لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 119
/
دبیرستان نمونه دکتر حسابی
پرو ژه درس جغرافیا 1
موضوع : تهران
دبیر راهنما : جناب آقای فلّا ح
بررّسی و تحقیق از : محمّد الهی
کلاس : دوم ریاضی
سال تحصیلی : 89 -1388
اطّلاعات جغرافیایی استان :
موقعیت جغرافیایی استان تهران :
استان تهران با ۱۸۹۰۹ کیلومتر مربع مساحت، فضایی معادل ۲/۱ درصد مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. این استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از غرب به استان قزوین و از شرق به استان سمنان محدود میشود. استان تهران از نظر موقعیت جغرافیایی بین ۳۴ درجه و ۵۲ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۲۱ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۵۳ درجه و ۱۰ دقیقه طول شرقی قرار دارد. در مورد ارتفاعات موجود در استان تهران میتوان از رشته کوههای البرز نام برد که این استان را از همسایه شمالی خود جدا میکند؛ این ارتفاعات از غرب به شرق افزایش مییابد و در قله دماوند به حداکثر ارتفاع خود میرسد. کوههای «سواد کوه» و « فیروزکوه » در سمت شرق استان تهران قرار دارند که از شرق به ارتفاعات «شهمیرزاد» میپیوندند. از دیگر ارتفاعات این استان میتوان به کوههای حسنآباد و نمک در جنوب، بیبیشهربانو و اقاعذر در جنوب شرقی و ارتفاعات قصر فیروزه در شرق اشاره کرد. استان تهران علاوه بر این که به عنوان مرکز سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطرح میباشد، که یکی از وجوه تمایز آن به شمار میرود، با ۱۳ شهرستان، به نامهای شهریار، رباطکریم، کرج، ساوجبلاغ، نظرآباد، ورامین، اسلامشهر، شمیرانات، ری، دماوند، فیروزکوه، پاکدشت و تهران، ۲۷ بخش، ۴۳ شهر، ۷۱ دهستان، ۱۳۵۸ آبادی و ۲۵۷۸ روستا، از استانهای بسیار مهم کشور محسوب میشود.
طول و عرض جغرافیایی :
شهر تهران از نظر جغرافیایی در ۵۱ درجه و ۸ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۷ دقیقه طول شرقی و ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.
موقعیّت استقرار :
تهران در پهنهای بین دو وادی کوه و کویر در دامنههای جنوبی رشتهکوههای البرز گسترده شده است که از سمت جنوب به کوههای ری و بیبی شهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین میرسد و از شمال، به واسطه رشته کوههای البرز، محصور گردیده است.
شیب زمین :
از شمال به جنوب در دامنه کوهستان شمیرانات ۱۰ % تا ۱۵ % از تجریش تا تپههای عباسآباد با شیب متوسط ۳ % تا ۵ % از عباسآباد تا خیابان انقلاب ۲ % و از مرکز شهر تهران تا کناره ۱ % است.
ارتفاع از سطح دریا :
ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۷۰۰ متر در شمال است که به ۱۲۰۰ متر در مرکز و بالاخره ۱۱۰۰ متر در جنوب میرسد.
شرایط اقلیمی :
تهران از نظر آب و هوایی، غیر از نواحی کوهستانی شمالی که اندکی مرطوب و معتدل است، کلاً گرم و خشک است. حداکثر دمای ثبت شده در تهران ۴/۳۹ درجه و حداقل آن ۴/۷- درجه سانتیگراد و میانگین ماهانه حداکثر ۲۹ و حداقل ۱/۰ درجه میباشد. بر ساختار کُلی اقلیم تهران نیز سه عامل کوه، کویر و بادهای غربی مؤثرند. فصل سرما در تهران معمولاً از آذرماه شروع میشود و بیشترین دمای سال را در اواسط تابستان (مردادماه) دارا میباشد. کوههای اطراف تهران مانع بسیار مؤثری در نفوذ توده هواهای مختلف هستند. به همین سبب هوای تهران از آرامش و سکون بیشتری نسبت به مناطق مجاور خود برخوردار است؛ به عبارت دیگر واقع شدن کوهستان از سمت شمال و دشتهای حاشیه کویر از سمت جنوب و جنوب شرقی سبب ایجاد یک جریان خفیف و آهسته هوا از دشت به کوه در طی روز و از کوه به دشت در طول شب میگردد. متوسط میزان بارندگی در سطح شهر تهران کم بوده و به مقدار ۳۱۶ میلیلیتر در طول سال اندازهگیری و تعداد روزهای یخبندان آن نیز ۳۶ روز در سال ثبت شده است. شهر تهران به وسیله دو رودخانه اصلی کرج و جاجرود و نیز تعدادی رودخانههای فصلی دیگر مشروب میشود، در واقع حد طبیعی فضای جغرافیایی تهران به واسطه این دو رودخانه مشخص میگردد. رودخانه کرج پرآب ترین رود دامنههای جنوبی البرز است که از بارانهای فصل سرد و ذوب شدن برفهای مناطق کوهستانی تأمین میشود و در ۴۰ کیلومتری غرب تهران از کانون آبگیر خرسنگ کوه سرچشمه میگیرد. رودخانه جاجرود نیز از کوههای کلون بسته، که جزو بلندیهای خرسنگ کوه است، سرچشمه میگیرد؛ که این دو رود مجموعاً قسمت عمده آب مصرفی شهر تهران را تأمین میکنند. تهران همچنین دارای شمار زیادی قنات و آبراه است ولی به رغم داشتن منابع آبی فراوان به دلیل رشد بیرویه جمعیت و بارندگی کم در برخی دورهها با مشکل کمبود آب روبهرو میباشد.
ضمناً شهر تهران از نظر زمین لرزه جزو مناطق پر زیان با ۸ تا ۱۰ درجه مرکالی به شمار میآید.
وضعیت اقتصادی و جمعیّت استان تهران :
استان تهران، با جمعیتی بالغ بر ۱۲۱۴۷۵۴۳ نفر، بزرگترین استان ایران از نظر بازار مصرفی بوده و نیز با وجود تمامی امکانات بازاری و بازاریابی قلب تجاری ایران به شمار میآید. این استان ۲۰ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است و با ۳۰ درصد صنایع، ۳۶ درصد ازکارخانجات بزرگ، ۴۰ درصد بازار مصرف کل کشور، ۴۰
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان گیلان
استان قزوین از شمال به استان گیلان، از جنوب به استان مرکزی، از مشرق به استان تهران و از مغرب به استان زنجان و همدان محدود است و 1304 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
استان قزوین با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، مانند پلی، پایتخت کشور را به مناطق شمالی و غربی و کشورهای قفقاز و اروپا متصل می کند و به دلیل موقعیت مناسب، ضمن توسعة کشاورزی، صنعتی و خدماتی به یکی از قطب های مهم توسعة کشور تبدیل شده است.
شهر قزوین تا سال 1375 جزو محدودة سیاسی – اداری استان تهران بود. در این سال، این شهر از استان تهران جدا شد و همراه با شهرستان تاکستان از استان زنجان، به عنوان استان قزوین در تقسیمات کشوری جای گرفت. این استان، بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 2 شهرستان، 10 بخش، 12 شهر، 37 دهستان . 936 آبادی دارای سکنه است و شهرستان قزوین و تاکستان مجموع شهرستان های آن را تشکیل می دهند.
عشایر استان به لحاظ وابستگی های قومی عبارتاند از:
لرها و کردها: این گروه به احتمال زیاد در زمان شاه عباس به این منطقه کوچ داده شده اند. طایفه های کرد در نواحی طارم، قازقان، دودانگه، رودبار الموت، بشاریات و پشگلدره زندگی می کنند و تا این اواخر، زندگی چادرنشینی داشته و ییلاق و قشلاق می کرده اند.
طایفه های معروف کرد ساکن در استان قزوین عبارتاند از: چگنی، غیاثوند، کاکاوند، رشوند، مافی، بهتونی، جلیلوند، باجلان و کرمانی.
شهسون ها: شاهسون ها از ایل هایی هستند که در محدودة استان قزوین زندگی می کنند. بر اساس نوشته های اغلب مورخان، ایل های شاهسون در زمان شاه عباس صفوی به منظور مقابله با شورش طایفه های قزلباش سازماندهی شده اند. طایفه های مختلف شاهسون در استان قزوین شامل بغدادی ها و اینانلوها می باشند و بیش تر آن ها، در نواحی رامند، زهرا، خرقان و افشاریه یکجانشین شده اند و به کار دامپروری و کشاورزی اشتغال یافته اند. تعداد معدودی از شاهسون ها در محدوده ای میان کوه های خرقان و نواحی بزینه رود و کوه شاه کولک خمسه از یک طرف، و دهستان های زهرا، رامند و نواحی ساوه در استان مرکزی و استان قم ییلاق و قشلاق می کنند.
مراغی ها یا کله بزی ها: علاوه بر طایفه های یاد شده، در استان قزوین، و به ویژه در منطقة رودبار، گروهی مشهور به «مراغی» یا «کله بزی» نیز زندگی می کنند که گویش، نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگی قومی آنان بسیار جالب توجه و درخور توجه ویژه است.
رودخانه ها
رودخانة حاجی عرب
این رود از کوه های مرکزی سرچشمه می گیرد و تا سگزاباد ادامه دارد. در بعضی از سال ها، به علت وجود سیلاب ها، آب این رودخانه زیاد می شود.
رودخانه الموت
این رود از کوه های هفت خانی در ارتفاعات البرز سرچشمه می گیرد و پس از دریافت آب پانزده رود دیگر، به صورت یک رودخانة بزرگ و پرآب به نام الموت جریان می یابد. در جنوب صائین کلایه، اندجرود نیز به آن می پویندد و سرانجام در روستای شیرکوه با طالقان رود یکی می شود و شاهرودی را تشکیل می دهد.
رودخانه شاهرود
این رود تنها رودخانة دامنه جنوبی البرز است که آب آن به دریای مازندران میریزد. این رودخانه از دو شاخه اصلی طالقان رود و الموت رود تشکیل می شود که در شمال غربی روستای شیرکوه به هم می پیوندند. رودخانه شاهرود همواره طغیانی است و تا اواخر بهار، آب آن با گل و لای فراوان همراه است. آبرفت این رود برای شالیزارهای پیرامون آن، اهمیت قابل توجهی دارد. این رود با جهت شرقی – غربی، پس از طی مسافتی و گذشتن از لواسان، در تنگه منجیل به دریاچة سد سفیدرود می ریزد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان گیلان
استان قزوین از شمال به استان گیلان، از جنوب به استان مرکزی، از مشرق به استان تهران و از مغرب به استان زنجان و همدان محدود است و 1304 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
استان قزوین با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، مانند پلی، پایتخت کشور را به مناطق شمالی و غربی و کشورهای قفقاز و اروپا متصل می کند و به دلیل موقعیت مناسب، ضمن توسعة کشاورزی، صنعتی و خدماتی به یکی از قطب های مهم توسعة کشور تبدیل شده است.
شهر قزوین تا سال 1375 جزو محدودة سیاسی – اداری استان تهران بود. در این سال، این شهر از استان تهران جدا شد و همراه با شهرستان تاکستان از استان زنجان، به عنوان استان قزوین در تقسیمات کشوری جای گرفت. این استان، بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 2 شهرستان، 10 بخش، 12 شهر، 37 دهستان . 936 آبادی دارای سکنه است و شهرستان قزوین و تاکستان مجموع شهرستان های آن را تشکیل می دهند.
عشایر استان به لحاظ وابستگی های قومی عبارتاند از:
لرها و کردها: این گروه به احتمال زیاد در زمان شاه عباس به این منطقه کوچ داده شده اند. طایفه های کرد در نواحی طارم، قازقان، دودانگه، رودبار الموت، بشاریات و پشگلدره زندگی می کنند و تا این اواخر، زندگی چادرنشینی داشته و ییلاق و قشلاق می کرده اند.
طایفه های معروف کرد ساکن در استان قزوین عبارتاند از: چگنی، غیاثوند، کاکاوند، رشوند، مافی، بهتونی، جلیلوند، باجلان و کرمانی.
شهسون ها: شاهسون ها از ایل هایی هستند که در محدودة استان قزوین زندگی می کنند. بر اساس نوشته های اغلب مورخان، ایل های شاهسون در زمان شاه عباس صفوی به منظور مقابله با شورش طایفه های قزلباش سازماندهی شده اند. طایفه های مختلف شاهسون در استان قزوین شامل بغدادی ها و اینانلوها می باشند و بیش تر آن ها، در نواحی رامند، زهرا، خرقان و افشاریه یکجانشین شده اند و به کار دامپروری و کشاورزی اشتغال یافته اند. تعداد معدودی از شاهسون ها در محدوده ای میان کوه های خرقان و نواحی بزینه رود و کوه شاه کولک خمسه از یک طرف، و دهستان های زهرا، رامند و نواحی ساوه در استان مرکزی و استان قم ییلاق و قشلاق می کنند.
مراغی ها یا کله بزی ها: علاوه بر طایفه های یاد شده، در استان قزوین، و به ویژه در منطقة رودبار، گروهی مشهور به «مراغی» یا «کله بزی» نیز زندگی می کنند که گویش، نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگی قومی آنان بسیار جالب توجه و درخور توجه ویژه است.
رودخانه ها
رودخانة حاجی عرب
این رود از کوه های مرکزی سرچشمه می گیرد و تا سگزاباد ادامه دارد. در بعضی از سال ها، به علت وجود سیلاب ها، آب این رودخانه زیاد می شود.
رودخانه الموت
این رود از کوه های هفت خانی در ارتفاعات البرز سرچشمه می گیرد و پس از دریافت آب پانزده رود دیگر، به صورت یک رودخانة بزرگ و پرآب به نام الموت جریان می یابد. در جنوب صائین کلایه، اندجرود نیز به آن می پویندد و سرانجام در روستای شیرکوه با طالقان رود یکی می شود و شاهرودی را تشکیل می دهد.
رودخانه شاهرود
این رود تنها رودخانة دامنه جنوبی البرز است که آب آن به دریای مازندران میریزد. این رودخانه از دو شاخه اصلی طالقان رود و الموت رود تشکیل می شود که در شمال غربی روستای شیرکوه به هم می پیوندند. رودخانه شاهرود همواره طغیانی است و تا اواخر بهار، آب آن با گل و لای فراوان همراه است. آبرفت این رود برای شالیزارهای پیرامون آن، اهمیت قابل توجهی دارد. این رود با جهت شرقی – غربی، پس از طی مسافتی و گذشتن از لواسان، در تنگه منجیل به دریاچة سد سفیدرود می ریزد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان گیلان
استان قزوین از شمال به استان گیلان، از جنوب به استان مرکزی، از مشرق به استان تهران و از مغرب به استان زنجان و همدان محدود است و 1304 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
استان قزوین با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، مانند پلی، پایتخت کشور را به مناطق شمالی و غربی و کشورهای قفقاز و اروپا متصل می کند و به دلیل موقعیت مناسب، ضمن توسعة کشاورزی، صنعتی و خدماتی به یکی از قطب های مهم توسعة کشور تبدیل شده است.
شهر قزوین تا سال 1375 جزو محدودة سیاسی – اداری استان تهران بود. در این سال، این شهر از استان تهران جدا شد و همراه با شهرستان تاکستان از استان زنجان، به عنوان استان قزوین در تقسیمات کشوری جای گرفت. این استان، بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، دارای 2 شهرستان، 10 بخش، 12 شهر، 37 دهستان . 936 آبادی دارای سکنه است و شهرستان قزوین و تاکستان مجموع شهرستان های آن را تشکیل می دهند.
عشایر استان به لحاظ وابستگی های قومی عبارتاند از:
لرها و کردها: این گروه به احتمال زیاد در زمان شاه عباس به این منطقه کوچ داده شده اند. طایفه های کرد در نواحی طارم، قازقان، دودانگه، رودبار الموت، بشاریات و پشگلدره زندگی می کنند و تا این اواخر، زندگی چادرنشینی داشته و ییلاق و قشلاق می کرده اند.
طایفه های معروف کرد ساکن در استان قزوین عبارتاند از: چگنی، غیاثوند، کاکاوند، رشوند، مافی، بهتونی، جلیلوند، باجلان و کرمانی.
شهسون ها: شاهسون ها از ایل هایی هستند که در محدودة استان قزوین زندگی می کنند. بر اساس نوشته های اغلب مورخان، ایل های شاهسون در زمان شاه عباس صفوی به منظور مقابله با شورش طایفه های قزلباش سازماندهی شده اند. طایفه های مختلف شاهسون در استان قزوین شامل بغدادی ها و اینانلوها می باشند و بیش تر آن ها، در نواحی رامند، زهرا، خرقان و افشاریه یکجانشین شده اند و به کار دامپروری و کشاورزی اشتغال یافته اند. تعداد معدودی از شاهسون ها در محدوده ای میان کوه های خرقان و نواحی بزینه رود و کوه شاه کولک خمسه از یک طرف، و دهستان های زهرا، رامند و نواحی ساوه در استان مرکزی و استان قم ییلاق و قشلاق می کنند.
مراغی ها یا کله بزی ها: علاوه بر طایفه های یاد شده، در استان قزوین، و به ویژه در منطقة رودبار، گروهی مشهور به «مراغی» یا «کله بزی» نیز زندگی می کنند که گویش، نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگی قومی آنان بسیار جالب توجه و درخور توجه ویژه است.
رودخانه ها
رودخانة حاجی عرب
این رود از کوه های مرکزی سرچشمه می گیرد و تا سگزاباد ادامه دارد. در بعضی از سال ها، به علت وجود سیلاب ها، آب این رودخانه زیاد می شود.
رودخانه الموت
این رود از کوه های هفت خانی در ارتفاعات البرز سرچشمه می گیرد و پس از دریافت آب پانزده رود دیگر، به صورت یک رودخانة بزرگ و پرآب به نام الموت جریان می یابد. در جنوب صائین کلایه، اندجرود نیز به آن می پویندد و سرانجام در روستای شیرکوه با طالقان رود یکی می شود و شاهرودی را تشکیل می دهد.
رودخانه شاهرود
این رود تنها رودخانة دامنه جنوبی البرز است که آب آن به دریای مازندران میریزد. این رودخانه از دو شاخه اصلی طالقان رود و الموت رود تشکیل می شود که در شمال غربی روستای شیرکوه به هم می پیوندند. رودخانه شاهرود همواره طغیانی است و تا اواخر بهار، آب آن با گل و لای فراوان همراه است. آبرفت این رود برای شالیزارهای پیرامون آن، اهمیت قابل توجهی دارد. این رود با جهت شرقی – غربی، پس از طی مسافتی و گذشتن از لواسان، در تنگه منجیل به دریاچة سد سفیدرود می ریزد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موقعیت جغرافیایی شهر بم
M :5::2: P 5 /13/11/7
شهرستان بم در 193 کیلومتری جنوبشرقی کرمان و در منطقه دشت و بین رشته کوههای جبال بارز و رشته کوه کبودی قرار گرفته و همین رشته کوههای مرتفع اطراف بم , باعث فراوانی وغنی بودن آبهای زیرزمینی منطقه می باشد . در نتیجه بم منطقه ای سبز , آباد , خرم و ثرتمند بوده است . این شهر دارای 29 درجه و 69 دقیقه عرض شمالی و 58 درجه و 27 دقیقه طول شرقی است ارتفاع شهر از سطح دریا 1050 متر و مساحت شهرستان بم 17755 کیلومتر مربع و جمعیت شهر حدود 78 هزار نفر می باشد.در شمال شرقی شهر بم , بربالا و دامنه صخره ای عظیم قلعه ای مستحکم را پی افکنده اند که اهالی محل آن را ' ارگ ' نامند که در واقع این بنای سترگ , شهرقدیـم بم است , ارگ بــم و شهـــر آن از جمله قلعه های نظامی بسیار مهم و تاریخی به شمار می رود . ارگ بم نمونه کاملی از شیوه های معماری ایران است و نمونه هایی از قرنها معماری در آن به چشم می خورد .مجموعه ارگ بم , شامل شهر قدیم و قلعه , قریب به 20 هکتار (طول ضلع غربی ارگ 520 و عرض آن 430 متر می باشد ) وسعت دارد و مسافت ارگ و قلعه , قریب 6 هکتار است .سه سمت قلعه را باغ و خانه های مسکونی و زمینهای کشاورزی محصور نموده و ضلع شمالی در امتداد رودخانه پشت رود قرار گرفته است. اقلیم بم
منطقه بم دو نوع آب و هوای سردکوهستانی و آب و هوای گرم و خشک دارد .شهر بم یک از کهن ترین مراکز شهرنشینی در ایران بوده است . گواه این امر تپه های تاریخی 'بیدرون ' در ده کیلومتـــــــری شمال و تل آتشی در دارستان در فاصله 30 کیلومتری شرق بم است که متعلق به هزاره های دوم تا چهارم قبل از میلاد مسیح می باشند .
براین اساس زندگی در بم واطراف آن از شش هزار سال قبل شکل گرفته و در دورانی از تاریخ در مکانی که امروز ' ارگ ' نامیده می شود , تمرکزی به وجود آمده است .
علاوه بر شهر بم شهرهای بزرگ دیگری مانند نرماشیر , ریگان , دارزین و سنا در منطقه وجود داشته که این شهرها تا قرن ششم هجری از آبادانی فراوان برخوردار بوده و در دوره های فترت بعدی از بین رفته اند , علاوه برارگ بم آثار باقیمانده از این شهرها و قلعه های باستانی با عظمت دیگری مانند قلعه های پیرماه شاه ( افضل آباد) , قلعه جمالی , دارستان , قلعه (قلعه شهید) , قلعه نعیم آباد و آثاردیگری در منطقه مشاهده می شود که نشان دهنده تمدن کهن و آبادان منطقه بوده است .
هسته اولیه بم با استناد شواهد تاریخی، در ارگ بم و مناطق اطراف آن شکل گرفته است. رشد و تحول این شهر از قرون اولیه هجری در منطقه امام زاده اسیری، به موازات پویایی زندگی در ارگ بم آغاز شده و در قرون متمادی تا ابتدای قرن حاضر این رشد مشابه دیگر شهرهای حاشیه کویری ایران، درون حصار بوده است.
علی نجمی: بازسازی بم با توجه به بافت تاریخی آن نیازمند مطالعات گستردهای در فرهنگ و تاریخ این شهر بود که برخی از مشاوران در فرآیند تهیه طرحهای بازسازی این مطالعات را به انجام رساندند. آنچه در این گزارش ارایه میشود، مروری است بر مطالعات اولیه شرکتهای مشاور که در آن به وضعیت جغرافیایی، اقلیمی و معماری بم اشاره شده است.
وجود ناحیهای حاصلخیز در حد فاصل ارتفاعات و کویر و نیز قرار گرفتن در مسیری ارتباطی و تاریخی موجب شکلگیری شهرستان بم شده است. ارگ بم و احتمال وجود سکونت گاههای همزمان با آن و حتی کهنتر در شمال و غرب آن، نخستین نشانههای شهر به شمار میرود که تا ابتدای قرن حاضر به شکل بخشی متمرکز در همان موقعیت و با اندکی تغییرات تداوم یافتهاند.
افول صنایع تاریخی نساجی (شال بافی) و رنگسازی (حنا و دیگر گیاهان رنگی و دارویی) و نیز خروج زرتشتیان مرتبط با تجارت هند و اروپا، همزمان با شروع قرن حاضر است. پس از آن با دگرگونیهای نوین در چهره شهر مواجه هستیم؛ احداث خیابانهای متعدد به همراه ساختمانهای اداری، آموزشی و عمومی و تبدیل خیابانها به مراکز دادوستد اصلی شهر از این جمله به شمار میآیند.