لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
افزایش کارایی رویه های بتنی با اجرای روکش اسفالتی
چکیده
روسا زی مرکب به رو سازیی اطلاق می شود که در ان لایه دو رویه از جنس بتنو اسفالت تشکیل شده باشد . بسته به اینکه لایه بتنی با لاتر قرارگیرد یا لایه اسفالتی نوعی طراحی و اجرای روسازی مرکب متفات با کیفیت خواهد بود ولی در متداول ترین نوع روسازی مرکب لایه آسفالتی با لاتر از لایه بتنی قرار می گیرد .در این حالت عموما" یک لایه روسازی اسفالتی با کیفیت روی رو سازی بتنی قدیمی اجرا
می شود وهدف ارتقای کیفیت سطح راه می باشد . قبل از اجرای روسازی اسفالتی جدید اقداماتی روی دال بتنی انجام می شود چرا که جابه جا یی و تغییر شکل ها ی دال بتنی در اثر حرارت و تغییرات دما نی تواند باعث ترک خوردگی لایه اسفالتی گردد .چند روش برای طراحی روسازی های مرکب وجود دارد .اما انچه که امروز بیشتر مد نظر گرفته شود استفاده از مدل های سازه ای و روش های مکانیستیک برای تعیین رفتار و عکس العمل های سازهای است استفاده از این روش ها دید مناسب تری از رفتار روسازی را در اختیار پژوهشگران قرار می دهد
1- مقدمه
روش های مرکب(سی پی) که به روسازی اطلاق می شود که شامل دو نوع روسازی. یعنی اسفالتی به عنوان لایه انعطاف پذیر و روسازی بتنی به عنوان لایه صلببا شد در برخی موارد از ازیک لایه میلنی جدا کننده بین لایه های اسفالتی وبتنی استفاده می گردد استفاده از مصالح بتنی به عنوان لایه زیرین و در نقش لایه اساس و مصالح اسفالتی به عنوان رویه ترکیب متداولی است که ویژگی هایی همچون مقاومت و سطح هموار را ارئه کرده و بهره برداری از یک لایه روسازی ایده را ممکن می سازد استفاده از مصالحبتنی در نقش لایه ی رو یه و مصالح اسفالتی در نقش لایه اساس گزینه ای است که در صورت خرابی کامل لایه اسفالتی مقرون به صرفه است با توجه به هزینه اولیه بالای اجرای این نوع از روسازی ها ساخت انها به طور محدود صورت گرفته وبیشتر ربای معایب رو سازی بتنی موجود و به منظور ارتقای کیفیت سطح راه و تامین سرویس به صورت روکش اسفالتی بر روی روسازی های موجود به کار می رون
2-دلایل اجرای روسازی مرکب:
از انجاییی که تاریخچه استفاده از روسازی های مرکب به سال های اخیر باز می کردد فقط برخی کشورها مزایا یک چنین را تجربه کردهاند .در حال حاضر استفاده از روسازی مرکب به جاده های با ترافیک سنگین مانند بزرگراهها و شریان های اصلی متمرکز شده است عموما انتخاب روسازی تحت تاثیر یکی از عوامل زیر می باشد
1. اجتناب از تعمیر و نگهداری درز اب بند در روسازی های بتنی یا به حداقل رساندن ان
2. تعمیر یا ارتقای روسازی بتنی باسطح رو به زوال
3. کاهش نفوذ اب ودر نتیجه بهتر شدن رفتار بلند مدت سازه رو سازی
4.کاهش هزینه های اضافی در طول طرح برای مسئولانراه و استفاده کنندگان
3- مقاطع سازی:
در صورت استفادهاز روکش اسفالتی بر روی روسازی بتنی موجود بخش عمده بار بری از طریق لایه بتنی انجام می شود از این رو می توان برای طراحی لایه بتنی از تئوری صف حات استفاده کرد اگر بتوان از تئوری صفحات به منظور تعیین تنش خمشی دال بتنی بهره جست در صورتی که محل بار چرخ در نزدیکی لبه یا درزها وارد شود می توان از تئوری لایه ها و یا صفحاتطراحی استفاده نمود . روسازی می تواند به صورت بتن غیر درزدار و یا بتن پیوسته باشد
علاوه بر انواع فوق رو سازی های مرکب می تواند شامل روسازی های اسفالتی با اساس تثبیت شده یا تثبیت نشده نیز باشد برای روسازی اسفالتی با اساس بتنی است شکل (1) دو مقطع متفاوت که در بیشتر کشور ها به عنوان مقطع متداول اجرا میشود را نشان می دهد در صورتی که مانند مقطع (الف) از یک لایه اسفالتی با دانه بندی باز مابین لایه ی اسفالتی و بتنی استفاده گردد می توان تر ک های انعکاسی را کاهش داد مقطع(ب) روش متداول دیگری را نشان می دهد که در ان برای جلو گیری از انعکاس ترک ها از یک لایه ضخیم از مصالح دانه بندی شده میان دو لایه اسفالتی وبتنی استفاده شده است در صورت اجرای این روش می توان لایه را در دو بخش اسفالت سطحی به صفحات 40 میلی متر و لایه 50 میلی متر اجرا نمود
4- اجرای روکش اسفالتی روی روسازی بتنی موجود:
همن طور که ذکر گردید یکی از مسائل مهم رو سازی های بتنی با روکش های اسفالتی .انتقال ترک ویا درز های دال بتنی به لایه ی اسفالتی استکه پس از انتقال ترک موجب نفوذ اب به درون سازه راه می شود .از این رو روش های متعددی توصیه می شود تا انتقال ترک های انعکاسی به روکش افالتی به حداقل برسد :
1. روکش های اسفالتی ضخیم تر
2.تقسیم دال بتنی دارای ترک به مقا طع کوچکتر
3.استفاده از لایه رها کننده ترک با امکانات زهکشی
4. اجرای درز و پر کردن ان در لایه اسفالتی
5. بکارگیری از لایه جذب تنش به عنوان لایه میانی روکش
6. بکرگیری لایه پار چه گونه به عنوان لایه میانی روکش
استفاده از روش (1)در مواقعی پیشنهادی که ضخامت روکش در نقش لایه تقلیل دهنده ترک انعکاسی کمتر از 230 میلی متر است. معمولا" وقتی که ضخامت روکش به 200تا230 میلی متر می رسد استفاده از روش های بعد توصیه می شود از انجایی که در رابطه با روش های (5)و(6) مدارک علمی و فنی کافی وجود ندارد به عنوان گزینه های تحقیقاتی مطرح می گردندلذا از روش های طراحی که به تعیی ضخامت لایه اسفالتی می پر دازند بر اساس بکارگیری روش های (2)(3)(4) تنظیم شده اند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن .doc :
انگیزه برای فراگیری زبان انگلیسی
چه چیزی برای فراگیری صحیح زبان لازم است؟ شما باید کمی زندگیتان را تغییر دهید. مثلا با خودتان انگلیسی حرف بزنید و یا بعدازظهرتان را به مطالعه دیکشنری و یا دفتر لغتتان اختصاص دهید. برای انجام این کارها، آنهم به طور منظم، باید از انجام این کارها لذت ببرید. اگر شما مانند بیشتر زبانآموزهای دیگر هستید و دوست ندارید این کارها را انجام دهید، پس باید روی انگیزهتان کار کنید.
افزایش انگیزه برای آموختن زبان: ما در اینجا به شما تکنیکهای روانشناسانهای را آموزش میدهیم تا از فراگیری زبان لذت برده و انگیزهتان را ارتقاء دهید و درنهایت تغییر بزرگی را در وضعیت زبان خود ایجاد کنید.
افزایش انگیزه برای آموختن زبان
در اینجا تکنیکهایی جهت افزایش انگیزهی شما برای فراگیری یک زبان دیگر (در اینجا انگلیسی) ارائه میشود:
خودتان را در آینده مجسم کنید
تصور کنید که مثل زبان مادریتان میتوانید با انگلیسیزبانها هم صحبت کنید. تصور کنید که همه میخواهند مثل شما انگلیسی صحبت کنند. فکر کنید که دیگر میتوانید به راحتی با افرادی از سرتاسر دنیا مکاتبه کنید. تصور کنید که وقتی آشنایان شما با مشکلی در زمینهی زبان مواجه میشوند، به شما مراجعه میکنند. این تصورات کمک میکنند تا انگیزهی لازم برای فراگیری زبان در شما شکل بگیرد. باید بدانید که شما میتوانید به خوبی زبان انگلیسی را بیاموزید و به آن مسلط شوید.
زبان شما هماکنون خوب است ولی...
شما احتمالاً تا حدی به زبان انگلیسی مسلط هستید و این خود یک موفقیت بزرگ است! حالا باید به موفقیتهای بزرگتری فکر کنید. وقت آن رسیده است که از روشهای مؤثر و کارآمد برای رسیدن به سطح قابل قبولی از دانش انگلیسی استفاده کنید.
درست است که انگلیسی شما خوب است، ولی احتمالاً کامل نیست. شما احتمالاً هنوز نمیتوانیدفیلمهای زبان اصلی را متوجه شوید، کتابهایی به انگلیسی بخوانید، با انگلیسیزبانها به راحتی صحبت کنید و یا بدون اشتباه نامه بنویسید.
شما هرگز نباید تصور کنید که انگلیسی شما کامل شده است. حتی اگر بهترین دانشآموز کلاستان هستید، همیشه باید به دنبال یافتن نقاط ضعف خود باشید و روی آنها کار کنید. مثلاً در حال حاضر ممکن است در این زمینهها مشکل داشته باشید: عدم تلفظ صحیح بعضی از کلمات، دایرهی لغت محدود، مشکلات گرامری با مثلاً زمان حال کامل و جملات شرطی و....
هر کجا که میتوانید از انگلیسیتان استفاده کنید
این یک نکته بسیار مهم است، هر چقدر بیشتر از انگلیسیتان استفاده کنید، بیشتر میخواهید که آن را یاد بگیرید.
زبان انگلیسی آنقدر متداول است که شما میتوانید همه جا از آن استفاده کنید. مثلاً میتوانید از موتور جستجوی گوگل برای یافتن اطلاعات مورد علاقهتان در سایتهای انگلیسیزبان بهره بگیرید، کارتونهای زبان اصلی را تماشا کنید، از بازیهای ماجرایی در کامپیوترتان استفاده کنید، کتابهایی به زبان انگلیسی بخوانید و....
با انجام این کارها شما نه تنها آموزش و تفریح را با هم ادغام کردهاید، بلکه وقتی میبینید که فراگیری یک یا چند کلمه به شما این امکان را میدهد که برنامه زبان اصلی مورد علاقهتان را متوجه شوید (یا بتوانید با دیگران مکاتبه کنید)، قطعاً خواستار فراگیری لغات بیشتری خواهید شد.
با دیگران راجع به زبان انگلیسی صحبت کنید
این یک روش ساده و در عین حال بسیار کارآمد است. شما معمولاً دربارهی چیزهایی صحبت میکنید که برایتان جالب باشد. اما برعکس آن هم درست است: اگر شما دربارهی یک موضوع خسته کننده صحبت کنید، کمکم به آن علاقمند خواهید شد.
تصور کنید که چیزی را مطالعه میکنید که از آن نفرت دارید. مثلاً فرض کنید با اینکه خسته و کسل هستید، مجبورید برای امتحان روز بعد خودتان را آماده کنید. شما دو گزینه پیش رو دارید: یا میتوانید به دیگران بگویید که چقدر عذاب میکشید و یا میتوانید با آنها دربارهی چیزهایی که یاد گرفتهاید صحبت کنید. اگر گزینهی اول را انتخاب کنید تنها اوضاع خودتان را بدتر میکنید.
اما اگر گزینهی دوم را انتخاب کنید و دربارهی آن موضوع خسته کننده صحبت کنید، کمکم نظر شما دربارهی آن عوض میشود و به موضوعی تبدیل خواهد شد که ارزش حرف زدن دربارهی آن را داشته باشد – یعنی یک موضوع جالب.
و اما در مورد زبان انگلیسی: شما میتوانید دوستانتان را با گفتن چند جملهی انگلیسی غافلگیر کنید! یا مثلاً میتوانید به آنها بگویید که امروز 20 لغت جدید یاد گرفتهاید. همیشه از پیشرفتهایتان با آنها صحبت کنید. از آنها بپرسید آیا معنی فلان کلمه را به انگلیسی میدانند؟ اگر کسی در نزدیکی شما نیست، میتوانید به دوستانتان تلفن کنید و یا ایمیل بزنید.
احتمالا این چیزها برای دوستان شما هیچ اهمیتی ندارد، تنها چیزی که مهم است این است که وقتی شما دربارهی «انگلیسی» صحبت میکنید، علاقه و اشتیاق شما نسبت به فراگیری آن بیشتر و بیشتر میشود.
دوستی پیدا کنید که به فراگیری انگلیسی مشغول باشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تاثیر افزایش جمعیت بر محیط زیست.
چکیده :
با افزایش تعداد انسانها، میزان آلودگی تحمیل شده بر زمین، آب، فضا و هوا افزایش مییابد. علاوه بر این، مصرف منابع زمینی نیز افزایش مییابد و نرخ رشد آن نیز بیشتر میشود. با توجه به این واقعیت که جمعیت جهان رو به افزایش است، باید گفت که حجم جمعیت، رابطهی مستقیمی با میزان مصرف منابع زمینی دارد.
مقدمه:
عموماً چنین اندیشیده میشود که برای تغذیهی این همه انسان، باید میزان تولید محصولات غذایی را افزایش داد. این مقاله با ارایه شواهد فراوان، نشان میدهد که افزایش جمعیت، همراه با تولید غذای زیادی است و هزینهی این غذای بیشتر، در حقیقت از میان رفتن گونههای جانوری دیگر است و علاوه بر آن، معضلات بیشمار دیگری را برای بشریت به همراه داشته است که از این میان، میتوان به فقر، گرسنگی، سوءتغذیه، عدم بهداشت کافی، کمبود منابع آب، غذا، خاک و هوای سالم و … اشاره کرد.از میان همهی معضلات زیست محیطی موجود، رشد سریع جمعیت به عنوان مضرترین آن شناخته شده است. در حقیقت، سرعت بخشیدن به رشد جمعیت، به منزلهی تشدید همه معضلات زیست محیطی است. «براون و نیلسون» با تحقیقی که در سال ۲۰۰۰ انجام دادهاند، بر چنین یافتهای تأکید کردهاند. با افزایش تعداد انسانها، میزان آلودگی تحمیل شده بر زمین، آب، فضا و هوا افزایش مییابد. علاوه بر این، مصرف منابع زمینی نیز افزایش مییابد و نرخ رشد آن نیز بیشتر میشود. با توجه به این واقعیت که جمعیت جهان رو به افزایش است، باید گفت که حجم جمعیت، رابطهی مستقیمی با میزان مصرف منابع زمینی دارد.
سازمان سلامت جهانی (WHO) در سال ۱۹۹۶ گزارش داد که ۳ میلیارد نفر در جهان دچار سوءتغذیه هستند. به عبارت دیگر، در بسیاری از نقاط جهان، تعداد افراد بیشتر از توانایی تولید غذا و … در آن منطقه است. با توجه به آثار فراوان افزایش جمعیت بر کرهی زمین، رشد جمعیت به عنوان اصلیترین عامل تخریبی محیط زیست و موجودات زنده محسوب میشود.در حال حاضر، همه بر این اعتقادند که برای حمایت از جمعیت فعلی جهان، باید تولید مواد غذایی را افزایش داد. به عنوان مثال «یونگ» (۱۹۹۹) میگوید که مطابق پیشبینیهای پروژههای جمعیتی سازمان ملل، جمعیت کشورهای در حال توسعه، در سال ۲۰۲۵ بالغ بر ۸ میلیارد میشود و این آمار در سال ۲۰۵۰ از مرز ۹۰ میلیارد خواهد گذشت، او سپس چنین نتیجهگیری میکند که «برای تغذیهی این جمعیت رو به افزایش، باید برنامههای کشاورزی رو به توسعهای را در نظر گرفت».برخی معتقدند که مصرف کودهای شیمیایی، کاملاً تحت نظارت وزارت کشاورزی و اقتصادی قرار دارد و برخی نیز اعتقاد دارند که تکنولوژی و علم، همهی مشکلات آینده در رابطه با غذا را حل خواهند کرد. به عنوان مثال شرکت ADM چنین تبلیغ میکند که آنها در پی افزایش تولید مواد غذایی برای تغذیهی جمعیت رو به افزایش بشر هستند. محصولات غذایی در ایالات متحده و بسیاری دیگر از کشورها، ظرف سه دههی ۱۹۸۰ ـ ۱۹۵۰ به شدت افزایش یافت.
تولید دانههای گندم و ذرت نسبت به سال ۱۹۴۰، اکنون سه برابر شده است، اما چنان که «فارب» (۱۹۷۸) بیان داشته است: «تشدید تولید مواد غذایی برای تغذیهی جمعیت بیشتر، خود عامل افزایش جمعیت نیز بوده است». به عبارت دیگر، از آنجا که همواره با افزایش جمعیت، غذای بیشتری نیز تولید شده است، همین امر موجب افزایش بیشتر جمعیت گردیده است.«پی واگنر» (آوریل ۱۹۹۸) در تحلیل این مطلب، چنین بیان میدارد: «از آنجا که جمعیت کشورهای مرفه ثبات یافته و حتی رو به کاهش است و جمعیت کشورهای فقیر به شدت در حال افزایش است، به نظر میرسد که تولید غذا ارتباط با میزان جمعیت ندارد». اما تحقیقات «آبرنسی» (۱۹۹۵) با این حرف مخالف است. اطلاعات فزایندهی ما در مورد ایالات متحده نیز با نظر واگنر مخالف است.
جمعیت ایالات متحده از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۳۵ دو برابر شده است و اکنون به ۲۷۰ میلیون رسیده است. به نظر میرسد که تا ۷۵ سال دیگر، این جمعیت به دو برابر افزایش یابد و معادل ۵۴۰ میلیون گردد. این آمارها شامل میزان مهاجرتها نیز هست و در حقیقت چنان که «بوویر و گرنت» (۱۹۹۴) بیان داشتهاند، مهاجران و فرزندان آنان حدود ۹۰ درصد از افزایش جمعیت آیندهی آمریکا از ۱۹۹۳ تا ۲۰۵۰را به خود اختصاص خواهند داد. در حقیقت، آنچه در آمریکا افزایش مییابد، جمعیت غیربومیانی است که به همراه فرزندان خود بر میزان جمعیت این کشور میافزایند. با چنین نگاهی است که محققان معتقدند، سؤال از این که رشد جمعیت در کجا صورت میگیرد، در حقیقت ما را از این سؤال اصلی که چرا رشد جمعیت رخ میدهد، غافل میسازد.مشکل دیگری که تصویر ما را از رشد جمعیت مخدوش میسازد، این است که رشد جمعیت به نظر آرام میرسد، ولی پیوسته صورت میگیرد. اضافه شدن یک میلیون نفر در هر چهار روز به جمعیت جهان و اضافه شدن ۳ میلیون نفر سالانه به جمعیت ایالات متحده، چندان قابل توجه و چشمگیر به نظر نمیرسد. اما با گذشت سالها، ناگهان جمعیت جهان ۲ برابر میگردد و جمعیت ایالات متحده نیز همین طور.
مطالعات فراوانی که بر روی جمعیت و تولید مثل حیوانات صورت گرفته، نشان میدهد که همهی حیوانات به میزانی که منابع زیست محیطی محل زندگی آنها اجازه میدهد، جمعیت خویش را افزایش میدهند.بررسیهای مرتبط با جوامع گوناگون بشری نیز رابطهی میان وجود غذا و تعداد انسانها و وفور غذا و تکثیر نسل آدمی را به خوبی نشان میدهد. علیرغم فرهنگهای مختلف حاکم بر جوامع بشری، این اصل همواره ثابت بوده است که در جوامعی که دسترسی به غذا کمتر است، تولید مثل انسانها و تعداد آنها نیز محدود است، اما با توسعهی کشاورزی و دستکاری منابع طبیعی و عادی هر منطقه، به نظر میرسد که تکثیر نسل آدمی به طور کلی از کنترل منابع طبیعی آن منطقه خارج شده است.
در حال حاضر، میزان منابع غذایی در دسترس بشر در جهان، هنوز رو به افزایش است، اما نرخ رشد این منابع رو به کاهش نهاده است. در حال حاضر ۱۳۰ میلیون تن از دانههای غذایی در ایالات متحده غذای دامهای اهلی میشود. این میزان میتواند ۴۰۰ میلیون انسان را تغذیه کند و اگر وابستگی مواد غذایی به حیوانات اهلی را کاهش دهیم، میتوان مواد غذایی بسیار بیشتری نیز برای بشر فراهم نمود. البته در این صورت، باید منتظر افزایش بیشتر جمعیت بشر بود که در نهایت، این روند رو به افزایش بیرویهی جمعیت انسانها و از میان رفتن تنوع جانوری کره زمین منجر خواهد شد و البته این روند به افزایش گرسنگی و سوءتغذیه در جامعه بشری نیز دامن خواهد زد. از آنجا که میدانیم افزایش جمعیت بشر رابطهی مستقیمی با کاهش زمین کشاورزی، آب، انرژی و منابع بیولوژیکی دارد، میتوان عواقب این افزایش را به خوبی در نظر آورد.اکنون انسانها حدود ۵۰ درصد از تنوع بیولوژیکی زمین را در راستای اهداف خود، برای خود به مصرف میرسانند (پیمنتل، ۱۹۹۴) که این امر با توجه به وابسته بودن گونههای مختلف جانوری به یکدیگر و نیاز آنها به هم، میتواند در نهایت به کاهش تنوع جانوری در جهان بیانجامد.
افزایش جمعیت و بیماری:
بسیاری از عواملی که بر میزان جمعیت انسانها اثر میگذارد، عواملی هستند که به تراکم جمعیت بستگی دارند. (گوتلی، ۱۹۹۸) با افزایش تراکم انسانها در یک سطح خاص، میزان منابع اختصاص یافته به هر فرد کاهش مییابد و از یک سطح خاص تراکمی به بعد، نرخ سلامتی کاهش یافته و نرخ مرگ و میر افزایش مییابد. در اولین نگاه، رابطهی معنیداری میان نرخ سلامتی و تراکم جمعیت دیده نمیشود، اما با توجه بیشتر، معلوم میشود که هم کیفیت و هم کمیت منابع طبیعی در دسترس یک فرد (به عنوان مثال آب و غذا و…) نقشی اساسی در سلامتی آدمی دارند. افزایش بیماریها و فراگیری آنها در ارتباط با کاهش کیفیت آب، هوا، خاک و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 138
افزایش فشار درون جمجمه
(Raised Intracranial Pressure = RICP)
کلیات
فشار درون جمجمه در یک فرد سالم و در حالت درازکش بطور متوسط 120 میلی متر آب می باشد ودر هنگام زور زدن به چندین برابر می رسد . کاسه سر فضای بسته ای است که به تلمبه قلب متصل است و جریان خون از یک سو توسط سرخرگها به آن وارد و از سوی دیگر بوسیله سیاهرگها خارج می شود . حجم جمجمه و فضای درون ستون مهره ها ثابت است بنابر این هرگونه تغییری در حجم یکی از محتویات این فضا ها یعنی خون ، مایع مغزیـنخاعی (CSF) و مغز موجب تغییر در حجم دو قسمت دیگر می شود (فرضیه Monro – Kellie ) که در این میان مغز کمتر از بقیه قابل فشرده شدن است .
مکانیسم های افزایش فشار درون جمجمه
مکانیسم های متعددی موجب افزایش فشار درون جمجمه می شوند که عبارتند از
افزایش حجم محتویات جمجمه
افزایش فشار وریدی و تغییرات مکانیسم خود تنظیمی خون مغز
انسداد در جریان و خروج CSF
افزایش حجم محتویات کاسه سر می تواند به دلیل رشد یک تومر انفارکتوس وسیع مغز و تورم ناشی از آن ، ضربه ، خونریزی و آبسه رخ دهد . همچنین در پی یک تورم حاد مغزی در اثر آنوکسی (مثلا به دلیل ایست قلبی ) ، نارسایی حاد کبد (انسفالوپاتی کبدی) ، انسفالیت ها ، انسفالوپاتی پر فشاری خون و سندرم رای (Reye) فشار درون جمجمه بالا می رود .
افزایش فشار وریدی به دنبال نارسایی قلب ، تومرهای مدیاستن و ترومبوز وریدهای مغزی و سیاهرگ ژوگولار از علل دیگر بالا رفتن فشار درون جمجمه می باشد.
همچنین در پی افزایش فشار co2 خون شریانی ، وریدهای مغز گشاد شده و فشار درون جمجمه بالا می رود که نمونه آن سندرم پیک ویکین (Pickwickian) می باشد .در مغز فرایندی به نام تنظیم خود بخودی
(Autoregulation)وجود دارد که بر اساس آن نوسانات فشار خون سرخرگی تغییرات آنچنانی در فشار درون مغز نمی کند ولی با فزونی بیش از حد فشار خون شریانی این مکانیزم به هم می خورد و فشار درون مغز بالا می رود که نمونه آن انسفالوپاتی هیپرتانسیو می باشد .
انسداد در جریان و خروج CSF از مکانیسمهای شایع دیگری است که سبب افزایش فشار درون جمجمه می شود . اگر CSF بیش از حد فیزیولوژیک ترشح گردد (مثلا در پاپیلوم شبکه کورویید ) ممکن است فشار داخل مغز بالا رود .
مایع مغزی ـ نخاعی بطور فعال از شبکه کورویید ترشح می شود و پس از عبور از بطنهای طرفی ، بطن سوم ، مجرای مغزی و بطن چهارم از طریق سوراخهای لوشکا و ماژندی به فضای زیر عنکبوتیه می رود و سپس جذب سینوسهای وریدی مغز می گردد بنابر این اگر در مسیر جذب CSF و ورود آن به گردش خون وریدی انسدادی رخ دهد مایع مغزی ـ نخاعی درون بطنها جمع شده هیدروسفالی پدید می آید که خود موجب افزایش فشار درون جمجمه می شود . از آنجایی که در کودکان هنوز درزهای جمجمه باز هستند . گشادی بطنها موجب بزرگی کاسه سر می شود و علاماتی مثل ورم ته چشم ممکن است مشاهده نگردد همچنین هیدروسفالی ممکن است مادرزادی و به دلیل بسته بودن مجرای مغزی و یا به علت فشار یک تومر مغزی بروز کند .
نشانه های افزایش فشار درون جمجمه
نشانه های اصلی افزایش فشار درون جمجمه عبارتند از
سردرد
تهوع و استفراغ
ورم ته چشم(Papilledema)
افزون بر علائم یاد شده در بالا ، نشانه های فرعی دیگری نیز در افزایش فشار درون جمجمه دیده می شوند از قبیل :
وزوز گوش (Tinnitus)
دوربینی (به علت پارزی عصب ششم )
منگی و خواب آلودگی و نشانه های دیگری که بسته به عامل ایجاد کننده بیماری متفاوت خواهد بود .
در افزایش فشار درون جمجمه ، سردرد هنگام صبح شدید تر است گاهی کیفیت ضربانی دارد و با خم شدن ، زور زدن ، عطسه و سرفه تشدید می یابد . در کودکان شایع ترین نشانه افزایش فشار داخل مغز ، استفراغ و سپس سردرد می باشد ولی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
مقدمه
دو انقلاب در ابتدا و انتهای قرن بیستم رخ داد. انقلاب آغازین همانا ظهور تولید انبوه و پایان عصر تولید دستی است و انقلاب پایانی ظهور ناب و خاتمه یافتن عصر تولید انبوه است . اکنون جهان در آستانه عصری جدید به سر می برد، عصری که در آن دگرگونی شیوه های تولید محصولات و ساخته های بشر چهره زندگی او را یکسره دگرگون خواهدکرد.
پس از جنگ جهانی اول هنری فورد و آلفرد اسلون تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی که شرکتهای اروپایی رواج داده بودند، به در آوردندو به عصر تولید انبوه کشاندند. و باترویج این شیوه تولید در تمام صنایع این کشور(آمریکا) رهبر جدید شیوه های تولیدی گردید و صنعت خودروسازی موتور و قلب تپنده اقتصاد این کشور شد. در همین راستا، پیتر دراکر در سال 1946 لقب <صنعت صنعتها> رابه صنعت خودروسازی اطلاق کرد.
همچنین تولید ناب در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم توسط تاای چی اوهنو درشرکت خودروسازی تویوتا در کشور ژاپن مطرح گردید. بحث تولید ناب در سال 1990توسط جیمز ووماک و همکارانش از دانشگاه MIT در قالب یک کار تحقیقی با عنوان <ماشینی که جهان را تغییر داد> منتشر گردید. او و همکارانش تولید ناب را تقریبا به عنوان ترکیبی از مدل تولید سنتی (FORD) و کنترل اجتماعی در محیط تولید ژاپنی می شناسند.بنابراین بحث تولید ناب ، و سایر شیوه های تولیدی با صنعت خودروسازی گره خورده است و برای توصیف شیوه تولید ناب نیاز به بررسی سه شیوه تولیدی بالاست تابا مقایسه آنها تفاوت و امتیازاتشان معلوم گردد.((www.ieweek.com
تفکر ناب
جیمز پی ووماک و دانیل تی جونز، دو تحلیل گر برجسته صنعتی جهان ، تفکرناب را در پاسخ سوال:چگونه می توان یک سازمان آلوده به تولید
انبوه را ناب کرد؟ در قالب تحقیق چهارساله ای بصورت کتاب منتشر کردند که سه بخش عمده را شامل میشود 1- اصول ناب 2- خیزش ناب(از تفکر تا عمل) 3- بنگاه اقتصادی ناب.
در رهیافت تولید نابمیتوان با کم ترین امکانات انجام بیشترین کارها با توجه به داده های مبتنی بر <ارزیابی مقایسه ای > که نشان دهنده سازماندهی امور مربوط به <مدیریت ارتباط با مشتری >، <زنجیره تامین >،<تکوین محصول > و <عملیات تولید>، است میسر کرد و آن ، همانا رهیافتی است که شرکت تویوتا، بعد از جنگ جهانی دوم ، پیشگام آن بوده است .
عرصه کنونی کسب و کار ، تصویری جدید از سازمان ارائه میکند که با این نگرش جدید , مجموعه سازمان ،مجموعهای از فرایندهایی است که هدف آنها مستلزم ایجاد ارزش برای مشتری و آفرینش ارزش در خود سازمان است .
ﻣﻔﻬﻮم ﺑﻨﻴﺎدی ﺗﻔﻜﺮ ﻧﺎب ، در رﻳﺸﻪ کن کردن اﺗﻼف و ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ارزش در ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻬﻔﺘـﻪ اﺳــﺖ .
ﺗﻔکـﺮ ﻧــﺎب ﻧﮕﺮﺷــﻲ اﺳــﺖ ﺑﺮاﯼ اﻓﺰاﻳﺶ ﺑﻬﺮﻩ وری و ارزش ﺁﻓﺮﻳﻨﻲ ﻣﺴﺘﻤﺮ ، و ﺣﺪاﻗﻞ کردن هزﻳﻨﻪ ها و اﺗﻼﻓﺎت.
اﻳﻦ ﺗﻔﻜﺮ ﺷﻴﻮﻩ اﯼ را ﻓﺮاهم ﻣﻲ کنــﺪ که از ﻃﺮﻳﻖ ﺁن ﺑﺘﻮان ﺑﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ کمتر ، ﺗﺠﻬﻴﺰات کمتر ، زﻣﺎن کمتر ، ﻓﻀﺎﯼ کمتر ، ﺑﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ها دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻴــﺎز ﻣﺸﺘﺮی و در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﺑﺎ ﺗﺎﻣﻴﻦ درﺳﺖ ﻧﻴﺎز ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺰدﻳﮏ ﺷﺪ از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﻦ ﻧﻮع ﻧﮕﺮش ﻣﻲ ﺗﻮان ﻧﻈﺎم ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻧـﺎب را در ﺳﺎزﻣﺎن ﺟﺎری کرد .
کاهش ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼحظﻪ هزﻳﻨﻪ ها ، اﻓﺰاﻳﺶ کیفیت محصوﻻت ، تحوﻳﻞ ﺑـﻪ ﻣﻮﻗــﻊ ﺧـﺪﻣﺎت و محصـﻮﻻت ﺑــﻪ ﻣﺸــﺘﺮﻳﺎن ، اﻓﺰ اﻳــﺶ اﻳﻤﻨﻲ کارکنان و ﺑﻬﺒﻮد وﺿﻌﻴﺖ ﻧﻴﺮوﯼ اﻧﺴﺎﻧﯽ از ﻣﺼﺎدﻳﻖ ﻓﺮاﻳﻨﺪهﺎی ﺑﻬﺮﻩ ور اﺳﺖ.
ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻗﺎدر ﺑﻪ دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اهــﺪاف ﺷﻤﺮدﻩ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ که ﻓﺮاﻳﻨﺪ های ﺟﺎری در ﺁن در ﺣﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﻲ ﺑﻬﺮﻩ ور ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺳﺎزﻣﺎن ها ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨـﺪ ﺑــﺎ ﭘﻴـﺶ رو ﻗــﺮار دادن اﻟﮕﻮی ﺗﻔﻜﺮ ﻧﺎب ﺑﻪ ﺑﻬﺮﻩ ور کردن ﻓﺮاﻳﻨﺪ های ﺧﻮد ﺑﭙﺮدازﻧﺪ .
اصول تفکر ناب
lean thinking
value
value stream
flow
pull
1 – تعیین ارزش محصول ازدیدگاه مشتری
2 – شناسایی جریان ارزش محصول
جریان ارزش = کلیه اعمال ضروری برای :
ارائه یک محصول جدید ( از ایده تا ورود به بازار)
مدیریت اطلاعات ( از سفارش گیری تا تحویل محصول)
تبدیل فیزیکی ( از مواد اولیه تا محصول نهایی)
3 – ایجاد حرکت بدون وقفه در این ارزش
موانع ایجاد حرکت :
تفکر دسته و صف + تفکر بخشی نگر (فانکشن نگر)
4 – ایجاد امکان کشش در زنجیره
ساخت آن چیزی که مشتری نیاز دارد و سفارش می دهد
5 – تعقیب کمال
شفافیت + بهبود مستمر
اصل اول - تعیین ارزش
نقطه شروع اساسی تفکر ناب ، ارزش است . این تنها مصرف کننده نهایی است که میتواند ارزش را تعریف کند و ارزش ، تنها هنگامی دارای معنا و مفهوم است که در چهارچوب یک محصول معین بیان شود ، محصولی که نیازهای مصرف کننده خود را با قیمتی معین و در زمانی معین برآورده سازد . توجه داشته باشیم که این تولیدکننده است که ارزش را میآفریند .
در این اصل دو موضوع بایستی موردتوجه قرار گیرد :
یک : محصولات معینی است که تولیدکننده منتظر است تا مصرفکنندگان معینی ، در ازای قیمت معینی آنها را خریداری کنند تا سبب چرخش کسب و کار شرکت باشد
دو : نحوه اصلاح عملیات تولید و کیفیت تحویل این محصولات است به گونهای که بطور پیوسته از هزینههای اصلی آنها کاسته شود .
از این رو ، تفکر ناب باید با تلاشی آگاهانه آغاز شود برای تعریف دقیق ارزش در چهارچوب محصولاتی معین که واجد قابلیتهای معینی هستند و در ازای بهایی معین ارائه میشوند که حاصل برقراری گفتگو بامشتریان معین است .
بنگاههای اقتصادی ناب پیوسته باید همراه با گروههای محصول خود ، به بازنگری مستمر ارزش بپردازند و همواره از خود بپرسند که آیا بهترین تعریف را برای آن یافتهاند ؟ ضرورت بسیار دارد که تولید کنندگان به تعریف مجددارزش بپردازند چرا که این امر کلید دستیابی به خریداران بیشتر است و توانایی یافتن خریداران بیشترو فروش سریعتر ، اهمیت بسیاری برای موفقیت در تفکر ناب دارد . سازمانهای ناب در این صورت ، خواهند توانست مقادیر قابل توجهی از منابع و ذخایر خود را آزاد کنند .