ناشى از کار روزانه و رسیدگى به امور خانه و سرپرستى چند کودک خردسال دارد، و با اینکه اشتغالات اجتماعى متعددى او را به خود مشغول مىدارند خود را از سیاست دور نمىدارد و هم چون سیاستمدارى قهرمان در صحنه زندگى و حتى مبارزه حاضر مىشود و سعى دارد گره کورى را باز نماید.
او زندگى سیاسى و آشنائى با الفباى آن را از همان دوران خردسالى و از سنین - 5- 6 سالگى آغاز کرد. زیرا او همه گاه بهمراه پدر و حاضر و شریک در درگیرىهاى پدر با مردم نابکار بود و دوران سخت قبل از هجرت را با همه دشوارىها و مصائب آن گذراند.
آن روز که ازدواج کرد و زندگى مشترک خود را آغاز نمود بازهم در جریان زندگى اجتماعى همگام با على (ع) به پیش مىرفت و سنگر به سنگر با او همراهى مىکرد. و پس از وفات پیامبر فصلى جدید از زندگى را آغاز کرد که در آن براى تحکیم پایههاى انقلاب حتى دست به احقاق حق و مبارزه گشود و در جریان سیاسى عظیمى حضور یافت که در آن براساس توطئهاى على، آن رادمرد جهان بشریت را از صحنه سیاست بیرون رانده بودند.
فاطمه (س) کارى به این نداشت که پدرش رسول خدا (ص) سرگرم انجام مهمترین وظایف و مسؤولیتهاى خویش است و یا شوهرش پیشواى راستین امت و مردى مجاهد و جنگجوست خود را زنى مسلمان مىدانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعیش را شخصاً عمل کند. بدین خاطر در روزهاى آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر، و در روزهائى که سیاست روز آتش زدن به در خانه و بیعت خواهى از روى زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینى و سیاسى خود را نیکو به انجام رساند.
در مشى سیاسى او
مشى سیاسى فاطمه (س) مشى اعتراض، بى اعتنائى، عدم تأیید دستگاه رهبرى، مشى به محاکمه و استیضاح کشاندن رهبر و خلیفه موجود امت، مشى مظلومیت و سرانجام که فریاد به جائى نرسد گریستن است، آن هم نه براى عقده دل خالى کردن بلکه براى بیدار کردن و هشیار ساختن اذهان به سوئى که در آنجا حقى را زنده دفن کردهاند.
مشى سیاسى فاطمه (س) مشیى آگاهانه، توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، انتخابى و گزینش شده و مبتنى برایمان و عقیده است، هدف آن سعادت انسانها و نجات از بردگىها و ذلتها، و تضمین و فراهم آوردن مبادى ارزشهاى معقول در جامعه است. او مىخواهد جامعهاى بسازد که در آن انسانها زندگى کنند نه چند بره تسلیم و بى رأى و بى محتوا.
و آنچه در این راه از شأن و سیاست او بدور است حیلهگرى، فریبکارى، وعدههاى تو خالى در دل، تحمیق در استحمار مردم، گندم نماى جو فروش بودن است. این سره و خالص بودن بدان خاطر است که سیاست فاطمه (س) از اسلام مایه مىگیرد و در اسلام حیله و نیرنگ نیست، بر سر مردم کلاه گذاردن نیست، با خلق خدا حُقه بازى کردن وجود ندارد، باید راست و مستقیم به پیش رفت چه مردم بپذیرند و چه نپذیرند. سیاست نان را به نرخ روز خوردن سیاست نامردمى است و شأن اسلام ازآن پاک و مطهر است .
او در این سیاست که الهى است راست و با استقامت به پیش مىرود و در آن باکى از کتک خوردن، بدن خود را به رنج افکندن ندارد. او درس جرأت وشهامت را از پدر خود گرفته و در مکتب و خانه على (ع) و در سایه همگامى با او آن را تقویت نموده است. براى او هدف الهى مهم است و در دفاع از هدف باید ایستاد. ما در تاریخ اسلام و حتى بشریت زنى را سراغ نداریم که در راه هدف الهى و اندیشیده وآیندهنگر خود تا بدین میزان به پیش رفته باشد و مصداق آیه فاستقم کما مرت که درباره پیامبر نازل شده است، باشد. [1]
آیندهنگرى او
او در سیاستى که در پیش گرفته، با چشم باز به پیش مىرود، آینده را چنان مىبیند که گوئى اینک در پیش روى او حاضر است و جمع بندى از گذشته را چنان در پیش رو دارد که گوئى قدم به قدم در طول بروز و ظهور حوادث گذشته حضور داشته است مشى خاص او در سیاست مبتنى بر آگاهى و شناخت دقیق از اسلام و از روح زمان است و این خود سازنده روشى نو براى اقدام فاطمه (س) است. یک نمونه از پیش بینى وآیندهنگرى او را از زبان ابن ابى الحدید ذکر کنیم:
او در مورد ترک مردم از خلافت على (ع) آنها را مورد سرزنش قرار داد و چنین فرمود: اکنون آماده حوادث ناگوار باشد و منتظر شمشیرهاى برنده و هرج و مرج دائم و دیکتاتورى ستمکاران باشند، بیتالمال شما را غارت خواهند کرد و منافع شما را به جیب خود خواهند ریخت...[2]و خواننده گرامى خوب توجه دارد که چگونه این پیش بینىها به وقوع پیوست و چگونه آنچه را که فاطمه (س) در این زمینه عرضه داشته بود براى مردم پیش آمد - آن هم نه در قرون بعد بلکه در فاصلهاى اندک و کمتر از 20 - 15 سال .
آرى او حتى در بستر بیمارى وضع آینده را پیش بینى کرد و به زنان فرمود که چه آیندهاى در انتظار مردان آنهاست و آینده تاریک مسلمین را مىنگریست. و هم او مىدانست امروز حق او را بردند، و على (ع) را خانه نشین کردند و فردا نوبت حسن و حسین، و روز بعد و على الاسلام السلام است .
جلوهاى مشى او
مشى فاطمه (س) را مىتوان در چهرههاى گوناگون و متعددى ملاحظه کرد که با تکیه بر خطوط کلى اندیشه فاطمه (س) آنها را مورد عنایت قرار مىدهیم .
1- مشى اعلام حق:
از خطوط کلى سیاست فاطمه (س) این است که چون رسولى قصد اعلام حق را دارد و مىخواهد به دیگران برساند آنچه که در پیش گرفتهاند چگونه است؟ آیا به صواب است یا ناصواب؟ او در مسأله فدک بیش از آنکه به جنبه مالى و اقتصادى آن توجه داشته باشد به جنبه حقانیت مسأله عنایت مىکند .
او مىخواهد بگوید فدک حق من است و این حق باید رعایت گردد. او مىخواهد با غصب حق مبارزه کند و حرمت اموال مسلمین حفظ بماند. البته او به این نکته آگاه است که مسأله فدک به یک معنى غصب ولایت مطلقه است و دشمن به همین دید و نظر آن را از فاطمه (س) باز داشته بود. مىخواستند على (ع) و فاطمه (س) از نظر اقتصادى به زانو در آیند و در آن صورت تیغى بران در دست نداشته باشند.
فاطمه (س) اعلام حق مىکند و دستگاه حاکمه را از سوء اعمال بر حذر مىدارد. با روشنگرى خود و ذکر آیات مربوط به ارث سعى دارد به آنان تفهیم کند که خلاف قرآن عمل کردهاند و کسى که این چنین باشد در خور حاکم اسلامى شدن نیست...
2- مشى صراحت لهجه :
فاطمه (س) در مشى سیاسى صریح اللهجه است، مطلب خود را بدون پرده با مردم در میان مىگذارد و سعى دارد به مردم تفهیم کند در چه شرایطى هستند. و یا اگر بنابود عیب و ایرادى را از خلفا بیان کند آن را به صراحت مىگفت و از این باب حجت را بر مردم و بر آنان تمام مىکرد.
او در بیان مسائل از کسى باک ندارد و از این امر نگران نیست که خلیفه مسلمین را به استیضاح بکشاند. براى او شخصیت ظاهرى و عنوان مطرح نیست، حاکم هم چون احدى از مسلمانان است، با این تفاوت که مسؤولیت او سنگینتر است. آنچه مهم است شایستگى و لیاقت است نه نام و عنوان.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حیات سیاسى فاطمه (س)
این بخش خود شامل سه فصل است. فصلى ازآن در موردمشى سیاسى فاطمه (س) است. و در آن سعى داریم از راه و روشى که فاطمه (س) در زندگى به کار مىگرفت و از آیندهنگرى او بحث کنیم و سپس جلوههاى مشى سیاسى او سخن گفته و اعلام حق او، صراحت لهجهاش، احتجاج و توبیخش، بىاعتنائیش، از سیاست مات کردن او بحث خواهیم کرد و حاصل مشى او را در عرصه سیاست عرضه خواهیم داشت .
فصل دوم آن در موردحقطلبىهاى فاطمه (س) است و در آن از جریان سقیفه و تلاش مخالفان در این راه و کوشش و تلاشى که براى سرکوب کردن على (ع) بکار بردهاند بحث کرده و دور نماى آینده و اندیشه او را در گشودن باب مبارزه مورد بررسى قرار داده و از تلاش فاطمه (س) در احقاق حق خود و على (ع) سخن خواهیم گفت و از استنصارهاى او بحث خواهیم کرد .
و بالاخره فصل آخر آن در مورد مبارزات فاطمه (س) است و در آن پس از ذکر مقدمهاى از هدف و مراحل مبارزه و رمز سماجتهاى او و خیانتهائى که به او شده بحث کرده و از دو گونه مبارزات فعال و منفى او وتداوم آن مبارزه سخن خواهیم گفت. و سرانجام از حاصل مبارزه و صدمات ناشى از آن بحث خواهیم کرد .
مشى سیاسى
مقدمه
اسلام دینى است که ما را به موضعگیرى مثبت در رابطه با جهان و واقعیتهاى آن دعوت مىکند و از ما مىخواهد در رابطه با حوادث و جریانات بىتفاوت نباشیم. حرکتها و وقایعى که در حیات بشر پدید مىآیند هر کدام بنحوى در سرگذشت ما و بشریت مؤثرند و طبعاً طرز برخورد با آن وقایع باید مسؤولانه باشد. و اصولاً از طرق ارزیابى شخصیت انسان و شناخت این مسأله که چه کسانى صاحب قدرت و ارزشند یکى این طریقه است که درباره مواضع او در رابطه با پدیدهها به ارزیابى بنشینیم .
براساس این معیار مىتوان فاطمه (س) و همسرش را از پیشروان حرکت اسلامى دانست و از نخستین و مهمترین افرادى که براى حفظ و تداوم حرکت اسلامى قد برافراشتند. و در راه مبارزه و جهاد خود تا سرحد از دست دادن جان به پیش رفتند. آنها در دورانى از حیات اسلامى مىزیستند که دوره بحران، دوران حساسیت و دوران آماده باش لشکر اسلامى بود. بدین سان راجع به وقایع و حوادث حساسیت بیشترى لازم بود. و اینکه فاطمه (س) در عین داشتن قلبى مهربان، دست و بدنى در حال کار و تلاش، با تنى خسته و اندیشه و جسمى مشغول به اطاعت چون سیاستمدارى قهرمان در صحنه ظاهر مىشود و عرض وجود مىکند به خاطر وجود آن شرایط خاص و بحرانى است .
حیات سیاسى فاطمه (س)
اگر سیاسیت را به معنى نوع برخورد و روابط متقابل بین مردم و هیئت زمامدار بحساب آوریم همه انسانها باید افرادى سیاستمدار باشند و در این رابطه جنسیت مطرح نیست. فاطمه (س) دختر پیامبر سزاوارترین افراد براى مشارکت سیاسى و حضور در صحنه سیاست است .
او با اینکه بدنى خسته ناشى از کار روزانه و رسیدگى به امور خانه و سرپرستى چند کودک خردسال دارد، و با اینکه اشتغالات اجتماعى متعددى او را به خود مشغول مىدارند خود را از سیاست دور نمىدارد و هم چون سیاستمدارى قهرمان در صحنه زندگى و حتى مبارزه حاضر مىشود و سعى دارد گره کورى را باز نماید.
او زندگى سیاسى و آشنائى با الفباى آن را از همان دوران خردسالى و از سنین - 5- 6 سالگى آغاز کرد. زیرا او همه گاه بهمراه پدر و حاضر و شریک در درگیرىهاى پدر با مردم نابکار بود و دوران سخت قبل از هجرت را با همه دشوارىها و مصائب آن گذراند.
آن روز که ازدواج کرد و زندگى مشترک خود را آغاز نمود بازهم در جریان زندگى اجتماعى همگام با على (ع) به پیش مىرفت و سنگر به سنگر با او همراهى مىکرد. و پس از وفات پیامبر فصلى جدید از زندگى را آغاز کرد که در آن براى تحکیم پایههاى انقلاب حتى دست به احقاق حق و مبارزه گشود و در جریان سیاسى عظیمى حضور یافت که در آن براساس توطئهاى على، آن رادمرد جهان بشریت را از صحنه سیاست بیرون رانده بودند.
فاطمه (س) کارى به این نداشت که پدرش رسول خدا (ص) سرگرم انجام مهمترین وظایف و مسؤولیتهاى خویش است و یا شوهرش پیشواى راستین امت و مردى مجاهد و جنگجوست خود را زنى مسلمان مىدانست که باید به وظایف خویش آشنا بوده و تکلیف و وظیفه شرعیش را شخصاً عمل کند. بدین خاطر در روزهاى آتش و خون و شکنجه پس از وفات پیامبر، و در روزهائى که سیاست روز آتش زدن به در خانه و بیعت خواهى از روى زور و اعمال قدرت بود، قد علم کرد تا تکلیف دینى و سیاسى خود را نیکو به انجام رساند.
در مشى سیاسى او
مشى سیاسى فاطمه (س) مشى اعتراض، بى اعتنائى، عدم تأیید دستگاه رهبرى، مشى به محاکمه و استیضاح کشاندن رهبر و خلیفه موجود امت، مشى مظلومیت و سرانجام که فریاد به جائى نرسد گریستن است، آن هم نه براى عقده دل خالى کردن بلکه براى بیدار کردن و هشیار ساختن اذهان به سوئى که در آنجا حقى را زنده دفن کردهاند.
مشى سیاسى فاطمه (س) مشیى آگاهانه، توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، انتخابى و گزینش شده و مبتنى برایمان و عقیده است، هدف آن سعادت انسانها و نجات از بردگىها و ذلتها، و تضمین و فراهم آوردن مبادى ارزشهاى معقول در جامعه است. او مىخواهد جامعهاى بسازد که در آن انسانها زندگى کنند نه چند بره تسلیم و بى رأى و بى محتوا.
و آنچه در این راه از شأن و سیاست او بدور است حیلهگرى، فریبکارى، وعدههاى تو خالى در دل، تحمیق در استحمار مردم، گندم نماى جو فروش بودن است. این سره و خالص بودن بدان خاطر است که سیاست فاطمه (س) از اسلام مایه مىگیرد و در اسلام حیله و نیرنگ نیست، بر سر مردم کلاه گذاردن نیست، با خلق خدا حُقه بازى کردن وجود ندارد، باید راست و مستقیم به پیش رفت چه مردم بپذیرند و چه نپذیرند. سیاست نان را به نرخ روز خوردن سیاست نامردمى است و شأن اسلام ازآن پاک و مطهر است .
او در این سیاست که الهى است راست و با استقامت به پیش مىرود و در آن باکى از کتک خوردن، بدن خود را به رنج افکندن ندارد. او درس جرأت وشهامت را از پدر خود گرفته و در مکتب و خانه على (ع) و در سایه همگامى با او آن را تقویت نموده است. براى او هدف الهى مهم است و در دفاع از هدف باید ایستاد. ما در تاریخ اسلام و حتى بشریت زنى را سراغ نداریم که در راه هدف الهى و اندیشیده وآیندهنگر خود تا بدین میزان به پیش رفته باشد و مصداق آیه فاستقم کما مرت که درباره پیامبر نازل شده است، باشد. [1]
آیندهنگرى او
او در سیاستى که در پیش گرفته، با چشم باز به پیش مىرود، آینده را چنان مىبیند که گوئى اینک در پیش روى او حاضر است و جمع بندى از گذشته را چنان در پیش رو دارد که گوئى قدم به قدم در طول بروز و ظهور حوادث گذشته حضور داشته است مشى خاص او در سیاست مبتنى بر آگاهى و شناخت دقیق از اسلام و از روح زمان است و این خود سازنده روشى نو براى اقدام فاطمه (س) است. یک نمونه از پیش بینى وآیندهنگرى او را از زبان ابن ابى الحدید ذکر کنیم:
او در مورد ترک مردم از خلافت على (ع) آنها را مورد سرزنش قرار داد و چنین فرمود: اکنون آماده حوادث ناگوار باشد و منتظر شمشیرهاى برنده و هرج و مرج دائم و دیکتاتورى ستمکاران باشند، بیتالمال شما را غارت خواهند کرد و منافع شما را به جیب خود خواهند ریخت...[2]و خواننده گرامى خوب توجه دارد که چگونه این پیش بینىها به وقوع پیوست و چگونه آنچه را که فاطمه (س) در این زمینه عرضه داشته بود براى مردم پیش آمد - آن هم نه در قرون بعد بلکه در فاصلهاى اندک و کمتر از 20 - 15 سال .
آرى او حتى در بستر بیمارى وضع آینده را پیش بینى کرد و به زنان فرمود که چه آیندهاى در انتظار مردان آنهاست و آینده تاریک مسلمین را مىنگریست. و هم او مىدانست امروز حق او را بردند، و على (ع) را خانه نشین کردند و فردا نوبت حسن و حسین، و روز بعد و على الاسلام السلام است .
جلوهاى مشى او
مشى فاطمه (س) را مىتوان در چهرههاى گوناگون و متعددى ملاحظه کرد که با تکیه بر خطوط کلى اندیشه فاطمه (س) آنها را مورد عنایت قرار مىدهیم .
1- مشى اعلام حق:
از خطوط کلى سیاست فاطمه (س) این است که چون رسولى قصد اعلام حق را دارد و مىخواهد به دیگران برساند آنچه که در پیش گرفتهاند چگونه است؟ آیا به صواب است یا ناصواب؟ او در مسأله فدک بیش از آنکه به جنبه مالى و اقتصادى آن توجه داشته باشد به جنبه حقانیت مسأله عنایت مىکند .
او مىخواهد بگوید فدک حق من است و این حق باید رعایت گردد. او مىخواهد با غصب حق مبارزه کند و حرمت اموال مسلمین حفظ بماند. البته او به این نکته آگاه است که مسأله فدک به یک معنى غصب ولایت مطلقه است و دشمن به همین دید و نظر آن را از فاطمه (س) باز داشته بود. مىخواستند على (ع) و فاطمه (س) از نظر اقتصادى به زانو در آیند و در آن صورت تیغى بران در دست نداشته باشند.
فاطمه (س) اعلام حق مىکند و دستگاه حاکمه را از سوء اعمال بر حذر مىدارد. با روشنگرى خود و ذکر آیات مربوط به ارث سعى دارد به آنان تفهیم کند که خلاف قرآن عمل کردهاند و کسى که این چنین باشد در خور حاکم اسلامى شدن نیست...
2- مشى صراحت لهجه :
فاطمه (س) در مشى سیاسى صریح اللهجه است، مطلب خود را بدون پرده با مردم در میان مىگذارد و سعى دارد به مردم تفهیم کند در چه شرایطى هستند. و یا اگر بنابود عیب و ایرادى را از خلفا بیان کند آن را به صراحت مىگفت و از این باب حجت را بر مردم و بر آنان تمام مىکرد.
او در بیان مسائل از کسى باک ندارد و از این امر نگران نیست که خلیفه مسلمین را به استیضاح بکشاند. براى او شخصیت ظاهرى و عنوان مطرح نیست، حاکم هم چون احدى از مسلمانان است، با این تفاوت که مسؤولیت او سنگینتر است. آنچه مهم است شایستگى و لیاقت است نه نام و عنوان.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
مسلما سنگوارههای موجود در سنگها برای مطالعه حیات و تکامل موجودات گذشته کامل و کافی نیستند. زیرا تعداد زیادی یاختههای موجودات زنده قبل از مدفون شدن و یا بعد از آن تحت تاثیر عوامل مختلف از بین میروند. ترکیبات شیمیایی نیز که بیانگر آثار حیاتی هستند در اثر عوامل مختلف به نحوی تغییر میکند که به راحتی قابل شناخت نمیباشد.موجودات زنده اولیه از نوع تک یاختهای بودند که از آنها آثار معدودی بر جای مانده است. استروماتولیتها از نمونههای فسیلی هستند که به تعداد نسبتا زیاد در رسوبات پرکامبرین بر جای ماندهاند، این فسیلها در مقطع به شکل لایههای چین خورده دیده میشوند. قدیمی ترین آثار استروماتولیتی به سن 3.4 تا 3.5 بیلیون سال در غرب استرالیا گزارش شده است.
حیات در پروتروزوئیک
آغاز پیدایش حیات را به 4600 میلیون سال قبل تخمین میزنند. به علت وسعت سنگهای دگرگونی در پروتروزوئیک آثار و بقایای موجودات کمتر باقی مانده است. در سال 1883 والوچ (Walcoh) به آثار فسیلهای آهکی با ساختمان دایرهای متحدالمرکز که از جلبکهای آهکی یا اسفنجها به حساب میآیند پی برد که بعدا به استروماتولیت معروف شدند. آثاری از مرجانها و باز و پایان مانند لینگوللا (Lingulella) و خاردارانی چون تری براکسیدیوم (Tribrachidium) متعلق به پروتروزوئیک جدید در بعضی نقاط یافت شدهاند.
حیات در پالئوزوئیک
از نظر زیست چینهای و گسترش و تنوع موجودات زنده ، اکثریت گروههای بیمهرگان در پالئوزوئیک پسین وجود داشتهاند. مهرهداران به جز پرندگان و پستانداران نیز در این دوران ظهور نمودهاند. مهمترین گروههای بیمهرگان از جمله روزنه داران ، اسفنجها، بازوپایان ، نرمتنان ، خارپوستان ، گراپتولیتها ، بریوزوئرها در این دوران میزیستهاند.
مزوزوئیک
مززوئیک از دو کلمه Meso به معنی میانه و Zoa به معنی حیات ساخته شده است. دوران مزوزوئیک که دوران میانه زیستی نیز نامیده میشود 160 میلیون سال به طول انجامیده است. این دوران از سه دوره زمین شناسی تشکیل شده است که به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از : تریاس ، ژوراسیک ، کرتاسه.در رسوبات دوان مزوزوئیک آثار بقایای موجودات حد واسط بین موجودات دوران پالئوزویک و دوران سنوزوئیک وجود دارد. در این دوران دو دسته مهم جانوری وجود دارد که عبارتند از خزندگان غول پیکر به نام دایناسورها و آمونیتها. آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبتا گرم و از نوع آب و هوای استوایی و یکنواخت تر از آب و هوای فعلی بوده است.حد و مرز مزوزوئیک با دورانهای دیگر
حد زیرینحد بین پالئوزوئیک و مزوزوئیک همیشه در همه جا به خوبی مشخص نیست. در بیشتر نواحی دوره تریاس ادامه دوره پرمین به شمار میرود و به همین سبب زمین شناسان اصطلاح پرمر - تریاس را برای این حد بکار میبرند. از لحاظ کوهزایی این حد ارتباط کوهزایی هرسی نین با کوهزایی آلپی را مشخص مینماید. از لحاظ فسیل شناسی حد بین دوران پالئوزوئیک و مزوزوئیک با از بین رفتن تریلوبیتها و برخی دیگر از جانوران مشخص میشود.
حد بالاییاز لحاظ بیواستراتیگرافی حد بین دورانهای مزوزوئیک و سنوزوئیک به خوبی قابل تشخیص است. زیرا تغییرات شدیدی در بین جانوران این دو دوران قابل مشاهده است و علت این تغییرات شدید مربوط به تغییرات آب و هوایی و گسترش سرمای عمومی میباشد. در این مرز برخی از موجودات پلانکتون از بین رفته و گونههای جدیدی از آنها بوجود آمدند و همچنین آمونیتها و بلمنیتها در اواخر مزوزوئیک از بین رفتند.جغرافیای دیرینه دوران مزوزوئیکدر دوران مزوزوئیک دو قاره در سطح کره زمین وجود داشته است. یکی از این قارهها لورازپا نام داشت و شامل آمریکای شمالی و خشکی اروپا - آسیا بوده است و در تمام این دوران دریاها روی آن پیشروی داشتهاند. شواهد نشان دهنده جدا شدن خشکی اروپا - آسیا در اواخر کرتاسه است که این جدایش منجر به تشکیل اقیانوس اطلس گردیده است. خشکی دیگر گندوانا نام داشت که در قسمت میانی کره زمین قرار داشت. این خشکی از پرمو - تریاس شروع به تقسیم شدن نموده است.دو کمربند کوهزایی در دوران مزوزوئیک اتفاق افتاده است. یکی در اطراف اقیانوس آرام و دیگری کمربند کوهزایی مزوژه. اقیانوس هند در دورههای تریاس و ژوراسیک و اقیانوس اطلس در دوره کرتاسه بوجود آمدهاند. اقیانوس آرام نیز بطور مداوم وجود داشته است. در ژوراسیک دو حوضه رسوبی مهم در اروپا وجود داشته است که دو حوضه عبارتند از : حوضه جنوبی تندیس به نام Thethyan Relean و حوضه شمالی به نام Boureal Releam. ایران در دورههای تریاس ژوراسیک در قسمتهای مرکزی تتیس قرار داشت.آب و هوای دوران مزوزوئیکبطور کلی آب و هوای دوران مزوزوئیک نسبت به دوران پالئوزوزوئیک گرفته و یکنواخت تر بوده است. در رسوبات این دوره هیچگونه آثار یخچالی مشاهده نمیشود مطالعات ایزوتوپی نشان میدهد که آب دریاهای این دوران حدود 10 درجه گرمتر از دریاهای معتدله کنونی بوده است.این آبهای گرم محیط مسلعدی را برای تشکیل رخسارههای آهکی بیوشیمیایی با صدفهای فراوان نرم تنان و انواع جلبکها و آهک االیتی و ریفی بوجود آورده بود. در آغاز مزوزوئیک ، قطب شمال با مختصات 140 درجه عرض جغرافیایی در اقیانوس آرام قرار داشت. مهاجرت و جابجایی استوا به سمت جنوب در کرتاسه موجب پایین آمدن درجه حرارت در اروپا گردیده است. با سرد شدن هوا در خشکی لوازیا ، خشکی گندوانا گرمتر شده و باعث ایجاد رسوبات تبخیری در آفریقای شمالی شده است.کوهزایی های دوران مزوزوئیکمراحل کوهزایی های این دوران به نام کوهزایی آلپ مشهور است. این کوهزاییها از اوایل این دوران تا زمان حال ادامه داشته است و شامل :سیمرین پیشین (Earlykimerian) در پایان تریاسسیمرین یا کمبرین پسین (Latckimenian) در پایان ژوراسیک.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
چگونگی پیدایش زمین و حیات بر روی آن
دانشمندان به نشانههای جدید احتمال انتقال حیات از فضا به زمین دست یافتهاند
چند روز پیش یک نفر از دوستان فیلمی را به ما معرفی کرد در مورد (بوجود آمدن زمین و حیات بر روی آن) این فیلم که بسیار جذاب و زیباست را پیشنهاد میکنیم حتما دانلود کنید و تماشا کنید.ما یکسری تحقیقات دیگر انجام داده ایم و مکمل این فیل قرار داده ایم. این فیلم یک ساعته را حجم آن را بسیار کم کرده ایم و حدود 16مگابایت شده است که با نرم افزار real player قابل تماشا است اگر از اینترنت پر سرعت استفاده میکنید میتوانید نسخه اصلی آن را با حجم 45 مگابایت با فرمت wmv دانلود کنید.
چگونگی پیدایش زمین
اکثر دانشمندان (دکارت و کانت و لاپلاس و بوفون.) زمین شناس و علمای هیئت معتقدند که حدود 15 میلیارد سال قبل بر اثر عبور ستاره ای از نزدیک خورشید انفجاری عظیم در آن بوجود آمد و گازهائی بصورت تکه های متراکمی از آن جدا شدند و در فضا با حرکت دورانی بگردش در آمدند و در نتیجه سیاره های منظومه شمسی بوجود آمدند که زمین یکی از این پدیده ها است. میلیونها سال طول کشید تا زمین با دور شدن از خورشید از حالت گاز بصورت جامد و بشکل امروزی در آید(حدود 5 میلیارد سال پیش)
در طول مدت 200 میلیون سال مولکولهای ئیدروژن و هلیوم در فضای اطراف زمین پراکنده شدند و سپس بر اثر تراکم مولکولهای ئیدروژن و اکسیژن آب بوجود آمد و بصورت باران بر زمین باریدن گرفت و زمین در زیر قشری از آب قرار گرفت بر اثر فشارهای درونی بر رسوبات پوسته زمین خشکی های امروزی در طول دورانهای مختلف زمین شناسی سر از آب بیرون آوردند ( که در بخش بعدی به این دورانها اشاره شده است) اولین بار نباتات در زمین روئیدند و این وضع میلیونها سال ادامه داشت سپس موجودات دیگری بتدریج در زمین پدیدار گشتند.
اجزای تشکیل دهنده کره زمین:
الف: پوسته خارجی یا لیتوسفر که ضخامت آن بین 5 الی 50 کیلومتر بوده و مهمترین عناصر تشکیل دهنده آن رسوبات و سنگهایی هستند که از مواد کانی مختلفی مانند اکسیژن – کربن – آهن – کلسیم – سیلیکون – آلومنیوم – منیزیم – سدیم – ئیدروژن –و... بوجود آمدند.
ب: جبه یا زیرپوش یا منتل یا گوشته: در زیر پوسته قرار گرفته و مواد در آن بصورت خمیری شکل میباشند این مواد که به ما گما معروفند بر اثر عمل آتشفشانی بر روی زمین آمده و تشکیل سنگهای آذرین را میدهند ضخامت این لایه حدود 2900 کیلومتر است.
ج: قسمت مرکزی زمین بنام هسته نامیده میشود که شامل دو لایه هسته خارجی (2100کیلومتر) و هسته داخلی (1370کیلومتر) است اکثرا دارای ترکیبات آهان و نیکل میباشند.
درجه حرارت مرکزی زمین به 5530 درجه میرسد و تمام مواد موجود در آن گداخته اند.
جرم زمین( 21بتوان10*6/6 ) تن و چگالی آن نسبت به آب 5/5 میباشد(5/5 برابر از آب سنگینتر است) که بیشترین چگالی را در بین سیارات منظومه شمسی دارا میباشد.
پیدایش حیات و تغییرات در کره زمین به تفکیک دوره های زمین شناسی
دوره های زمین شناسی را از نظر طول مدت زمان بشرح ذیل طبقه بندی کرده اند:
دوران
دوره
تقسیمات دوره ای
طول تقریبی دوران
سنوزوئیک
(حیات جدید)
کواترنری
هولوسن
پلئستوسن
عصر حاضر
ترشیاری
پلیوسن
میوسن
الیگوسن
ائوسن
پالئوسن
65 میلیون سال
مزوزوئیک
(حیات میانی)
کرتاسه
ژوراسیک
تریاس
160 میلیون سال
پالئوزوئیک
(حیات قدیمی)
پرمین
کربونیفر
دونین
سیلورین
اوردوویسین
کامبرین
345 میلیون سال
پرکامبرین
(پیش از حیات)
پروتروزوئیک
آرکئوزوئیک