لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آماده کردن ترکیب آمیلوز در برگهای Arabidopsis
مکانیسم ترکیب آمیلوز را در برگ های Arabidopsis با استفاده از تکنیک های برچسب زنی C بررسی کردیم. در ابتدا این فرضیه را امتحان کردیم که ممکن است malto – oligosaccharides (MOS) به عنوان چاشنی (آستر) برای سنتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. متوجه شدیم ترکیب افزوده شده آمیلوز در دانه ها جدا شده نشاسته با گلوکز ADP تهیه می شود و MOS تهیه می شود و MOS که با دانه ها مقایسه شده با گلوکز ADP تهیه می گردد. علاوه بر این، با استفاده از گیاهان تغییر پذیر (Matant) جمع آوری کننده MOS متوجه شدیم که نسبت به نوع وحشی آمیلوز بیشتری ترکیب گردید که به مقدار MOS در Vivo ارتباط دارد. زمانی که گیاهان تغییر پذیر و نوع وحشی در موقعیت هایی که هر دو خطوط دارای محتوی مشابه MOS هستند، آزمایش گردیدند، هیچ تفاوتی در ترکیب آمیلوز مشاهده نشده همچنین فرضیه ای را آزمایش کردیم که ممکن است شاخه های آمیلو پکتین به عنوان چاشنی برای سینتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. در این مدل شاخه های کشیده آمیلو پکتین برای شکل دادن آمیلوز پشت سر هم شکافته می شوند. آزمایشات تعقیب پالس (ضربه) را انجام دادیم پالس گلوکز ADP برای دانه های جدا شده نشاسته یا CO2 را برای گیاهان سالم به کار بردیم، و با دوره تعقیب در اشکال فرعی بدون برچسب دنبال شد. هیچ انتقال برچسب را از قسمتی از آمیلو پکتین به بخش آمیلوز نشاسته در دانه های جدا شده نشاسته و برگ های سالم با وجود تنوع دوره زمانی تجارب و با استفاده از مسیر تغییر پذیری که نشاسته با مقدار بالایی آمیلوز در آن ترکیب می شود، کشف نکردیم. بنابراین هیچ مدرکی در ترکیب آمیلوز آستر شده Arabidopsis در Arabidopsis وجود ندارد. در نظر می گیریم که MOS آسترهایی برای ترکیب آمیلوز در برگ های Arabidopsis هستند.
نشاسته از دو پلیمر گلوکان (glucan): آمیلو پکتین و آمیلوز تشکیل شده است % 70 یا بیشتر نشاسته گیاهان نوع وحشی، آمیلوپکتین است. آن مولکول بزرگی است که به اندازه زیادی شاخه بندی شده در حالی که آمیلوز کوچکتر بوده و زیاد شاخه بندی نشده است مولکول های آمیلو پکتین برای شکل دادن ماتریکس نیمه بلوری سازماندهی شده اند و مولکول های آمیلوز در حالت نامنظمی در این ماتریکس قرار دارند. آمیلوز و آمیلو پکتین به طور همزمان در طور بیوسنتز دانه نشاسته ترکیب می شوند. بررسی ضد حسی و جهشی نشان داده که ستیاز نشاسته دانه محدود آنزیم 1 منحصرا مسئول ترکیب آمیلوز است. ایزو فرم های سیتاز نشاسته که مسئول ترکیب آمیلو پکتین هستند اساسا به همراه بخشی از این پروتئین هایی که در ماتریکس دانه گنجانده شده اند در شکل قابل حل Plastid جای گرفته اند. بنابراین، حتی زمانی که دانه ها محدود هستند این ایزوفرم ها آمیلوز را ترکیب نمی کنند.
GPSS انتقال باقیمانده گلوکزی یک ADP-GlC را در انتهای کاهش ناپذیر آستر گلوکان کاتالیز میکند، اما نوع این آستر در Vivo مشخص نیست. در ابتدا، ممکن است MOS قابل حل به عنوان استر برای ترکیب آمیلوز عمل کند. زمانی که با دانه های مجزای نشاسته نخود فرنگی، سیب زمینی و جلبک سبز غیر سلولی Chlamydomonas reinhardtii تهیه می شود، MOS بین دو و هفت واحد گلوکز در طول برای شکل دادن آمیلوز در حدود ماتریکس دانه از طریق افزودن گلوکز از گلوکز ADP کشیده می شوند دوما ممکن است شاخه های آمیلو پکتین در حدود ماتریکس از طریق GBSS کشیده و سپس برای شکل دادن آمیلوز شکافته شوند. کار اخیر با دانه های نشاسته که از C. reinhardtii جدا شده این ایده را تضمین کرده است. Vandewal و همکارانش دریافتند که گلوکز گلوکز ADP داخل بخشی از آمیلو پکتین ادغام می شود اما در طول رشد نهفته دانه ها، به بخش آمیلوز انتقال می یابد. در طی این رشد نهفته نیز محتوی آمیلوز در دانه ها افزایش می یابد. این نتایج مطابق ایده ای است که آمیلو پکتین برای GBSS آستر است و آمیلوز از طریق شکافتن زنجیره طولنی توسط فعل و انفعال آنزیمی نامشخص شکل می یابد.
GBSS در حدود دانه های نشاسته ای که از سیب زمینی، سیب زمینی شیرین و embryos نخود فرنگی جدا شده نیز می تواند گلوکز از گلوکز ADP به شاخه های آمیلو پکتین انتقال دهد. بنابراین برای این گونه هایی که شاخه ها برای شکل دادن آمیلوز شکافته می شوند مدرکی وجود ندارد.
هر دو مدل برا چیدن برگ و ترکیب آمیلوز براساس آزمایشاتی است که در Uitro (مایع زجاجیه) انجام شده اگر چه با فراهم آوردن سرنخ های حیاتی، چنین آزمایشاتی نمی تواند نوع آستر را برای ترکیب آمیلوز در Vivo آنزیم های قابل حل ترکیب نشاسته سایر اجزای Plastid شسته شده و ترکیبات آمیلوز در انزوا روی می دهد. این ممکن است شامل فاکتورهایی نشود که بر ترکیب آمیلوز در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
آماده کردن ترکیب آمیلوز در برگهای Arabidopsis
مکانیسم ترکیب آمیلوز را در برگ های Arabidopsis با استفاده از تکنیک های برچسب زنی C بررسی کردیم. در ابتدا این فرضیه را امتحان کردیم که ممکن است malto – oligosaccharides (MOS) به عنوان چاشنی (آستر) برای سنتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. متوجه شدیم ترکیب افزوده شده آمیلوز در دانه ها جدا شده نشاسته با گلوکز ADP تهیه می شود و MOS تهیه می شود و MOS که با دانه ها مقایسه شده با گلوکز ADP تهیه می گردد. علاوه بر این، با استفاده از گیاهان تغییر پذیر (Matant) جمع آوری کننده MOS متوجه شدیم که نسبت به نوع وحشی آمیلوز بیشتری ترکیب گردید که به مقدار MOS در Vivo ارتباط دارد. زمانی که گیاهان تغییر پذیر و نوع وحشی در موقعیت هایی که هر دو خطوط دارای محتوی مشابه MOS هستند، آزمایش گردیدند، هیچ تفاوتی در ترکیب آمیلوز مشاهده نشده همچنین فرضیه ای را آزمایش کردیم که ممکن است شاخه های آمیلو پکتین به عنوان چاشنی برای سینتاز 1 نشاسته ای که دارای دانه های محدود است عمل کند. در این مدل شاخه های کشیده آمیلو پکتین برای شکل دادن آمیلوز پشت سر هم شکافته می شوند. آزمایشات تعقیب پالس (ضربه) را انجام دادیم پالس گلوکز ADP برای دانه های جدا شده نشاسته یا CO2 را برای گیاهان سالم به کار بردیم، و با دوره تعقیب در اشکال فرعی بدون برچسب دنبال شد. هیچ انتقال برچسب را از قسمتی از آمیلو پکتین به بخش آمیلوز نشاسته در دانه های جدا شده نشاسته و برگ های سالم با وجود تنوع دوره زمانی تجارب و با استفاده از مسیر تغییر پذیری که نشاسته با مقدار بالایی آمیلوز در آن ترکیب می شود، کشف نکردیم. بنابراین هیچ مدرکی در ترکیب آمیلوز آستر شده Arabidopsis در Arabidopsis وجود ندارد. در نظر می گیریم که MOS آسترهایی برای ترکیب آمیلوز در برگ های Arabidopsis هستند.
نشاسته از دو پلیمر گلوکان (glucan): آمیلو پکتین و آمیلوز تشکیل شده است % 70 یا بیشتر نشاسته گیاهان نوع وحشی، آمیلوپکتین است. آن مولکول بزرگی است که به اندازه زیادی شاخه بندی شده در حالی که آمیلوز کوچکتر بوده و زیاد شاخه بندی نشده است مولکول های آمیلو پکتین برای شکل دادن ماتریکس نیمه بلوری سازماندهی شده اند و مولکول های آمیلوز در حالت نامنظمی در این ماتریکس قرار دارند. آمیلوز و آمیلو پکتین به طور همزمان در طور بیوسنتز دانه نشاسته ترکیب می شوند. بررسی ضد حسی و جهشی نشان داده که ستیاز نشاسته دانه محدود آنزیم 1 منحصرا مسئول ترکیب آمیلوز است. ایزو فرم های سیتاز نشاسته که مسئول ترکیب آمیلو پکتین هستند اساسا به همراه بخشی از این پروتئین هایی که در ماتریکس دانه گنجانده شده اند در شکل قابل حل Plastid جای گرفته اند. بنابراین، حتی زمانی که دانه ها محدود هستند این ایزوفرم ها آمیلوز را ترکیب نمی کنند.
GPSS انتقال باقیمانده گلوکزی یک ADP-GlC را در انتهای کاهش ناپذیر آستر گلوکان کاتالیز میکند، اما نوع این آستر در Vivo مشخص نیست. در ابتدا، ممکن است MOS قابل حل به عنوان استر برای ترکیب آمیلوز عمل کند. زمانی که با دانه های مجزای نشاسته نخود فرنگی، سیب زمینی و جلبک سبز غیر سلولی Chlamydomonas reinhardtii تهیه می شود، MOS بین دو و هفت واحد گلوکز در طول برای شکل دادن آمیلوز در حدود ماتریکس دانه از طریق افزودن گلوکز از گلوکز ADP کشیده می شوند دوما ممکن است شاخه های آمیلو پکتین در حدود ماتریکس از طریق GBSS کشیده و سپس برای شکل دادن آمیلوز شکافته شوند. کار اخیر با دانه های نشاسته که از C. reinhardtii جدا شده این ایده را تضمین کرده است. Vandewal و همکارانش دریافتند که گلوکز گلوکز ADP داخل بخشی از آمیلو پکتین ادغام می شود اما در طول رشد نهفته دانه ها، به بخش آمیلوز انتقال می یابد. در طی این رشد نهفته نیز محتوی آمیلوز در دانه ها افزایش می یابد. این نتایج مطابق ایده ای است که آمیلو پکتین برای GBSS آستر است و آمیلوز از طریق شکافتن زنجیره طولنی توسط فعل و انفعال آنزیمی نامشخص شکل می یابد.
GBSS در حدود دانه های نشاسته ای که از سیب زمینی، سیب زمینی شیرین و embryos نخود فرنگی جدا شده نیز می تواند گلوکز از گلوکز ADP به شاخه های آمیلو پکتین انتقال دهد. بنابراین برای این گونه هایی که شاخه ها برای شکل دادن آمیلوز شکافته می شوند مدرکی وجود ندارد.
هر دو مدل برا چیدن برگ و ترکیب آمیلوز براساس آزمایشاتی است که در Uitro (مایع زجاجیه) انجام شده اگر چه با فراهم آوردن سرنخ های حیاتی، چنین آزمایشاتی نمی تواند نوع آستر را برای ترکیب آمیلوز در Vivo آنزیم های قابل حل ترکیب نشاسته سایر اجزای Plastid شسته شده و ترکیبات آمیلوز در انزوا روی می دهد. این ممکن است شامل فاکتورهایی نشود که بر ترکیب آمیلوز در Vivo برگ های Arabidopsis را به کار بردیم. به خاطر این که نشاسته برگ مستقیما از کربنی که از طریق فتو سنتز جذب گردیده ساخته شده ترکیباتش می تواند با تهیه CO214 در طول دوره نور مورد بررسی قرار گیرد.
آزمایش کردیم که آیا ممکن است ترکیبات آمیلوز آستر شده MOS با استفاده از مسیر تغییر Arabidopsis که MOS را جمع آوری می کند روی می دهد. این مسیر تغییر پذیر فاقد آنزیم نامناسبی است که در طول افت نشاسته در گیر متابولیسم MOS شود متعاقبا MOS تا 15 بار در طول به حرکت درآوردن نشاسته در شب برگ های نوع وحشی را جمع آوری می کند و سپس در طول 4 ساعت اول روز بعد به سطح نوع وحشی افت می کند MOS کوتاه که در طول افت نشاسته تولید شده برای فراهم آوردن MOS بزرگتر به عنوان اشکال فرعی برای سایر آنزیم های کاهش دهنده نشاسته توسط آنزیم نامناسبی دگرگون می شود بنابراین سطح MOS در سرتاسر چرخه روزانه کم است. گیاه تغییر پذیر 1 dpe نشاسته را با محتوی آمیلوز بیشتری نسبت به نشاسته ای که در برگ های نوع وحشی تولید شده، تولید می کند. اگر MOS به عنوان آستر برای ترکیب آمیلوز عمل کند، ممکن است این مقدار بالای آمیلوز از طریق MOS زیاد موجود در برگ تغییر پذیر در چند ساعت اول روز محاسبه شود. پالس CO214 را برای گیاهان تغییر پذیر تحت شرایطی که آن ها MOS کم یا زیاد داشتند فراهم کردیم و ادغام CO214 داخل آمیلوز در این گیاهان و در گیاهان وحشی تحت شرایط مشابه مقایسه شد. همچنین بررسی کردیم آیا ممکن است ترکیب آمیلوز آستر شده آمیلوپکتین با استفاده از آزمایشات تعقیب پالس برای جستجوی انتقال برچسب از آمیلو پکتین به آمیلوز روی دهد.
نتایج مان مطابق این عقیده است که MOS می تواند به عنوان آستر برای ترکیب آمیلوز عمل کند اما هیچ مدرکی برای ترکیب آمیلوز آستر شده آمیلو پکتین در برگ های Arabidopsis فراهم نمی کند.
نتایج
ترکیب آمیلوز در دانه های مجزای نشاسته
در آزمایشات اولیه، بررسی کردیم آیا دانه های نشاسته از Arabidopsis که ترکیب گزارش شده آمیلوز آستر شده آمیلو پکتین یا آستر شده MOS را برای دانه های سایر گونه ها نمایش داده، جدا شده اند. در ابتدا مشخص کردیم که آیا فعل و انفعال GBSS در نشاسته Arabidopsis استخراج شده ثابت است. دانه ها از برگ های تغییر پذیر گیاهان وحشی، نیمه راه از طریق دوره عکس 6 ساعته، جدا می شوند و حداکثر تا 24 ساعت در محیط کشت آزمایش قرار می گیرند. در 6 ساعت اول، فقدان فعل و انفعال GBSS وجود ندارد اما بعد از 24 ساعت، % 30 فعل و انفعالات اولیه GBSS باقی می ماند. آزمایشات بعدی تعقیب پالس در 6 ساعت یا کمتر انجام شد.
برای تعیین این که آیا ترکیب آمیلوز توسط MOS تحریک می شود، دانه های به همراه MOS یا بدون آن که در محیط کشتی که حاوی ADP lmm است خوابیده شدند. بعد از یک ساعت دانه های نشاسته کشف شده و با استفاده از کروماتوگرافی سفاروز CLZB داخل آمیلوز و آمیلو پکتین جدا شدند. نتایج نشان می دهد که در حضور مالتوتریوس (maltotrios) اتصال برچسب از گلوکز ADP افزایش یافته و نسبت به فقدان مالتوتریوس مقدار بیشتری در بخش های آمیلوز M2 پایین وجود دارد.
برای تعیین این که آیا ترکیب آستر شده آمیلو پکتین اتفاق افتاده است دانه های نشاسته از برگ ها جدا شده و برای 30 دقیقه با گلوکز ADP تهیه می شوند سپس با گلوکز ADP برداشته شده و برای پیگیری 2 یا 6 ساعت گلوکز ADP بدون برچسب جایگزین می شود. نمونه های دانه های نشاسته برچسب زده شده بعد از پالس و در انتهای دوره پیگیری گرفته می شوند. نشاسته داخل آمیلوز و آمیلوپکتین جدا می شود. نتایج نشان می دهد که اکثر بر چسب ها داخل بخش هایی که حاوی آمیلو پکتین Mr بالا هستند ادغام می شوند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
مراحل آماده سازی قطعه جهت متالوگرافی
آماده سازی نمونه متالوگرافی را تا حد زیادی می توان یک هنر دانست معمولا در آزمایشگاه های مختلف از شیوه های متفاوتی برای آماده سازی نمونه استفاده می شود با توجه به اینکه فلزات از نظر سختی و بافت با یکدیگر متفاوت هستند از این رو با توجه به نوع فلز مورد آزمایش روش آماده سازی نمونه ممکن است کمی متفاوت باشد ولی بصورت کلی عملیات آماده سازی نمونه ها مشابه می باشد. برای آشنایی با فرایند آماده سازی یک نمونه متالوگرافی روش رایج در مورد آهن و فولاد مورد بررسی قرار می گیرد.
آماده سازی نمونه متالوگرافی را تا حد زیادی می توان یک هنر دانست معمولا در آزمایشگاه های مختلف از شیوه های متفاوتی برای آماده سازی نمونه استفاده می شود با توجه به اینکه فلزات از نظر سختی و بافت با یکدیگر متفاوت هستند از این رو با توجه به نوع فلز مورد آزمایش روش آماده سازی نمونه ممکن است کمی متفاوت باشد ولی بصورت کلی عملیات آماده سازی نمونه ها مشابه می باشد. برای آشنایی با فرایند آماده سازی یک نمونه متالوگرافی روش رایج در مورد آهن و فولاد مورد بررسی قرار می گیرد.شرح : یک نمونه کوچک که از یک قطعه فولادی جدا شده را در نظر بگیرید که یک سطح تخت مناسب در یک طرف این نمونه بوسیله اره کردن و سنگ زنی آمده شده است روش معمول اینست که این نمونه در یک قرص پلاستیکی با قطر یک اینچ 25 میلیمتر و ضخامت یک دوم اینچ نصب می شود به طوری که سطحی از نمونه که قرار است پولیش شود در یک طرف دیسک قرار بگیرد .دریک روش برای تولید این قرص نمونه در داخل یک قالب ساده استوانه ای قرار داده شده و سپس رزین اپوکسی مایع در داخل قالب ریخته می شود این مراحل به چهار مرحله مختلف طبقه بندی می شود :1) سایش نرم 2) پرداخت خشن 3) پرداخت نهایی 4) اچ کردن در سه قسمت اول هدف اصلی کاهش ضخامت لایه تغییر شکل یافته زیر سطح نمونه است عملیّات برش سنگ زنی و سایش فلز نزدیک به سطح را به شدت تغییر شکل می دهند ساختار واقعی فلز تنها زمانی آشکار می شود که لایه تغییر شکل یافته کاملا از روی سطح برداشته شود چون هر مرحله از آماده سازی نمونه نیز به خودی خود باعث تغییر شکل در سطح می شود ، بنابراین در هر مرحله باید از ساینده های نرم تر از قبلی استفاده شود هر ساینده سبب جدا شدن لایه تغییر شکل یافته ناشی از مرحله قبل می شود در حالی که همین ساینده ، یک لایه اعوجاج یافته با عمق کمتر نیز تولید می کند سایش نرم در این مرحله سطح نمونه با استفاده از پودر های کاربید سیلیسیم که بر ریو کاغذ های مخصوص تعبیه شده اند ساییده می شود ممکن است نمونه بصورت دستی روی کاغذ سنباده ای که روی یک سطح تخت نظیر یک تکه شیشه تخت قرار دارد ساییده شود همچنین ممکن است کاغذ سنباده روی سطح یک چرخ دوار افقی و تخت چسبانیده شده و سپس نمونه متالوگرافی روی آن قرار داده شود در هر دو روش معمولا از آب به عنوان یک روانساز استفاده می شود که باعث حمل ذرات جدا شده از سطح نیز می شود سه نوع ساینده با شماده های 320 ،400، 600 که در آنها به ترتیب اندازه ذرات کاربید سیلیسیم برابر 33 ، 23 ، 17 میکرون است مورد استفاده قرار می گیرند در هر یک از مراحل سایش اولیه نمونه بصورتی روی یک سطح حرکت داده می شود که خراش ها فقط دریک جهت تشکیل شود هنگام تعویض یک کاغذ سنباده نمونه به اندازه تقریبی 45 درجه دوران داده می شود که در نتیجه خراش های جدید تشکیل شده در روی سطح با خراش های قبلی زاویه می سازند سایش تا زمانی ادامه می یابد که خراش های تشکیل شده از مراحل قبل ناپدید شوند.پرداخت خشن این مرحله بسیار حساس است در حال حاضر ماده ساینده مورد استفاده برای عملیات پرداخت خشن پودر الماس با اندازه دانه تقریبی 6 میکرون است پودر الماس در خمیری قابل حل در روغن نگه داری و حمل نقل می شود در این مرحله مقدار کمی از این خمیر بر روی سطح یک چرخ دوار که با یک پارچه نایلونی پوشیده است قرار می گیرد روانساز مورد استفاده در حین عملیات پرداخت روغنی مخصوص است نمونه روس چرخ دوار با فشار قابل ملاحظه ای فشار داده می شود در طول این مرحله نمونه در یک محل خاص و ثابت روی چرخ دوار با فشار قابل ملاحظه ای فشار داده می شود در طول این مرحله نمونه در یک محل خاص ثابت روی چرخ پرداخت نگه داشته نمی شود و د حول چرخ و در جهت مخالف دوران چرخ حرکت داده می شود در نتیجه عمل پرداخت با یکنواختی بالایی انجام می شود ذرات الماس خاصیت داده می شود در نتیجه عمل پرداخت با یکنواختی بالایی انجام می شود ذرات الماس خاصیت برش شدیدی داشته و در جدا کردن لایه عمیق تغییر شکل یافته ناشی از عملیات سایش اولیه بسیار موثرند پودر الماس 6میکرون قادر به جدا سازی لایه تغییر شکل یافته حاصل از ساینده کاربید سیلیسیم 17 میکرونی در مرحله آخر سایش اولیه است پرداخت نهایی در این مرحله خراش های ظریف و لایه های اعوجاج یافته بسیار ریز که از مرحله پرداخت خشن باقی مانده اند جدا می شوند ماده پرداخت مورد استفاده اغلب پودر آلومینا از نوع گاما با اندازه دانه 05/0 میکرون است این پودر روی یک چرخ دوار پوشیده شده با پارچه ریخته شده و از آب مقطر به عنوان رونساز استفاده می شود بر خلاف پارچه نایلونی بدون پرز استفاده شده در پولیش خشن ، پارچه مورد استفاده در مرحله عموما پرزدار است چنانچه این مرحله و مرحله قبلی با دقت کافی انجام شوند ، سطحی عاری از خراش و تقریبا بدون هیچ لایه فلزی اعوجاج یافته قابل تشخیص تشکیل می شود اچ کردن معمولا در نمونه متالوگرافی ساختار داده ها پس از پایان عملیات پرداخت نهایی در زیر میکروسکوپ مشخص نیست ضخامت مرز دانه های یک فلز در بهترین حالت در حد ضخامت چند اتم است در حالی که توان آشکار سازی یک میکروسکوپ بسیار کمتر از حد لازم برای تشخیص آنهاست تنها در فلزی که بلور هایی با رنگ های مختلف در تماس با یکدیگر باشند ، قابل رویت ساختن مرز دانه ها نمونه های متالوگرافی اچ می شوند که این عملیات با فرو بردن سطح نمونه پولیش شده در یک محلول اچ ضعیف اسیدی یا قلیایی انجام می شود رایج ترین محلول مورد استفاده برای فولاد های نایتال نام دارد که محتوی محلول 2% اسید نیتریک در الکل است در بعضی حالات می توان عمل اچ را توسط مالش ملایم یک تکه پنبه آغشته به محلول اچ بر روی سطح انجام داد در هر صورت در نتیجه این عمل مقداری از سطح فلز حل شده و از سطح خارج می شود چنانچه محلول اچ مورد استفاده مناسب باشد سطح فلز بصورت یکنواخت حل نمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
خود را برای نسخه ششم IP آماده کنید
اشاره : احتمالاً تا به حال درباره آیندهای که در آن همه چیز از PC و کامپیوترهای جیبی (PDA) گرفته تا اتومبیل، تلفن و وسایل خانه همه و همه قادر به اتصال به اینترنت هستند، چیزهایی شنیده یا خواندهاید. تصور کنید، شما در سفر هستید و PDA شما از وجود فردی در پشت در منزلتان در صدها کیلومتر آن طرفتر خبر میدهد. شما از طریق وبکم منزل متوجه میشوید که مردی بستهای برای شما آورده است. در را باز میکنید، بسته را تحویل میگیرید و بعد در منزل را قفل میکنید. همه اینها بهصورت بیسیم و از فاصلهای دور انجام میشود. هیجانانگیز است! اینترنت باعث میشود شما از صدها کیلومتر دورتر، بهراحتی کارهای منزلتان را انجام دهید، در حالیکه پشت میزتان نشستهاید و قهوه مینوشید یا در سفر هستید. اما مسألهای که وجود دارد این است که تحقق چنین آیندهای مستلزم این است که هر وسیلهای دارای یک آدرس IP خاص برای ایجاد ارتباط و معرفی خود در شبکه اینترنت باشد. ولی مسأله این است که با شیوه فعلی آدرسدهی IP این حجم از وسایل قابل آدرسگذاری نیستند و با کمبود آدرس IP روبرو میشویم و یابهتر بگوییم با کمبود روبرو شدهایم.
تا قبل از سال 1980 کسی تصور نمیکرد روزی 4 میلیارد آدرسIP به اتمام برسد. در آن موقع تعداد محدودی شبکه کامپیوتری وجود داشت و به همین دلیل طراحان تصمیم گرفتند از یک آدرس 32IP بیتی استفاده کنند و به این ترتیب میلیونها شبکه در اینترنت اولیه جای گرفتند. اما میدانیم رشد اینترنت جهانی بهصورت نمایی است و در کمتر از یکسال اندازه آن دو برابر میشود. لذا با این نرخ رشد همه آدرسهای تولید شده به زودی استفاده خواهند شد و رشد سیستم امکانپذیر نخواهد بود. در حال حاضر دنیای غرب به طور کامل به اینترنت متصل است و گسترش اینترنت در آسیا و کشورهای در حال توسعه، در آیندهای نزدیک این محدودیت فضا را بیشتر مشخص خواهد کرد. درصد زیادی از آدرسهای IP به دانشگاهها و سازمانها آمریکایی اختصاص یافته است، برای مثال دانشگاه استانفورد بیش از 17 میلیون آدرس IP در اختیار دارد و درحالیکه به هند با بیش از 1 میلیارد نفر جمعیت 2 میلیون آدرس IP اختصاص یافته است. یعنی همین الان هم با کمبود آدرس IP روبرو هستیم. در حال حاضر هزاران شبکه در سطح جهان از NAT بهعنوان راهحلی موقت برای تهیه و گسترش آدرس IP استفاده میکند. NAT با تعداد محدود و البته اندکی آدرس IP اینترنت تعداد زیادی آدرس در دامنه خود ایجاد میکند و به روترها، فایروالها و دروازههای متصل به اینترنت اجازه میدهد تا یک IP عمومی اینترنت را با تعدادی از وسایل داخل شبکه خود که هر یک با آدرس خاصی مشخص شدهاند به اشتراک بگذارند و چون این آدرسهای محلی هیچ ارتباطی با آدرسهای IP اینترنت ندارند، لذا دیگر نگرانی از بابت تکراری بودنشان نداریم. اما مشکلی که وجود دارد این است که NAT و سایر روشهای آدرسدهی مثل DHCP که قادر به دادن IP به شبکه بهطور خودکار هستند در گسترش مفهوم اینترنت به معنای واقعی آن کمک نکردهاند. همچنین با این که NAT در کشورهای غربی و آمریکا به خوبی کار میکند اما بسیاری از کشورهای در حال توسعه به خاطر کمبود آدرسهای اختصاص داده شده به آنها مجبورند از چندین لایه NAT در شبکههای خود استفاده کند که این کار، فعالیتهایشان را سخت و پیچیده کرده است.یکی دیگر از دلایل ایجاد نسخهای جدید از IP به خاطر کاربردهای جدید اینترنت است. مثلاً کاربردهای صوتی و ویدیویی نیاز به تحویل اطلاعات در فواصل منظمی دارند. پروتکل IP باید از تغییر زیاد مسیرها در اینترنت جلوگیری کند تا جریان این اطلاعات در اینترنت بدون وقفه ادامه یابد و همانطور که میدانیم پروتکل IPV4 سرویسی برای تحویل صوت و تصویر بهصورت بلادرنگ تعریف نکرده است.عوامل دیگری هم هستند که باعث میشوند احساس کنیم که عمر IPV4 به پایان خود نزدیک شده است. فرض کنید بخواهیم اتصالی بین ساختمانهای شهرها و یا حتی کشورها داشته باشیم، در اینصورت باید از تکنولوژی موسوم به IP سیار یا mobile IP استفاده کنیم. اما مشکل اینجاست که این فناوری با IPV4 چندان خوب کار نمیکند چرا که قبل از ارسال هر پکت به مکان خاصی در سراسر شبکه باید تعداد زیادی hops در شبکه ساخته شود که این کار بسیار وقتگیر و پر دردسر است.با توجه اینکه ما هر روز انتظار بیشتری از اینترنت و دنیای شبکهها داریم و به دنبال کاربردهای جدیدتر هستیم لذا نیاز به قابلیتهای آدرسدهی و مسیریابی پیچیدهتری نیز داریم. مثلاً علاقه به فناوریهای همکاری از راه دور که ارتباط بین گروهی از همکاران را ایجاد میکند نظیر کنفرانس تلفنی، بیشتر شده است. برای انجام موثر این کار مکانیسمی لازم است که امکان ایجاد گروهها را فراهم کند، تغییر آن را امکانپذیر سازد و راهی برای ارسال یک کپی از هر بسته به هر یک از اعضای شرکت کننده در گروه پیشبینی نماید. بنابراین نسخه جدیدی از پروتکل IP برای امکانپذیر نمودن این آدرسدهی و مسیریابی لازم است.و از همه موارد ذکر شده در بالا مهمتر امنیت اینترنت تحت IPV4 است که کاری بس دشوار، گیجکننده و البته نه چندان مطمئن میباشد و تنها راه حل آن ایجاد پروتکل جدیدی با ساختارهای جدید است که بتواند بهخوبی استانداردهای امنیتی را حمایت کند. به همین سبب بالاخره موسسه IETF در سال 1994 نسخه جدید IP یا IPNG را معرفی کرد و در 1998 نسخه بهبود یافته IPNG به نام IPV6 منتشر شد. در حال حاضر در ژاپن IPV6 به مشتریان پیشنهاد میشود. پیشبینی شده است که انتقال کامل از IPV4 به IPV6 حدود 10 سال به طول بیانجامد.IPV6 خیلی از ویژگیهای طراحی IPV4 که موجب موفقیت آن شده را نگاه داشته است. مثلاً IPV6 مثل IPV4 بهصورت Connection less است. در آن هر دیتاگرام یک آدرس مقصد دارد و سیستمیابی هر دیتاگرام در آن بهصورت مستقل صورت میگیرد. گرچه IPV6 اصول پایه را از IPV4 دریافت نموده و تمام جزئیات را تغییر داده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 115
آماده سازی محیط کشت
3-1 ترکیبات محیط کشت
بطور آشکار محیط کشت غذایی عامل مهم در کشت بافت و سلول بشمار می آید، البته برای هر کدام از گونه های درختی آزمایش های فاکتوریل که در آنها کلیه مواد شیمیایی محیط کشت در طیف وسیعی از غلظت های متغیر باشند، انجام نگرفته است. برای انجام چنین تحقیقی به امکاناتی بیش از آنچه که در اکثر آزمایشگاهها موجود است نیاز می باشد.
آنچه که طراحی محیط کشت را بطور خاصی مشکل می کند، اثرات متقابل بسیار پیچیدة مواد شیمیایی مختلف در یک محیط کشت غذایی مشخص می باشد. بعنوان مثال کاربرد بعضی از قندها ر محیط کشت سبب کمبود بر می شود. پیچیده تر از آن ا حالتی است که بر بیش از حد نیاز وجود داشته باشد در این حالت نیاز بافت به کلسیم کاهش خواهد یافت. به دلیل وجود چنی اثر متقابلی، تعیین ترکیبات مطلوب محیط کشت از طریق آزمایشهای فاکتوریل مشکل است. از طرفی این وضعیت با درنظر گرفتن این حقیقت که اثرات متقابل بین بافت و مواد غذایی تحت تأثیر شرایط محیطی از قبیل شدت و کیفیت نور، دورة نوری، درجه حرارت، آگار یا مایع بودن محیط کشت، PH، و غیره قرار می گیرند پیچید تر می گردد. بعلاوه عکس العمل بافت با تغیر وضعیت فیزیولوژیکی ریز نمونه با بافتی که واکشت شده فرق می کند.
محیط کشت های اولیه که در کشت بافت بکار می رود محلول های غذایی تغییر یافته کشت آبکشت گیاهان بود( محلول های غذایی ناپ، ففر و هوگلند- جورج و شرینتگتن) به این مواد مخلوطی از اسیدهای آمینه، ویتامینها و سایر ترکیبات آلی اضافه می شد. امروزه اکثر کشتهایی که استفاده می شوند نوع تغییر یافتة محیط های قدیمی هستند با بررسی فهرستی مشتمل بر 260 محیط کشت بافت گیاهی تنها 39 محیط کشت دارای ترکیبات پایه بودند محیط کشت موراشی و اسکوک (MS )بین سایر محیط کشت های گیاهی بیشترین کاربرد را دارد. از میان محیط کشت های ذکر شده توسط جرج و شرینتگتن، 53 محیط کشت از نظر فرمول عناصر پرمصرف مشابه محیط کشت MS بودند ولی در قسمت های دیگر تفاوت داشتند.
اکثر محیط کشت ها از طریق آزمون و خطا بتدریج بهبود یافته اند. البته در برخی از محیط کشت ها روش تجربی کمتر بکار رفته است. مقدار مواد معدنی موجود د محیط کشت MS براساس تجزیه خاکستر بافت توتون سوزانده شده می باشد. محیط کشت LM که اغلب برای سونی برگها استفاده می شود براساس تجزیة ترکیب شیمیایی آرکگونهای بذر نابالغ Pseudostsuha menziesii است البته هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که این محیط کشت ها برای تمام ژئوتیپ ها مطلوب باشند یا اینکه چنین تجزیه شیمیایی برای تمام انواع بافتهای گونه های مختلف انجام شده باشد. محیط کشت موردنیاز جهت رشد کالوس نسبت به محیط کشت برای ایجاد و رشد ساقه بایستی دارای مواد معدنی با غلظت بیشتری باشد در حالیکه محیط کشت موردنیاز جهت ایجاد و رشد ریشه فرق می کند محیط کشتی که برای کشت پروتوپلاست بکار می رود اغلب با محیط کشتی که برای پروتوپلاست استفاده می شود بطور کامل تفاوت دارد. از طرف دیگر گونه هایی وجود دارد که درطیف وسیعی از محیط کشت های بخوبی رشد می کنند؛ یعنی محیط کشتهای مطلوب و مشخصی برای اینها وجود ندارد. همچنین حالت هایی و جود دارند که در آنها تهیه یک ژئوتیپ مناسب از تهیه یک محیط کشت مطلوب و دقیق مهمتر است. چنین حالتی برای جنس Populus وجود دارد. بعضی از ژئوتیپهای این جنس روی محیطهای آزمایش شده خیلی ضعیف رشد می کنند در برخی از گونه ها هر رقم دارای نیازهای غذایی مخصوص به خود است.
جرج و همکاران براساس مواد تشکیل دهنده، محیط کشت بافتهای گیاهی را به چهار دسته عمده، عناصر پرمصرف، عناصر کم مصرف، ویتامینها و اسیدهای آمینه یا آمیدها تقسیم کرده اند. برخی از محیط کشت ها مانند وایت، موراشی واسکوگ، گامبور و همکاران(B5 ) لیتوی و لوید و مک کاون محیط کشت های پایه یا تقریباً پایه هستند. بسیاری از محیط کشتهای مورد استفاده دیگر آنهایی هستند که در اثر تغییر کلی یا جزئی محیط کشت های پایه حاصل شده اند.
عناصر پرمصرف محیط کشت موراشی و اسکوگ اغلب در حد یا غلظت محیط پایه رقیق می شوند به همین ترتیب چنین کاری در سایر محیط کشت ها که غلظت عناصر در آنها بالاست انجام می گیرد.
علاوه بر طبقه بندی محیط کشتهای ذکرشده در بالا محیط کشتها را می توان به دو حالت مایع و جامد نیز تقسیم کرد. در حالت جامد محیط دارای عامل ژله کننده است که بافت کشت شده را روی سطح محیط نگه می دارد. این محیط کشتها همچنین درای ویتامینها، اسیدهای آمینه، تنظیم کننده های رشد کربوهیدراتها و اغلب سایز مواد تشکیل دهنده موردنیاز نیز هست.
3-1-1 عوامل تولیدکنندة ژل و جایگزینی آنها
3-1-1-1 آگار و دیگر مواد تولید کننده ژل
آگار از رایجترین عامل تولید ژل است که در محیط کشت استفاده می شود. آگار پلی ساکاریید هایی پیچیده است که از برخی گونه های نوعی علف هرز دریایی بدست می آید آگار طی مراحل ساخت در جات متفاوتی از خلوص را طی میکند. ولی مقداری ناخالصیهای آلی و معدنی در آن باقی می ماند. دیفکوباکتوآگار از رایجترین آگار مصرفی در کشت بافت است که دارای مقدار زیادی سدیم و مس می باشد. میزان سدیمی که از طریق آگار در محیط کشت وارد می شود براحتی توسط بافت اکثر گیاهان تحمل می شود. اما گاهی اوقات