لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
بلوغ جسمانی نوجوانان
مقدمه: واژه نوجوان و بلوغ به گروه سنی 19-10 سال اطلاق می گردد و در واقع نوجوانی مرحله بلوغ جسمانی، روانی، اجتماعی و گذراز مرحله کودکی به بزرگسالی است که بلوغ جسمانی زودتر از بلوغ روانی و اجتماعی رخ می دهد و همزمان با شروع زندگی باروری، تواناییهای ذهنی و قابلیت های شناختی و عاطفی آنها شکل می گیرد. رشد جسمانی: رشد جسمانی در مراحل اولیه بلوغ به میزان بالایی می رسد و شامل مرحله ای است که از آن به عنوان جهش بلوغ نام برده می شود. در این مرحله افزایش فوق العاده ای در قد، وزن و رشد عضلانی بوجود می آید، لگن دختران به تدریج پهن میشود. رشد جسمی در دختران شامل رشد طولی استخوانهای بلند که تقریبا در سن 18 سالگی و رشد توده استخوانی حداکثر تا سن 20 سالگی کامل می گردد. بلوغ بیولوژیکی یا جنسی در دوران اولیه نوجوانی تحت تاثیر هورمونها آغاز می شود که از تغییرات بارز آن ظهور علائم ثانویه جنسی شامل رشد موهای زیر بغل و ناحیه شرمگاهی می باشد. همچنین اندازه اندامهای تناسلی و پستانها در مراحل اولیه نوجوانی افزایش می یابد، شروع قاعدگی در دختران بین سنین 18-9 سالگی رخ می دهد که می تواند در اثر کمبودهای تغذیه ای به تأخیر افتد، همچنین پدیده دیگری به نام آکنه یا جوش های غرور جوانی در اثر این تغییرات هورمونی پیش می آید که نبایستی دستکاری شوند و با صابون مخصوص شسته شود . دختران باید بدانند که اگر قاعدگی آنها نامنظم است یا عقب می افتد، درد، خونریزی بسیار شدید و یا کم دارند و یا اگر اولین قاعدگی آنها تا سن 18 سالگی صورت نگیرد، در صورت عدم سوء تغذیه آشکار باید به پزشک مراجعه نمایند. انقباضات شدید شکمی و علائم پیش از قاعدگی نیاز به مشاوره پزشکی دارد. مشکلات تغذیه ای : نوجوانی دوران رشد سریع جسمانی و افزایش نیازهای تغذیه ای به منظور افزایش توده عضلانی بدن و ذخیره سازی مواد غذایی در بدن می باشد. میزان نیاز دختران نوجوان به آهن در این سنین بلوغ 10 درصد بیش تر از پسران است که علت آن خونریزی دوران قاعدگی است و دختران بایستی به ازای روزهای قاعدگی (یعنی 7 روز) یا هفته ای یکبار قرص آهن مصرف نمایند. کمبودهای تغذیه ای که از مصرف ناکافی موادغذایی (کمتر از نیاز غذایی روزانه) که در دراز مدت ناشی می شود. • کمبودهای خاص مانند کم خونی فقر آهن و کمبود ویتامین آ و ید.• پرخوری (سوء تغذیه ناشی از پرخوری) مصرف نامتعادل و مقدار بیش از حد مواد غذایی مانند نشاسته، شکر و چربی در دراز مدت ناشی می شود و از تظاهرات شایع آن چاقی می باشد. • پوسیدگی دندان، مشکل بهداشتی در ارتباط با مصرف بیش از حد مواد شیرین مانند آب نبات، شکلات، بستنی ، کیک و نوشابه های شیرین به همراه غذا یا میان وعده های غذایی می باشد. بنابراین باید نیازهای تغذیه ای افزایش یافته در نوجوان، شناسایی و عادات غذایی ذکر شده رعایت شود• داشتن رژیم غذایی کامل و غنی (شامل حبوبات، غلات، شیر، گوشت و سبزیجات)• کنترل پرخوری • کاهش دریافت شیرینی جات و میان وعده های غذایی • انجام ورزش منظم • کنترل بیماریهای انگلی• کنترل کمبود مواد موجود در محیط مانند فلوراید ویداصول و شیوه زندگی سالم نوجوان: پیشگیری از بیماریها از طریق بهداشت فردی، بهداشت آب و مواد غذایی، واکسیناسیون، پیشگیری از مصرف خودسرانه دارو، تشخیص زودرس و درمان بموقع بیماریها، عدم استعمال سیگار، عدم مصرف الکل و مواد مخدر،انجام فعالیتهای جسمانی و ورزش ، خواب منظم ، رعایت رژیم غذایی مناسب و بهداشت فردی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
آمادگی جسمانی
مقدمه
اهمیت فعالیت بدنی به عنوان بخش مکمل یک زندگی سالم گسترش یافته و شواهد علمی از فواید سلامت بخش تمرین و ورزش در حال افزایش است. بررسی ها نشان می دهند که فعالیت بدنی با تکرار ، شدت ، مدت مناسب و بر اساس برنامه های منظم ، مزایای قابل توجه دارد. حفظ سطح مناسبی از عناصر آمادگی جسمانی مانند استقامت قلب و عروق ، قدرت و استقامت عضلانی ، ترکیب بدنی و انعطاف پذیری ، در کاهش خطر بیماری های قلبی ، فشار خون ، دیابت ، پوکی استخوان ، چاقی ، و ناراحتی های روانی (افسردگی) مؤثر است. کاهش میزان موارد حمله ی قلبی و حفظ عملکرد مستقل در پیری از مزایای تمرینات منظم است. به علاوه افراد دارای فعالیت جسمانی نسبت به افراد غیر فعال از طول عمر بیشتری برخوردارند.
آمادگی جسمانی چیست؟
آمادگی جسمانی عبارت است از توانایی زیستن به عنوان موجودی متعادل و کامل.
و یا آمادگی جسمانی را می توان انجام دادن کارهای روزمره بدون خستگی و صرف انرژی زیاد تعریف کرد.....
یک فرد علاوه بر سلامت جسمانی باید دارای صفاتی چون رفتار نیکوی انسانی مبتنی بر اصول اخلاقی برخوردار باشد. برنامه های تربیت بدنی به طور جدی آمادگی جسمانی را مورد توجه قرار داده و در بهبود آمادگی و تندرستی کلی نیز تلاش می کند.
حفظ آمادگی جسمانی چه تاثیری بر زندگی دارد؟
نیل به آمادگی جسمانی و حفظ آن بر تمام جنبه های زندگی تاثیر می گذارد. علاوه بر تقویت تندرستی در افزایش بازده کاری نیز مؤثر است. افراد آماده انرژی بیشتری دارند که این حالت بر بازده کاری و فکری نیز تاثیر می گذارد. انرژی بیشتر فعالیت های تفریحی و اوقات فراغت را نیز مفید می سازد. آمادگی جسمانی مقاومت در مقابل خستگی را افزایش می دهد و فعالیت جسمانی و الگوی خواب را نیز بهبود می بخشد.
آمادگی جسمانی به طور کلی اجرای حرکت های عمومی را بهبود می بخشد. فعالیت بدنی با زندگی روزمره در ارتباط است و افراد دارای آمادگی جسمانی، مهارت های ورزشی را بهتر ارائه می دهند. افراد آماده پس از کار و تمرین شدید خیلی سریع تر از افراد فاقد آمادگی به حالت اولیه برمی گردند.
برای کاهش علائم پیری نیز باید از دوران نوجوانی و جوانی فعالیت های بدنی زا به صورت منظم در طول زندگی انجام داد. افراد فعال و دارای آمادگی در سراسر زندگی از حیث سلامت قلب و عروق، قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و ترکیب بدنی در حد مطلوبی خواهند بود.بر مبنای فلسفه ی بهتر زیستن، دست یافتن به زندگی سالم به خود شخص بستگی دارد. دست یابی به این مزیت از طریق تغذیه ی درست، تمرین مناسب و منظم، استراحت و آرامش کافی،درمان و پیشگیری از فشارها ی روانی، اقدام به کار های شایسته و محو عوامل خطرناک و قابل کنترل نظیر اعتیاد به سیگار و داروها فراهم می شود. افرادی که روش صحیحی را در زندگی پیش بگیرند ، لذت شیرین زیستن در رفاه همه جانبه را خواهند چشید و آنهایی که در بی راهه قدم گذاشته اند زندگی خود را در معرض خطر قرار داده اند .
میلیون ها نفر از مردم، از کمر درد رنج می برند و بسیاری از این ناراحتی ها به ضعف عضلانی و فقر حرکتی و یا فعالیت های نامناسب نسبت داده می شود. کسب و حفظ مقدار مناسبی از این عناصر از خطر ابتلا به کمر درد می کاهد. میلیون ها نفر از سالمندان و افراد معلول در انجام کارهای روزمره، به علت عدم رشد و تقویت آمادگی جسمانی با مشکلاتی مواجه می شوند. تمرین جسمانی منظم و مناسب، این افراد را برای کار وفعالیت مستقل توانا می سازد. کاهش خطر آسیب عضلانی و مفصلی نیز از نتایج مثبت تمرین منظم و مناسب است.
اجزای آمادگی تندرستی
اجزای آمادگی تندرستی عبارتند از: استقامت قلبی - عروقی، ترکیب بدنی، قدرت و استقامت عضلانی و انعطاف پذیری. در این بخش هر کدام از این عناصر تعریف می شود و ارتباط آنها با تندرستی مشخص می گردد و از شیوه های توسعه این عناصر بحث می گردد.
1- استقامت قلبی - عروقی
استقامت قلبی - عروقی عبارت است از توانایی بدن در اکسیژن رسانی به عضلات در حال کار، جهت انجام فعالیت جسمانی. انجام فعالیت های شدید و طولانی مدت به کارآیی سیستم قلب و عروق بستگی دارد. هر قدر کارآیی این سیستم بیشتر باشد، میزان فعالیت بدنی قبل از رسیدن به حد خستگی بیشتر خواهد بود. اگر اکسیژن کافی توسط سیستم قلبی - تنفسی در اختیار عضلات در حال کار قرار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
تمرین و آمادگی جسمانی
امروزه کسانی که به گونه ای با ورزشکاران سرو کار دارند به خوبی می دانند که بهره گیری از زحمات توان فرسای ورزشکار و مربی به پیروی از اصول علمی و انضباط و جدیت در بکارگیری یافته های علمی وابسته است .
بنابراین نوشته حاضر با هدف کمک به مربیان و ورزشکاران شیفته ی پیشرفت و موفقیت، با یک ساختار کاربردی و در همان حال ساده برای انتقال برخی مفاهیم علم و تمرین و آمادگی جسمانی تهیه شده است .
آشکار است که با توجه به گستردگی موضوعات آمادگی جسمانی و علم تمرین، پرداختن به همه ی مفاهیم امکان ندارد. بنابراین منتخبی از مفاهیم برای شما برگزیده شده است و هر مفهوم نیز به صورت گذرا بررسی شده .
امیدواریم بسط و تحلیل مفاهیم در جزوات دیگری انجام شود. روشن است که تایید این نوشتار با بحثهای گروهی (در کلاس های تخصصی و جلسات مشورتی) دو چندان خواهد شد .
مفهوم اول، علم تمرین
علم و تمرین زاییده ی همه ی اطلاعات علمی درباره ورزش و تمرین است. این اطلاعات همراه با تجربه و دانش مربی ورزشکار، به مربی کمک می کند تا برنامه تمرینی موثری برای بالا بردن سطح آمادگی ورزشکار طراحی و اجرا کند .
بهتر آنست که همگی به مفاهیم زیر توجه کنیم و آنها را به کار بندیم :
1- علوم تمرین: برای تحقق اهداف تمرین، باید یافته ها و فن های چند شاخه از علم را به کار گرفت، تغذیه، روان شناسی، مدیریت، فیزیولوژی، بیومکانیک و بیوشیمی، ... بنابراین علوم تمرین، یعنی در مجموعه دانش هایی که برای رسیدن ورزشکار به اوج عملکرد مورد نیاز است. مربی باید با علوم تمرین آشنا باشد و تا حد امکان از یافته های آنها بهره گیرد، ولی انجام دادن وظیفه ی متخصص تغذیه، روان شناسی یا دیگر متخصصان را کسی از او انتظار ندارد .
2- طرح برنامه تمرین: برای تحقق اهداف تمرین باید برنامه ای نوشت که در آن هر چه مربوط به افزایش توانایی های جسمانی، مهارتی و روانی ورزشکار است، منظور شده باشد، امکان ارزیابی ورزشکار را نیز فراهم می کند و به اوج عملکرد ورزشکار در مسابقه بینجامید. امروزه در ایران علم تمرین را بیشتر به جای طرح تمرین به کار می گیرند .
3- بدنسازی و آمادگی جسمانی: بخشی از آمادگی ورزشکار که در برنامه نیز پیش بینی می شود، بهبود عواملی چون قدرت، سرعت، استقامت و ... است، این مفهوم بخشی از علوم تمرین است و نه همه آن که پیشتر به آن پراخته شد .
مفهوم دوم، آمادگی
توانایی سازگاری با یک رفتار مشخص سازگاری نامیده می شود. یک برنامه ی منظم تمرین که مبنای علمی داشته باشد، چارچوبی برای آمادگی ورزشکار است. بنابراین علم تمرین می تواند مکمل دانش مربی برای کمک به او در طرح برنامه های آمادگی ورزشکاران در هر سطح باشد. پیشرفت های ورزشی در گرو رسیدن به سطح بالاتر آمادگی است و هدف علم تمرین، افزایش آمادگی با طراحی برنامه ی مناسب تمرین است .
مفهوم سوم، تمرین
این مفهوم به فعالیت منظم و برنامه داری گفته می شود که با هدف بهبود عملکرد ورزشکار انجام می شود. در واقع تمرین انجام فعالیت هایی است که قابلیت سازگاری بدن در برابر فشارهای وارد شده را به تدریج و پیوسته افزایش می دهد با این تعریف تمرین فرایندی تدریجی و آهسته است. و در آن هیچ گونه تعجیلی مجاز نیست. اگر تمرین به خوبی انجام شود به تغییرات آشکاری در بافتها و دستگاههای بدن می انجامد که آن نیز خود به بهبود عملکرد در ورزش خواهد انجامید .
برای بیان دقیق مفهوم تمرین باید به نکات زیر توجه داشت :
1- تمرین باید موجب توسعه ی همه سویه شود، یعنی استقامت، قدرت، سرعت، انعطاف و هماهنگی را بیشتر کرده و بدن ورزشکار را از توسعه ای هماهنگ برخوردار سازد. این ویژگی به عنوان شالوده ی عملکرد بهتر همه ی ورزشکاران در رشته های گوناگون شناخته می شود و برای همه ی آنها است .
2- تمرین باید موجب توسعه ی بدنی ویژه ی هر رشته ورزشی شود، یعنی موجب پیشرفت عوامل گوناگون آمادگی شود که هر رشته ورزشی خاص به آنها نیاز دارد. در هر رشته ی ورزشی خاص چه عواملی هستند ؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
مقدمه
داشتن یک ارتباط صحیح با دانش آموزان در کلاس مستلزم آشنا شدن با ویژگیهای عمده رفتاری آنهاست. در واقع داشتن تعاملی مناسب با دانش آموزان در گروه شناختی صحیح و البته نه همه جانبه از افراد است، چرا که هیچگاه نمیتوان یک انسان را از تمامی جوانب شناخت وقتی شناخت کلی از شاگردان پیدا کردیم قادر خواهیم بود سازگاری مناسبی با آنها پیدا کنیم.
تفاوتهای روانی و جسمانی دانش آموزان
در یک کلاس که دانش آموزان دارای مشترکاتی از قبیل سن ، جنس ، زبان ، جامعه و ... تفاوتهای زیادی هم با یکدیگر دارند. این تفاوتها در سه نوع از شاگردان جلب توجه میکند. و البته منظور از تفاوتها همان تفاوتهای روانی و جسمانی است.
گروه اول
در بین شاگردان یک کلاس عدهای هستند که باصطلاح افراد بدون دردسر نامیده میشوند. که درس خوان و وقتشناس و بیآزار هستند، دوستان معدود و مانند خودشان دارند، سر بزیرند و حتی چندان سوال نمیپرسند اما تکالیفشان را انجام میدهند. برای امتحان دلشوره زیادی دارند و هیچ رقابت قابل ملاحظهای بین آنها دیده نمیشود. در هیچ گروهی عضو نمیشوند، چون فکر میکنند چیزی برای عرضه ندارند. آنها اوقات فراغت را درس میخوانند تا عقب ماندگی که رغم خود دارند، جبران کنند.
گروه دوم
عده دوم افرادی هستند بسیار پر جنب و جوش و کمی هم خودخواه و خود مرکزبین ، هنگام ورود به کلاس سر و صدا راه میاندازند. تا معلم آماده درس گفتن بشود و یک دور کتابشان را دید میزنند و در طول درس معلم را یاری میدهند تا نشان دهند که پیش از او مطالعه کردهاند. نمرات متوسط است، اما هوشیار و زیرک هستند. غیر از کتابهای مدرسه به خواندن جملات و داستانها علاقه نشان میدهند.
آنها به نمرات شاگردان آرام و درس خواندن حسادت میکنند و البته به نوعی معتقدند که آنها درس نمیخوانند بلکه همه چیز را حفظ میکنند. به نظر افراد این گروه سواد داشتن فقط حفظ کردن مطالب کتابهای درسی نیست. این افراد اهل ریسک کردن هستند. دوستان بسیار زیادی دارند چرا که جسور و سر زباندار هستند و بچهها چنین افرادی را دوست دارند. آنها حتی ممکن است برای جذب دوستان بیشتر سر جلسه امتحان افراد ضعیف را بوسیله تقلب یاری دهند.
آنها دوست دارند نماینده کلاس بشوند، به هر بهانهای وارد دفتر مدرسه میشوند، تخته را قبل از معلم پاک کرده و در ردیفهای اول مینشیند. گاهگاهی به تقلید از بزرگترها اخبار هم گوش می کنند. آنها همیشه از لحاظ سر و وضع آراسته ، تمیز و مرتب هستند. در گروههای نمایشی و سرود شرکت میکنند و دوست دارند قبل از همه انشائشان را بخوانند. حتی موقع معمولی صحبت کردن هم صدایشان بلند است. تعداد این افراد در کلاس زیاد نیست.
گروه سوم
عده سوم درست برخلاف عده اول میباشند. بنابراین ترجیحا آنها را افراد پر دردسر مینامیم. ردیفهای آخر کلاس با چنین افرادی آشناست. آنها دوستان بخصوصی دارند، دوستانی که برخلاف مقررات مدرسه لباس میپوشند و وضع و ظاهر خود را درست میکنند. ظاهرا کلاس درس ، معلم و نمره برای این افراد اهمیتی ندارد. آنها موضع قدرت خود را جای دیگری یافتهاند. درس خواندن آنها اجباری است که از سوی والدین و شاید هم اجتماع بر آنها تحمیل شده است. مردود شدن و تجدید شدن نه تنها برای آنها سهمناک نیست، بلکه خیلی عادی مینماید.
آنها به عنوان افرادی ناهنجار شناخته میشوند و این ، رفته رفته برای خود آنان نیز قابل قبول میشود. بنابراین به پرخاشگری و آزار و اذیت همکلاسیها و هم مدرسهایهای خود میپردازند و به این ترتیب همیشه عدهای از آنها شاکی میباشند. با این حساب ترک تحصیل ، فرار از مدرسه ، گرایش به گروههای نامناسب ، بی بند و باری و... در بین این افراد به وفور یافت میشود.
تفاوتهای فردی در قالب تفاوتهای جسمانی دانش آموزان
*قدرت تکلم: قدرت تکلم در همه افراد یکسان نیست. بعضی از افراد از لکنت زبان ، بعضی از صدای گرفته و تودماغی ، بعضی از تندگویی و بعضی از کند تلفظ کردن رنج میبرند. عدهای هم هستند که صدای رسا و گیرایی دارند، تلفظ کلمات را بطور صحیحی انجام میدهند. اما در هر صورت ، همه به نحو یکسانی در کلاس سهیم هستند.
یک فرد که صدای خوبی ندارد، یا موقع خواندن دچار مشکل میشود، نباید محکوم به سکوت شود، و معلم نباید در این مورد تبعیض قاتل شود. اگر صدای یک فرد دلنشین و زیباست، نحوه تلفظ کسی که کلمات را میجود و تندتند بیان میکند، نیاز به اصلاح دارد. معلم علاوه بر تشویق شاگردان در مورد تلفظ صحیح و فن بیان ، باید از مسخره شدن شاگردان مشکلدار توسط سایرین جلوگیری کند.
*ضعف بینایی: این ضعف عموما بین افراد شایع است و گاه به علت بیتفاوتی والدین ، بسیاری اوقات ناراحتیهایی مانند تنبلی چشم ، ضعف دوربینی ، نزدیک بینی ، آستیگماتیسم ، انحراف چشم و ... را باعث میشود. اما یک معلم باید با تیزبینی افراد مشکلدار را تشخیص داده و موارد لازم را به خانوادهها هشدار دهد.
*مشکل شنوایی: این نوع ضعف معمولا دیرتر از ضعف چشم احساس میشود. غالبا فردی که مشکل شنوایی دارد، تصور میکند اطرافیان آرام صحبت میکنند. این عامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
مقدمه
داشتن یک ارتباط صحیح با دانش آموزان در کلاس مستلزم آشنا شدن با ویژگیهای عمده رفتاری آنهاست. در واقع داشتن تعاملی مناسب با دانش آموزان در گروه شناختی صحیح و البته نه همه جانبه از افراد است، چرا که هیچگاه نمیتوان یک انسان را از تمامی جوانب شناخت وقتی شناخت کلی از شاگردان پیدا کردیم قادر خواهیم بود سازگاری مناسبی با آنها پیدا کنیم.
تفاوتهای روانی و جسمانی دانش آموزان
در یک کلاس که دانش آموزان دارای مشترکاتی از قبیل سن ، جنس ، زبان ، جامعه و ... تفاوتهای زیادی هم با یکدیگر دارند. این تفاوتها در سه نوع از شاگردان جلب توجه میکند. و البته منظور از تفاوتها همان تفاوتهای روانی و جسمانی است.
گروه اول
در بین شاگردان یک کلاس عدهای هستند که باصطلاح افراد بدون دردسر نامیده میشوند. که درس خوان و وقتشناس و بیآزار هستند، دوستان معدود و مانند خودشان دارند، سر بزیرند و حتی چندان سوال نمیپرسند اما تکالیفشان را انجام میدهند. برای امتحان دلشوره زیادی دارند و هیچ رقابت قابل ملاحظهای بین آنها دیده نمیشود. در هیچ گروهی عضو نمیشوند، چون فکر میکنند چیزی برای عرضه ندارند. آنها اوقات فراغت را درس میخوانند تا عقب ماندگی که رغم خود دارند، جبران کنند.
گروه دوم
عده دوم افرادی هستند بسیار پر جنب و جوش و کمی هم خودخواه و خود مرکزبین ، هنگام ورود به کلاس سر و صدا راه میاندازند. تا معلم آماده درس گفتن بشود و یک دور کتابشان را دید میزنند و در طول درس معلم را یاری میدهند تا نشان دهند که پیش از او مطالعه کردهاند. نمرات متوسط است، اما هوشیار و زیرک هستند. غیر از کتابهای مدرسه به خواندن جملات و داستانها علاقه نشان میدهند.
آنها به نمرات شاگردان آرام و درس خواندن حسادت میکنند و البته به نوعی معتقدند که آنها درس نمیخوانند بلکه همه چیز را حفظ میکنند. به نظر افراد این گروه سواد داشتن فقط حفظ کردن مطالب کتابهای درسی نیست. این افراد اهل ریسک کردن هستند. دوستان بسیار زیادی دارند چرا که جسور و سر زباندار هستند و بچهها چنین افرادی را دوست دارند. آنها حتی ممکن است برای جذب دوستان بیشتر سر جلسه امتحان افراد ضعیف را بوسیله تقلب یاری دهند.
آنها دوست دارند نماینده کلاس بشوند، به هر بهانهای وارد دفتر مدرسه میشوند، تخته را قبل از معلم پاک کرده و در ردیفهای اول مینشیند. گاهگاهی به تقلید از بزرگترها اخبار هم گوش می کنند. آنها همیشه از لحاظ سر و وضع آراسته ، تمیز و مرتب هستند. در گروههای نمایشی و سرود شرکت میکنند و دوست دارند قبل از همه انشائشان را بخوانند. حتی موقع معمولی صحبت کردن هم صدایشان بلند است. تعداد این افراد در کلاس زیاد نیست.
گروه سوم
عده سوم درست برخلاف عده اول میباشند. بنابراین ترجیحا آنها را افراد پر دردسر مینامیم. ردیفهای آخر کلاس با چنین افرادی آشناست. آنها دوستان بخصوصی دارند، دوستانی که برخلاف مقررات مدرسه لباس میپوشند و وضع و ظاهر خود را درست میکنند. ظاهرا کلاس درس ، معلم و نمره برای این افراد اهمیتی ندارد. آنها موضع قدرت خود را جای دیگری یافتهاند. درس خواندن آنها اجباری است که از سوی والدین و شاید هم اجتماع بر آنها تحمیل شده است. مردود شدن و تجدید شدن نه تنها برای آنها سهمناک نیست، بلکه خیلی عادی مینماید.
آنها به عنوان افرادی ناهنجار شناخته میشوند و این ، رفته رفته برای خود آنان نیز قابل قبول میشود. بنابراین به پرخاشگری و آزار و اذیت همکلاسیها و هم مدرسهایهای خود میپردازند و به این ترتیب همیشه عدهای از آنها شاکی میباشند. با این حساب ترک تحصیل ، فرار از مدرسه ، گرایش به گروههای نامناسب ، بی بند و باری و... در بین این افراد به وفور یافت میشود.
تفاوتهای فردی در قالب تفاوتهای جسمانی دانش آموزان
*قدرت تکلم: قدرت تکلم در همه افراد یکسان نیست. بعضی از افراد از لکنت زبان ، بعضی از صدای گرفته و تودماغی ، بعضی از تندگویی و بعضی از کند تلفظ کردن رنج میبرند. عدهای هم هستند که صدای رسا و گیرایی دارند، تلفظ کلمات را بطور صحیحی انجام میدهند. اما در هر صورت ، همه به نحو یکسانی در کلاس سهیم هستند.
یک فرد که صدای خوبی ندارد، یا موقع خواندن دچار مشکل میشود، نباید محکوم به سکوت شود، و معلم نباید در این مورد تبعیض قاتل شود. اگر صدای یک فرد دلنشین و زیباست، نحوه تلفظ کسی که کلمات را میجود و تندتند بیان میکند، نیاز به اصلاح دارد. معلم علاوه بر تشویق شاگردان در مورد تلفظ صحیح و فن بیان ، باید از مسخره شدن شاگردان مشکلدار توسط سایرین جلوگیری کند.
*ضعف بینایی: این ضعف عموما بین افراد شایع است و گاه به علت بیتفاوتی والدین ، بسیاری اوقات ناراحتیهایی مانند تنبلی چشم ، ضعف دوربینی ، نزدیک بینی ، آستیگماتیسم ، انحراف چشم و ... را باعث میشود. اما یک معلم باید با تیزبینی افراد مشکلدار را تشخیص داده و موارد لازم را به خانوادهها هشدار دهد.
*مشکل شنوایی: این نوع ضعف معمولا دیرتر از ضعف چشم احساس میشود. غالبا فردی که مشکل شنوایی دارد، تصور میکند اطرافیان آرام صحبت میکنند. این عامل