زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

مقاله درباره معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر

سیر تحول بناهای آموزشی از گذشته تا امروز

شهر اصفهان در طول تاریخ ، پیوسته از مراکز بزرگ فرهنگی ایران بوده است . در گذشته ای نه چندان دور ، در این شهر مراکز آموزشی بزرگی وجود داشته اند که در زمان خود بی شباهت به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی امروزی نبوده اند . در این زمان ، مکاتب ، مساجد و مدارس ، مراکزآموزشی شهر اصفهان را تشکیل می داده اند .

شهرت و عظمت علمی شهر اصفهان از قزن چهارم هجری قمری آغاز گردید و این شهر در تاریخ فرهنگ وتمدن ایران از چنان شهرت والایی برخوردار گردید که به نام دارالعلمرق معروفشد . وجود مدارس بزرگی همچون مدرسه ی نظامیه در این شهر شاهدی بر این مدعاست . در عصر صفویه ، اصفهان به عنوان یکی از مرازک علمی مهم جهان اسلام مطرح گردید و محلزندگی دوستداران علم و دانش شد و دانش پژوهان رابه سوی خود فراخواند .

از جمله مدارس مهم عصر صفویه ، مدرسه چهار باغ اصفهان را می توان نام برد . شاردن فرانسوی مطالب جالبی از مدارس و مکتب خانه های ایران عصر صفویه در سیاحت نامه ی خویش آورده است . او مدارس ایران ، و به ویژه اصفهان را معادل دانشکده در فرانسه دانسته و از 57 مدرسه در شهر اصفهان سخن گفته است . پی از دوره ای افول در مراکز علمی اصفهان به علت حمله ی افاغنه و نا آرامی های موجود ، باز در قرن سیزدهم قمری و در عصر قاجاریه ، اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم علوم معقول و منقول ایران مطرح شد و در همین دوره ، مدرسه ی صدر که به منزله ی دانشکاهی برای ندریس فلسفه ومنطق ، حکمت ، ریاضی ، طب و سایر علوم بود تاسیس گردید .

شیوه ی تدریس در مکتب به شیوه ی سنتی بود و شاگردان از بزرگ تا کوچک دورتادور اتاقی نشسته وخواندن قرآن وادعیه و گلستان و غزلیات حافظ و اصول و فروع دین را می آموختند. مکتب خانه ها در محلات به صورت دکه ها و حجره هایی در بازار و گذرهای اصلی و گاه در مساجد محله ای و یا منازل مسکونی اداره کنندگلن آن تشکیل می یافت و در مدارس نیز که در قلب محلات و راسته های بازار اصلی شهر جای داشتند ، به تعلیم علوم دینی و فقهی می پرداختند و معماری آنها به صورت سنتی و به شیوه ی حیاط مرکزی و دورنگرا بود . در واقع مدارس اسلامی هم مکتببود و هممحل زندگی طالب مدرسه به دلیل شرایط کسانی که در آنجا به تحصیل می پرداختند ، فضا های مختلفی داشت . داخل مدرسه حیاطی سر سبز با حجره های و ایوان هایی در اطراف قرار داشت و جای سیمنارها در ایوان های مدارس بوده و بحث های دو نفری نیز در پیشخان ها انجام می شده است .

ایوانچه های جلویحجره ها نیز محل بحث بوده است .

عناصر فضایی – کارکردی مدارس شامل حجره مدرس ، کتابخانه ، مسجد ، اتاق های خادم و چراغدار و آبکش و سرویس های بهداشتی بود . این عناصر اغلب در چهار جهت پیرامون حیاط مرکزی قرار می گرفته اند . شکل حیاط نیز به صورت مستطیل کشیده یا نزدیک به مربع‌( با گوشه های قائم یا پخ) بوده است . ورودی مدرسه در یک سوی محوری که از وسط دو ضلع ومرکزمستطیل می گذشته ، قرار داشته است . فضایی که در دو سوی دیگر محور مذکور قرار می گرفته ، به کارکردی غیر از حجره مانند گنبد خانه ، مسجد مدرسه ، مدرس ، کتابخانه یا ایوان بزرگی کهب ه عنوان مسجد یا مدرس مورد استفاده قرار می گرفته ، اختصاص یافته است و ایوان نیز در دو سوی محوری عمود بر محور پیشین که از مرکز حیاط عبور میکرده جای دو ایوان ، دارای دو فضای متمایز شده با دهانه ای بزرگ تر نسبت به حجره های واقع در دو سوی خود بوده اند . فضا های مذکور – که گاه ایوان هم داشته اند – اغلب به کلاس درس (مدرس ) یا کتابخانه و گاهی به مسجد اختصاص می یافته اند . سرویس های بهداشتی همه ی مدارس در محلط دور از دید و پشت حجره های قرار داده می شده اند و دسترسی به آنها اغلب از راهروها یا حیاط های کوچکی در گوشه های حیاط اصلی تامین می شده است . دسترسی به طبقه ی بالا در مدارس دو طبقه با پله هایی صورت می پذیرفته که در چهار گوشه ی حیاط یا در دو سوی ایوان قرار داشته اند .

در اواخر دوره ی قاجار ، اکثر مدارس اصفهان به همان سبک مدارس قدیمی و به شیوه ی حیاط مرکزی و درونگرا ساخته می شدند . از جمله این مدارس ، می توان مدرسه های قدسیه ، نوریه و ....... را نام برد . در این زمان ، گسترش روابط اقتصادی – سیاسی ایران با کشور های اروپایی ،موجب آشمایی ایرانیان با برخی از جنبه های تمدن و فرهنگ اروپا مانند تاسیس مدارس جدید انتشار نشریه و برخی از اقدامات فرهنگی دیگر گردید . بروز این موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران، پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور موجب گردید واصفهان یکی از نخستین شهر هایی بود که مدرسه هایی از این دست در آن به وجود آمدند و این مدارس در دوران مشروطیت جلوه ای دیگر یافتند و شیوه ی نوین آموزشی به آنها راه پیدا کرد . در این مدارس ، شیوه های آموزشی و اهداف رورشی با مکتب خانه های مدارس قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان با این مشخصات ، در خارج از بافت اصلی شهر و در محله ی مسیحی نشین جلفا به وجود آمد . بانیان آن نیز میسیونر های مذهبی اروپایی بودند که برای تبلیغات دینی به احداث مدرسه اقدام نمودند . این مدارس چون از طرف ایوپاییان ایجاد می شدند . طبیعتاٌ با همان شیوه ی مدارس اروپایی اداره می شدند . در واقع اولین مدارس مسلمانان به سیک جدید در اصفهان از یک سو تحت



خرید و دانلود مقاله درباره معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر


تحقیق درمورد معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر

سیر تحول بناهای آموزشی از گذشته تا امروز

شهر اصفهان در طول تاریخ ، پیوسته از مراکز بزرگ فرهنگی ایران بوده است . در گذشته ای نه چندان دور ، در این شهر مراکز آموزشی بزرگی وجود داشته اند که در زمان خود بی شباهت به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی امروزی نبوده اند . در این زمان ، مکاتب ، مساجد و مدارس ، مراکزآموزشی شهر اصفهان را تشکیل می داده اند .

شهرت و عظمت علمی شهر اصفهان از قزن چهارم هجری قمری آغاز گردید و این شهر در تاریخ فرهنگ وتمدن ایران از چنان شهرت والایی برخوردار گردید که به نام دارالعلمرق معروفشد . وجود مدارس بزرگی همچون مدرسه ی نظامیه در این شهر شاهدی بر این مدعاست . در عصر صفویه ، اصفهان به عنوان یکی از مرازک علمی مهم جهان اسلام مطرح گردید و محلزندگی دوستداران علم و دانش شد و دانش پژوهان رابه سوی خود فراخواند .

از جمله مدارس مهم عصر صفویه ، مدرسه چهار باغ اصفهان را می توان نام برد . شاردن فرانسوی مطالب جالبی از مدارس و مکتب خانه های ایران عصر صفویه در سیاحت نامه ی خویش آورده است . او مدارس ایران ، و به ویژه اصفهان را معادل دانشکده در فرانسه دانسته و از 57 مدرسه در شهر اصفهان سخن گفته است . پی از دوره ای افول در مراکز علمی اصفهان به علت حمله ی افاغنه و نا آرامی های موجود ، باز در قرن سیزدهم قمری و در عصر قاجاریه ، اصفهان به عنوان یکی از مراکز مهم علوم معقول و منقول ایران مطرح شد و در همین دوره ، مدرسه ی صدر که به منزله ی دانشکاهی برای ندریس فلسفه ومنطق ، حکمت ، ریاضی ، طب و سایر علوم بود تاسیس گردید .

شیوه ی تدریس در مکتب به شیوه ی سنتی بود و شاگردان از بزرگ تا کوچک دورتادور اتاقی نشسته وخواندن قرآن وادعیه و گلستان و غزلیات حافظ و اصول و فروع دین را می آموختند. مکتب خانه ها در محلات به صورت دکه ها و حجره هایی در بازار و گذرهای اصلی و گاه در مساجد محله ای و یا منازل مسکونی اداره کنندگلن آن تشکیل می یافت و در مدارس نیز که در قلب محلات و راسته های بازار اصلی شهر جای داشتند ، به تعلیم علوم دینی و فقهی می پرداختند و معماری آنها به صورت سنتی و به شیوه ی حیاط مرکزی و دورنگرا بود . در واقع مدارس اسلامی هم مکتببود و هممحل زندگی طالب مدرسه به دلیل شرایط کسانی که در آنجا به تحصیل می پرداختند ، فضا های مختلفی داشت . داخل مدرسه حیاطی سر سبز با حجره های و ایوان هایی در اطراف قرار داشت و جای سیمنارها در ایوان های مدارس بوده و بحث های دو نفری نیز در پیشخان ها انجام می شده است .

ایوانچه های جلویحجره ها نیز محل بحث بوده است .

عناصر فضایی – کارکردی مدارس شامل حجره مدرس ، کتابخانه ، مسجد ، اتاق های خادم و چراغدار و آبکش و سرویس های بهداشتی بود . این عناصر اغلب در چهار جهت پیرامون حیاط مرکزی قرار می گرفته اند . شکل حیاط نیز به صورت مستطیل کشیده یا نزدیک به مربع‌( با گوشه های قائم یا پخ) بوده است . ورودی مدرسه در یک سوی محوری که از وسط دو ضلع ومرکزمستطیل می گذشته ، قرار داشته است . فضایی که در دو سوی دیگر محور مذکور قرار می گرفته ، به کارکردی غیر از حجره مانند گنبد خانه ، مسجد مدرسه ، مدرس ، کتابخانه یا ایوان بزرگی کهب ه عنوان مسجد یا مدرس مورد استفاده قرار می گرفته ، اختصاص یافته است و ایوان نیز در دو سوی محوری عمود بر محور پیشین که از مرکز حیاط عبور میکرده جای دو ایوان ، دارای دو فضای متمایز شده با دهانه ای بزرگ تر نسبت به حجره های واقع در دو سوی خود بوده اند . فضا های مذکور – که گاه ایوان هم داشته اند – اغلب به کلاس درس (مدرس ) یا کتابخانه و گاهی به مسجد اختصاص می یافته اند . سرویس های بهداشتی همه ی مدارس در محلط دور از دید و پشت حجره های قرار داده می شده اند و دسترسی به آنها اغلب از راهروها یا حیاط های کوچکی در گوشه های حیاط اصلی تامین می شده است . دسترسی به طبقه ی بالا در مدارس دو طبقه با پله هایی صورت می پذیرفته که در چهار گوشه ی حیاط یا در دو سوی ایوان قرار داشته اند .

در اواخر دوره ی قاجار ، اکثر مدارس اصفهان به همان سبک مدارس قدیمی و به شیوه ی حیاط مرکزی و درونگرا ساخته می شدند . از جمله این مدارس ، می توان مدرسه های قدسیه ، نوریه و ....... را نام برد . در این زمان ، گسترش روابط اقتصادی – سیاسی ایران با کشور های اروپایی ،موجب آشمایی ایرانیان با برخی از جنبه های تمدن و فرهنگ اروپا مانند تاسیس مدارس جدید انتشار نشریه و برخی از اقدامات فرهنگی دیگر گردید . بروز این موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران، پیدایش مدارسی به شیوه اروپایی در کشور موجب گردید واصفهان یکی از نخستین شهر هایی بود که مدرسه هایی از این دست در آن به وجود آمدند و این مدارس در دوران مشروطیت جلوه ای دیگر یافتند و شیوه ی نوین آموزشی به آنها راه پیدا کرد . در این مدارس ، شیوه های آموزشی و اهداف رورشی با مکتب خانه های مدارس قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان قدیمی اختلاف داشت و شیوه ی آموزشی آنها از شیوه ی سنتی به مدرن تغییر یافت . اولین مدارس اصفهان با این مشخصات ، در خارج از بافت اصلی شهر و در محله ی مسیحی نشین جلفا به وجود آمد . بانیان آن نیز میسیونر های مذهبی اروپایی بودند که برای تبلیغات دینی به احداث مدرسه اقدام نمودند . این مدارس چون از طرف ایوپاییان ایجاد می شدند . طبیعتاٌ با همان شیوه ی مدارس اروپایی اداره می شدند . در واقع اولین مدارس مسلمانان به سیک جدید در اصفهان از یک سو تحت



خرید و دانلود تحقیق درمورد معماری بناهای آموزشی اصفهان در دوران معاصر


بناهای تاریخی 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

بناهای تاریخی

جلفاى اصفهان و آثار تاریخى آن

ارامنه مقیم جلفاى اصفهان در ساحل جنوبى زاینده رود فرزندان ارامنه‏اى به شمار مى ‏روند که در دوره پادشاهى شاه عباس اول به فرمان آن شهریار از مسکن اصلى خود جلفا در کنار نهر ارس به پایتخت وى کوچ داده شدند. توجه مخصوص شاه عباس به ارامنه اصفهان سبب شد که ارمنیان شهرهاى دیگر ایران نیز به اصفهان روى آوردند و در اندک زمانى بر جمعیت و وسعت جلفا افزوده شده و چون از پرتوکار و تجارت ثروتمند شدند به ساختن خانه‏ها و کاروانسراها و کلیساهاى بزرگ همت گماشتند از آن جمله خواجه نظر از بازرگانان معتبر جلفا دو کاروانسراى بزرگ بنیان گذاشت و نزدیک هفت هزار تومان به پول آن زمان صرف این کار کرد. یکى دیگر از تجار بزرگ ابریشم به نام خواجه آودیک نیز در جلفا کلیساى زیبایى ساخت که با چراغها و قندیلهاى زرین و سیمین و تابلوها و تصاویر گرانبها زینت یافته و تمام مخازج آن را در حیات خود به عهده گرفت. این کلیسا که در زمان شاه عباس به نام کلیساى آودیک معروف بوده امروز در حاشیه خیابان نظر و میدان جلفا قرار دارد و به نام کلیساى مریم معروف شده است.

 شادرن تاجر و جهانگرد فرانسوى که نزدیک چهل سال پس از مرگ شاه عباس بزرگ در زمان شاه سلیمان صفوى به اصفهان آمده درباره جلفا مى‏نویسد که بزرگترین محلات خارج شهر اصفهان است که یک فرسنگ طول و یک فرسنگ عرض دارد و از دو قسمت تشکیل مى‏شود یکى جلفاى قدیک که در زمان شاه عباس اول ساخته شده و دیگرى جلفاى نو که از آثار دوره سلطنت شاه عباس دوم است. جلفاى نو از هر جهت بر جلفاى کهنه برترى دارد زیرا کوچه‏هاى آن وسیع و مستقیم و پردرخت است. جلفا پنج کوچه بزرگ دارد که امتداد آنها از مشرق به مغرب است. بازارى خوب با چند حمام و دو کاروانسرا و یک میدان و یازده کلیسا دارد. در جلفا از 3400 تا3500 خانه هست. خانه‏هاى کنار زاینده رود را بسیار عالى و زیبا شبیه به عمارات سلطنتى ساخته‏اند. شاه عباس اول و شاه صفى که به ارامنه توجه خاص داشتند مکرر به خانه‏هاى ایشان مى‏رفتند.

 آنچه را شاردن نوشته امروز هم مى ‏توان ملاحظه نمود با این تفاوت که وسعت امروز جلفا خیلى بیش از سابق شده و با آبادیهاى مجاور آن منطقه وسیعى را در جنوب اصفهان تشکیل مى‏دهد اما تعداد ارامنه مقیم جلفا خیلى کاهش یافته است. امروز در جلفاى اصفهان بیش از پنجهزار ارمنى زندگى نمى‏کنند و سایر سکنه این قسمت را ایرانیان مسلمان تشکیل مى‏دهند اما کلیساهایى که شاردن به وجود آنها اشاره مى‏کند در سرجاى خود باقى هستند و معروفترین آنها کلیساى وانک و بدخهم یا (بیت اللحم) و مریم و استیفان و گریگور مقدس و یوحنا و میناس و نرسس و سر گیس و گیورگ ( کلیساى غریب ) است.

 شاه عباس براى جلب خاطر ارامنه جلفا و عیسویان دیگرى که در پایتخت او به سر مى‏بردند و نیز به ملاحظات سیاست خارجى و روابط دوستانه وى با پادشاهان اروپا در سال 1023 هجرى و مطابق با بیست و هفتمین سال سلطنت خود به ساختن کلیساى بزرگى در جلفا براى ارامنه و پیروان دین عیسى همت گماشت و در ماه شعبان آن سال در این باره فرمانى به شرح زیر صادر کرد:

  »فرمان همایون شد آن که کشیشان و رهبانان و ملکان و ریش سفیدان و کدخدایان و رعایاى ارامنه ساکنین دارالسلطنه اصفهان به عنایت بیغایت شاهانه و شفقت و مرحمت بى نهایت پادشاهانه مفتخر و سرافراز و مستظهر و امیدوار بوده بدانند که چون میانه نواب کامیاب همایون ما و حضرات سلاطین رفیع الشان مسیحیه خصوصاً سلطنت و شوکت پناهى قدوة السلاطین العیسویه حضرت پاپا ( یعنى پاپ روم ) و پادشاه اسپانیه کمال محبت دوستى است و در میانه ما و طوایف مسیحیه یگانگى است و اصلاً جدایى نیست و توجه خاطر اشرف بدان متعلق است که همیشه طوایف مسیحیه از اطراف و جوانب به این دیار آیند و آمد و شد و نمایند و چون دارالسلطنه اصفهان پایتخت است و از همه طبقه و مردم هر ملت در آنجا هستند مى‏خواهیم که به جهت مردم مسیحیه در دارالسلطنه صفاهان کلیساى عالى در کمال رفعت و زیب و زینت ترتیب دهیم که معبد ایشان بوده باشد و جمیع مردم مسیحیه در آنجا به کیش و آیین خود عبادت نمایند.

 و کس نزد حضرت پاپا خواهیم فرستاد که یکى از کشیشان و رهبانات ملت مسیحیه را به دارالسلطنه مذکور فرستد که در آن کلیسا به آداب عبادت قیام نموده و طوایف مسیحیه را به طاعت و عبادت ترغیب نماید و ما نیز از ثواب آن بهره‏مند باشیم و چون چند عدد سنگ بزرگ در اوچ کلیساى ایروان بود و عمارت آن کلیسا منهدم گشته خرابى تمام به آن راه یافته بود که دیگر شایستگى تعمیر نداشت و کشیش آنجا استخوانهاى پیغمبران را که در آن مکان مدفون بود از آنجا بیرون آورده به جماعت‏ترساونصار افروخته بود و آن مقام را از عزت و شرف انداخته بود بنابراین سنگهاى مذکور را از آنجا بیرون آورده روانه دارالسلطنه اصفهان فرمودیم که در کلیساى عالى که در آنجا ترتیب مى‏دهیم نصب فرماییم. مى‏باید که چون سنگهاى مذکور را بدانجا آورند همگى طوایف مسیحیه را جمع نموده از روى تعظیم و احترام تمام استقبال کرده سنگها را آورده به اتفاق سیادت پناه وزارت و اقبال دستگاه شمساللوزارة علیا وزیردار السلطنه اصفهان و رفعت پناه محب على بیکالله در جایى که مناسب بدانند بگذارند و به اتفاق یکدیگر معماران خاصه شریفه را همراه ببرند و در پشت باغ زرشک در زمینى که به جهت کلیسا قرار داده بودیم کلسا عالى طرح نمایند و طرح آنرا در تخته و کاغذ کشیده به خدمت اشرف فرستند که ملاحظه نماییم و بعد از ملاحظه امر فرماییم که استادان شروع در کار کرده به اتمام رسانند و در این باب اهتمام لازم دانسته به همه جهتى به شفقت بیدریغ خسروانه امیدوار باشند به تاریه شهر شعبان سنه 1023.  پس از صدور این فرمان ساختمان کلیساها آغاز شد و به فاصله 13 سال بعد کلیساى بدخهم یا بیت اللحم در میدان جلفا به سال 1036 هجرى( 1627 میلادى ) و کلیساى بزرگ و مشهور و انک که امروز محل خلیفه گرى و مشهورترین کلیساى جلفا است در سال 1074 هجرى( 1664 میلادى ) به اتمام رسیده در بین کلیساهاى جلفا کلیساى خهم که به وسیله خواجه پطرس بنا شده و کلیساى وانک که به وسیله خواجه آودیک به اتمام رسیده با سبک معمارى شرقى و آرایشهاى طلاکارى و تابلوهاى جالب و ازاره‏هاى کاشیکارى از زیباترین کلیساهاى اصفهان است و همه روز گروه کثیرى سیاح داخلى و خارجى از آنها دیدن مى‏نمایند.

 سنگهاى مقدس کلیساى ( اوچ کلیساى ایروان ) که در فرمان شاه عباس اول به آنها اشاره شده هم اکنون در کلیساى گیورگ که آنرا کلیساى غریب نیز مى ‏نامند در قسمتى از جلفا که در حاشیه خیابان حکیم نظامى واقع مى‏شود در معرض تماشاى سیاحان قرار دارد.

 ارامنه به فرمان شاه عباس اول اجازه یافتند که با آزادى کامل مراسم مذهبى خود را اجرا کنند. کلیساها بسازنند و علامت صلیب را در بالاى گنبدهاى کلیساها نصب کنند و ناقوس بزنند. اکثریت ارامنه امروز که تعداد آنهادر جلفا در حدود 5000 نفر است پیرو مذهب ( گریگوریان ) هستند و پیروان کلیساى کاتولیک و پروتستان جلفا خیلى معدود است و از چندین خانواده تجاوز نمى‏کند اما جمعیت جلفا در عهد صفویه به طوریکه مطلعین امروز ارمنى اظهار مى‏دارند در حدود سى هزار نفر بوده است که فقط هزار نفر آنها کاتولیک و بقیه از دسته گریگوریان بوده‏اند.

 در حومه اصفهان در حدود سیصدنفر ارمنى در چهارمحال و حدود 12 هزار نفر در فریدن ( نواحى کوهستانى مغرب اصفهان ) به سر مى‏برند. آبادیهاى محل سکونت ارامنه در فریدن عبارتست از:

 نماگرد، قرقن، سواران، سینگرد، خویگون علیا، سنگباران، زرنه، هزار جریب، میلاگرد،



خرید و دانلود  بناهای تاریخی 25 ص


سیر تحول پلان معماری و تزئینات در بناهای اسلامی 18 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقالة:

سیر تحول پلان معماری و تزئینات در بناهای اسلامی

زمستان 1387

فهرست:

چکیده

معماری بناهای دورة اسلامی

سیر تحول پلانها در معماری معاصر

منبع:

www.pajoheshedini.com

چکیده:

هنر اسلامی در تمام جنبه های خود ، مبتنی بر حکمت اسلامی است و این یعنی درک این حقیقت که هر اثر هنری باید طبق قوانینی آشکار ، ساخته و پرداخته شود و اینکه این حقایق ، کتمان نشود و در حجاب مستور نماند. بنابراین اصل توحید که پایه نظرگاه اسلامی است با تکیه براین اصل ، در پی وحدت بخشیدن بر پیکر عناصر گوناگون هنری است . در معماری مساجد نیز تجلی کرده و روح وحدت را در معماری مساجد سراسر جهان اسلام به منصه ظهور می رساند.

معماری بناهای دورة اسلامی

هنر اسلامی را باید از زوایای مختلف مورد مطالعه قرار داد . در اسلام ، هنر و ایمان ، پیوندی نا گسستنی دارند . اسلام ، نخستین دین آسمانی است که نظر انسان را به گستره زیبایی و زینت در آفریده ها جلب می کند و به او می نمایاند که پدیده ها دارای دو جنبه هستند . یکی ، جنبه سود بخشی و دیگری، جنبه زیبایی . بعبارت دیگر ، جنبه ایکه زندگی را برای انسان ، سهل و آسان می نماید و جنبه ایکه غذای روح و روان آدمی را مهیا می کند. هنر اسلامی به یک معنا ، هنری است تجریدی و عرفانی و جوهر آن در قرینه سازی متجلی می گردد . تمامی نظم تجریدی این معماری قدسی ، باز تابی است از محتوای عارفانه ای که بر پایه ایدئولوژی اسلامی بنا شده است . در هنرهای تزئینی اسلام ، رعایت اصل « پرهیز از بیهودگی » وجود دارد یعنی اینکه در هنر اسلامی نه تنها از مسائل منفی خودداری می شود بلکه از امور بیهوده و عبث نیز پرهیز می شود . بعبارت دیگر ، در هنر اسلامی آنچه که ضروری و بایسته است به شکلی زیبا و دلپسندارائه می گردد . یعنی در هنر اسلامی هم به جنبه کاربردی و هم به جنبه تزئینی یک پدیده و اثر هنری توجه می شود . جنبه کاربردی، بدین لحاظ که آثار هنری ، عبث و بیهوده نباشند و جنبه تزیینی هم بدین جهت که به حس جمال طلبی و زیبایی خواهی انسان ، پاسخ مثبت داده شود . در واقع مسجد ، مجموعه ایست که از هنرهای گوناگون که بر روی هم فضا و مکان مقدسی را پدید می آورند . فضا و مکانی که برای ایجاد رابطه میان خداوند و خلق متناسب باشد . فضا و مکانی که در عین شکوه و جلال ، آراستگی و تزئین آن ، ذهن انسان را به جای توجه به خداوند به خود مشغول ندارد و از



خرید و دانلود  سیر تحول پلان معماری و تزئینات در بناهای اسلامی 18 ص


بناهای تاریخی دوره صفویه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

بناها و یادمان های تاریخی

کاخ ها و عمارت ها

سر در عالی قاپو

یکی از بناهای مهم دوره صفویه در قزوین «حیاط نادری» با عمارت ها و باغ های بسیار زیبا بوده است. این مجموعه هفت در داشته است که یکی از آن ها را عالی قاپو می نامیدند. از درهای آن جز در عالی قاپو، اثری باقی نمانده است.

این بنا درگاه بلندی دارد که به خیابان شهدای قزوین مشرف است. این در به هشتی بزرگی متصل است و در داخل، در دو طرف آن دو اتاق وجود دارد که جایگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نیز از همین اتاق ها می گذشته است. در سمت غرب این در، سه اتاق طولانی پهلوی هم در اتاق ها در دوره قاجاریه به قرائت خانه و دیگری به چای خانه و دیگری به چای خانه تبدیل شد. اکنون تمام اتاق ها متعلق به چای خانه است. در طرف شرقی بنا، بعدها، مدرسه ای ساخته شد. این قسمت نیز در گذشته مانند طرف غربی، جایگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلو در عالی قاپو جلوخانی است که در دو طرف آن دو سکوی پهن با سنگ ساخته شده است.

از اره های سردر، با کاشی پوشیده شده اند و بقیه سر در با گچ پوشیده شده است. در قسمت میانی سر در و بالای در، کتیبه ای به خط ثلث جلی به قلم علی رضا عباسی- نقاش معروف- در کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه در وسط سر در، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه، در وسط سردر، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق دورو قرار دارد نظیر آن را در دیوار شمالی نیز کار گذاشته اند. یکی از پنجره ها به خیابان شهدا و دیگری به حیاط شهربانی کنونی گشوده می شود. امروزه سر در عالی قاپو و حیاط و ساختمان های شمالی آن، از محل اداره شهربانی قزوین است.

عمارت چهل ستون

این بنای تاریخی که یادگاری از دوران صفویه است، در وسط یک باغ قرار گرفته است. این بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگی دارد و در روزگار رونق، دارای درهای خاتم کاری، راهروهایی با تزئینات نقاشی، کاشی کاری و طلا کاری جالب بوده است که به مرور زمان، این تزئینات از بین رفته و یا زیبایی اولیه خود را از دست داده است.

قطعه های تاریخی

در نقاط مختلف استان قزوین، قلعه های متعددی وجود دارد که برجسته ترین آن ها قلعه الموت است که با جنبش سیاسی و دینی حسن صباح ارتباط مستقیم دارد. در زیر، به معرفی مهم ترین قلعه های محدوده استان قزوین می پردازیم:

قلعه الموت

این قلعه بر فراز کوهی است که اطراف آن را پرتگاه های عظیم بریدگی های شگفت فرا گرفته است. این کوه از نرمه گردن ‌(میان نرمه لات و گمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسی به آن راه بسیار باریکی است که در جانب شمال آن قرار دارد.

قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» می نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آن ها را «جورقلا» و «پیازقلا» می نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بین 10 تا 35 متر متغیر است.

دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم تر از سایر قسمت ها آسیب دیده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بین 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق به داخل در داخل سنگ کوه کنده اند. در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملا تخلیه بکنند، داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول 12 متر و پنهای 1 دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت، قلعه پایین تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول 8 متر و عرض 5 متر در سنگ کنده اند که هنوز هم بر اثر بارندگی های زمستان و بهار پر از آب می شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن سالی که هم چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می کند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است. این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد همان محلی است که حسن صباح مدت 35 سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می نموده است.

در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده هایآن ها ساکن بوده اند. در حال حاضر آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در



خرید و دانلود  بناهای تاریخی دوره صفویه