زی زی فایل

دانلود فایل

زی زی فایل

دانلود فایل

دانلود تحقیق آداب حج از دیدگاه قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 143

 

مقدمه: 1

فصل اول 4

اهمیت جایگاه تحقیق حاضر ……4

الف) تعریف و تبیین موضوع : 4

ب (اهداف تحقیق : 6

پ) ضرورتهای تحقیق : 7

ت)پیشینه موضوع : 7

ث (فرضیه ها یا سؤالات اصلی و فرعی : 9

سؤالات کلی (اصلی): 9

سؤالات فرعی : 9

فصل دوم 11

اولین مرکز جهانی برای عبادت 11

الف) علل شرافت کعبه بر بیت المقدس 21

ب) چگونگی کشف خانه خدا توسط ابراهیم : 16

پ) آداب دخول کعبه:« أن لا تشرک بی شیئاً و...» 17

ت) حکم نماز خواندن در کعبه:« والقائمین و الرکع و السجود » 18

ث) چهار عمل برای زائران خانه خدا:(للطائفین و القائمین و الرکع السجود) 19

فصل سوم 20

وجوب حج 20

الف)اهمیت و فضیلت حج:(و لله علی الناس حج البیت) 20

ب)قلمرو وجوب حج : 24

پ)شرایط وجوب حج : " من استطاع إلیه سبیلاً " 25

وجوب حج و عمره : 27

الف)ضرورت اخلاص در حج : " و اتموا الحج و العمرة لله " 27

ب)احکام محصور و مصدود : " فإن أُحْصِرْتم فما استیسَرَ من الهدی " 29

پ)حرمت سر تراشیدن برای محصور قبل از رسیدن قربانی به قربانگاه : 03

ت)تقدم عمره بر حج در حج تمتع : 30

ث)حلیت محرمات احرام پس از اتمام عمره تا شروع مناسک حج : 13

ج)همگانی بودن حج 32

چ)آفات ترک حج : 32

محورهای کلی اعمال حج: 34

1- عنصر زمان............................................................................................................34

2-عنصر مکان ..…………………………………………………………………….35

ماههای حرام مایه قوام انسانها: 37

فصل اول 39

فلسفه ی احکام حج از دیدگاه آیات و روایات 39

فلسفه حج از دیدگاه امام علی ( علیه السلام ) در نهج البلاغه : 45

الف ) فلسفه و ره آورد حج : 45

ب ) فلسفه حج: 46

پ ) وصیت امام علی ( علیه السلام ) به امام حسن و امام حسین ( علیه السلام ) پس از ضربت خوردن آن حضرت : 46

ت ) رسیدگی به امور حاجیان در مراسم حج : 46

سفارش به رفع نیازهای حجاج 49

ث ) حج در روایات رسیده از سایر ائمه معصومین ( علیهم السلام ) 49

ج ) نتیجه گیری از احادیث : 54

فصل دوم 54

فلسفه و اسرار عمیق حج : 55

1-بعد اخلاقی حج ........................................…………………….........55

2-بعد سیاسی . اجتماعی : 60

3-بعد فرهنگی : ………………………………………………………………63

4-بعد اقتصادی حج :………………… 65

5.بعد حقوقی حج : 69

6.اصول بین المللی حج : 71

7.بعد جهانی حج : . 73

فصل اول 76

فلسفه اعمال و آداب حج 76

اسرار اعمال حج : 76

گستردگی مسائل و اسرار حج : 76

چرا کعبه ، کعبه است ؟ 77

غسل احرام ؛ شستشوی گناهان : 80

جامه احرام ، جامه طاعت : 81

تلبیه 83

محرمات احرام : 88

نظارت مستقیم خداوند بر اعمال حج : 91

اشواط سبعه : 94

حجرالاسود : 96

حجر و مقام : 98

مقام ابراهیم : 98

حجر اسماعیل : 100

حطیم 001

ملتزم : 100

مستجار : 101

ارکان کعبه : 101

آب زمزم ، جام طاعت : 102

صفا و مروه : 103

وجوب سعی میان صفا و مروه : 104

اسرار عرفات : 109

فضیلت و فلسفه عرفات : 111

وجوب وقوفین : 115

افاضه و کوچ به سوی مشعر : 118

منی ، سرزمین رسیدن به آرزوها : 119

رمی جمرات ؛ رمی هر شیطان و شیطنت : 121

قربانی ؛ سربریدن آز و طمع : 123

فلسفه قربانی : 124

اهمیت قربانی : 125

آداب قربانی : 126

تکلیف گوشتهای قربانی : 127

وجوب قربانی در حج تمتع 129

فصل دوم 133

حجّ مقبول : 133

روح و جان کعبه ولایت است : 134

حسن ختام 138

منابع و مآخذ 140

فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت

چکیده:

حج ، به معنای قصد ، آهنگ و حرکت بوده که در اصطلاح به قصد زیارت خانه خدا ، اختصاص پیدا کرده است..

هدف از این تحقیق و پژوهش ، بررسی فلسفه حج ، این واجب الهی ، از دیدگاه و منظر آیات قرآن کریم و روایات و سنت معصومین علیهم السلام می باشد و زمینه فلسفه و علل وجوب حج بیت الله الحرام و فلسفه آداب ومناسکی که در ایام و شرایط مخصوص بر زائر خانه خدا واجب می شود . بررسی و تحقیق فوق از نوع کتابخانه ای می باشد .

منابع مورد استفاده با استمداد اصلی از کلام الله مجید ؛ منابع دست اول از تفاسیر قدیم وجدیدو کتب روایی



خرید و دانلود دانلود تحقیق آداب حج از دیدگاه قرآن


دانلود تحقیق آداب معاشرت درقران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

آداب معاشرت درقران

بحث درباره آداب معاشرت است. در این باره در قرآن کریم مسائلى مطرح شده که بعضى از آنها عمومیت دارد و بعضى درباره رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم است که شاید با بیانى که عرض مى‏کنیم کمابیش قابل توسعه باشد.

۱- آداب عمومى

آنچه مربوط به عموم افراد است، آدابى چند است که در این جا به بعضى از آنها اشاره مى‏کنیم:

در سوره نور چندین آیه هست که کما بیش با هم مربوط است و از آیه ۲۷ شروع مى‏شود: «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون × فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکى لکم والله بما تعملون علیم; اى کسانى که ایمان آورده‏اید، به خانه‏هایى که خانه‏هاى شما نیست داخل مشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام گویید. این براى شما بهتر است، باشد که پند گیرید. و اگر کسى را در آن نیافتید پس داخل مشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گفته شد: «برگردید»، پس برگردید، که آن براى شما سزاوارتر است و خدا به آنچه انجام مى‏دهید داناست.»

۱ - ۱ - ورود به خانه‏ها

وارد شدن به خانه دیگران به چند صورت تصور مى‏شود: الف - شخص علم دارد به این که صاحب خانه راضى است. ب - مورد شک است. ج - علم دارد به این که راضى نیست.

روشن است در جایى که انسان، علم به عدم رضایت دارد یا اذن بگیرد ولى جواب رد بشنود نباید وارد بشود: «و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا» اگر کسى خواست وارد منزل کسى بشود و اجازه خواست و گفتند «برگردید» یعنى اجازه ندادند اصرار نکند و برگردد. این براى شما بهتر و براى مصالح جامعه اسلامى مفیدتر است.

صورت دیگر این است که علم دارد به این که طرف راضى است‏یا قبلا چنین اجازه‏اى را گرفته یا از نحوه رفتار و گفتار صاحب‏خانه به دست آورده است، در آن‏جا هم ورود جایز است منتهى آدابى دارد: یکى از آدابى که مى‏بایست رعایت‏بکند این است که سرزده وارد نشود اگر دوستانى با همدیگر روابطى دارند یا کسانى براى حاجتى - مادى یا معنوى - به کسى مراجعه مى‏کنند، چون ممکن است‏شخص در داخل خانه‏اش آمادگى براى پذیرش نداشته باشد یا در حالى باشد که نمى‏خواهد کسى او را در آن حال یا به آن صورت ببیند این است که در اسلام تاکید مى‏شود که «استیناس‏» کنید. استیناس کردن; یعنى انجام دادن کارى که توجه را جلب بکند و در روایات در توضیحش آمده که صدا بزنید یا تنحنح بکنید تا خودش را آماده کند. ضمنا دستور مى‏دهد که سلام هم بکنید «حتى تستانسوا و تسلموا على اهلها» که بعدا جداگانه درباره آن بحث‏خواهیم کرد.

اما اگر شخصى خواست وارد اتاق یا خانه‏اى بشود که کسى در آن نیست و مثلا در زد و کسى جواب نداد و فهمید که کسى آن جا نیست که از او اجازه بگیرد در این صورت هم وارد نشود: «فان لم تجدوا فیها احدا فلاتدخلوها حتى یؤذن لکم‏» طبعا وقتى کسى نباشد اذن هم تحقق نمى‏یابد پس شما باید وارد نشوید تا کسى پیدا شود و به شما اذن بدهد.

مواردى هست که رفت و آمد افراد با هم خیلى زیاد است; مثلا اهل یک خانه که در اتاقهاى متعددى زندگى مى‏کنند رفت و آمد متعارف دارند: بچه‏ها وارد اتاق پدر و مادرشان مى‏شوند یا کسانى که در خانه کار مى‏کنند مانند کلفت و نوکر و عبید و امایى که سابقا بودند و در خانه کار مى‏کردند، آیا هر دفعه‏اى که مى‏خواهند بیایند لازم است اذن بگیرند یا نه؟ در آیه ۵۸ سوره نور مى‏فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لیستاذنکم الذین ملکت ایمانکم والذین لم یبلغوا الحلم منکم ثلاث مرات‏» کسانى که مملوک شما هستند و در خانه شما کار مى‏کنند و همین طور بچه‏هایى که به حد تکلیف نرسیده‏اند سه مرتبه در شبانه روز اذن بگیرند: پیش از نماز صبح، موقع ظهر و بعد از نماز عشا. اینها مواقعى است که معمولا انسان استراحت مى‏کند و دلش مى‏خواهد تنها باشد. و در آیه بعد مى‏فرماید: «و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم فلیستاذنوا کما استاذن الذین من قبلهم‏» اما اگر بچه‏ها به حد تکلیف رسیدند باید مثل سایرین اجازه بگیرند; یعنى غیر از سه مرتبه‏اى که گفته شد هر وقت دیگر هم مى‏خواهند وارد بشوند باید اجازه بگیرند.

۱ - ۲ - آداب غذا خوردن

و اما درباره غذاخوردن در خانه دیگران، مواردى هست که هر چند اذن صریحى از طرف صاحب خانه نباشد جایز است و آنها مواردى است که معمولا انسان علم به رضایت طرف دارد و اگر کسى راضى نباشد باید تصریح کند. در آیه ۶۱ از همین سوره پس از اشاره به افرادى که معذوریتهایى دارند «لیس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج و لا على المریض حرج‏» مى‏فرماید: «و لا على انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت آبائکم او بیوت امهاتکم او بیوت اخوانکم او بیوت اخواتکم او بیوت اعمامکم او بیوت عماتکم او بیوت اخوالکم او بیوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» مفسران فرموده‏اند که منظور از «بیوتکم‏» بیوت فرزندانتان است; یعنى خانه فرزندان به منزله خانه خودتان است. از این آیه شریفه استفاده مى‏شود که خویشاوندان نزدیک براى استفاده از ماکولات در خانه یکدیگر نیازى به اذن گرفتن ندارند همچنین خانه دوستى که کلیدش را در اختیار شما گذاشته است و در واقع در این موارد «اذن فحوى‏» وجود دارد «لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعا او اشتاتا» وعده‏اى مشغول غذا خوردن باشند یا تنها باشید اما وقتى مى‏خواهید وارد بشوید این آداب را رعایت کنید: «فاذا دخلتم بیوتا فسلموا على انفسکم تحیة من عندالله مبارکة طیبة‏» وارد خانه که مى‏شوید سلام کنید «فسلموا على انفسکم‏» مفسران فرموده‏اند که این آیه از مواردى است که همه مؤمنین به منزله یکدیگر حساب شده‏اند. و سلام کردن به دیگران سلام کردن به خودتان تلقى شده است و بعضى گفته‏اند که از این آیه استفاده مى‏شود که اگر کسى هم در خانه نباشد بر خودتان سلام کنید.

«تحیة من عندالله مبارکة طیبة‏» این سلام کردن تحیتى است از ناحیه خدا و هم مبارک و پربرکت است و هم طیب و خوش; پربرکت است‏یعنى آثار خیرى بر آن مترتب مى‏شود و طیب است‏یعنى نفوس مى‏پسندند و خوششان مى‏آید و احساس آرامش مى‏کنند. از این جهت مناسب است‏بحثى درباره سلام کردن و آیات مربوط به آن داشته باشیم.

۱ - ۳ - آداب سلام

سلام که با سلامت، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است. این شعار اسلامى که به عنوان تحیت ادا مى‏شود و در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته، شاید یکى از حکمتهایش این باشد که هر انسانى در زندگى دایما نگرانیها، خوفها و دل واپسیهایى دارد و با هر کسى مواجه مى‏شود چون احتمال مى‏دهد که از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد. پس اولین چیزى که در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است، یعنى انسان احساس کند که از طرف آن شخص ضررى به او نمى‏رسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مى‏رسد به جلب منفعت. این است که در اولین برخورد بهترین چیزى که باید رعایت‏بشود همین تامین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضررى نمى‏رسد.

بد نیست اشاره بکنیم به مکتب اگزیستانسیالیسم که پیروان آن معتقدند: اصولا زندگى با دلهره و اضطراب، توام است و حیات بدون دلهره و اضطراب امکان ندارد. البته آنان در این باره افراط و مبالغه کرده‏اند ولى این حقیقتى است که یک موجود ذى شعور اولین چیزى که موجب توجهش قرار مى‏گیرد این است که سلامتى و امنیت داشته باشد; یعنى ضررى به او نرسد و جان و مال و سایر چیزهاى مورد علاقه‏اش محفوظ باشد.

پس در روابط اجتماعى اولین چیزى که باید تامین بشود سلامت و امنیت است که اگر این نباشد زندگى اجتماعى هیچ ارزشى ندارد. از این رو در موارد زیادى «سلام‏» با «آمین‏» در قرآن کریم تواما ذکر شده است. مى‏دانید یکى از اسمهاى خداى متعال «سلام‏» است و آن جا که این اسم در قرآن کریم ذکر شده به دنبالش «مؤمن‏» هم آمده است: «السلام المؤمن المهیمن‏» (۱) خداست که سلامتى را تامین و خطر را از دیگران رفع مى‏کند. «مؤمن‏» در این جا یعنى کسى که ایجاد امن مى‏کند. و در روز قیامت‏به مؤمنین گفته مى‏شود: «ادخلوها بسلام آمنین; (۲) با سلام و امن وارد بهشت‏شوید.»

به هر حال اهمیت موضوع سلام به خاطر این است که به طرف، احساس آرامش و امنیت‏خاطر مى‏دهد و این در زندگى اجتماعى خیلى مهم است. گاهى منظور از سلام این نیست که از ناحیه من سلامتى براى شما تامین مى‏شود یا خطرى ایجاد نمى‏شود بلکه منظور این است که از خدا براى شما سلامت و دفع ضررها و خطرها را



خرید و دانلود دانلود تحقیق آداب معاشرت درقران


آداب و رسوم خراسان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

آداب و رسوم خراسان

چهارشنبه سوری

نوروز

آبستنی و زایمان

ختنه‌سوران

عروسی

مرگ و عزا

شب چله

چهارشنبه سورى

بخت‌گشائی

شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شب‌هاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادى‌ها مى‌کنند و مجالس سور و سرور برپا مى‌سازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مى‌دهند که از هر جهت دل‌انگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مى‌گیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل به‌طرز خاصى اجراء مى‌گردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مى‌افروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مى‌سازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مى‌کنند. از آنجا که آتش از قدیم‌الایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدى‌هاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى این‌کار انتخاب کرده‌اند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مى‌باشد و تقریباً اکثر خراسانى‌ها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتش‌افروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.

به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتش‌آفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در این‌باره مى‌نویسد: ”آتش‌افروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشن‌هاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مى‌شود... شک نیست که افتادن این آتش‌افروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بى‌کم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مى‌شد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یوم‌الاربعاء نزد عرب‌ها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:

چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مى‌خور تا به عافیت گذرد

این است که ایرانیان آئین آتش‌افروزى پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش‌آمد سال نو از آسیب روز پلیدى چون، چهارشنبه برکنار ماند. (استاد پور داود، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی، از انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۴۳ ص ۷۳ و ۷۴).

آداب چهارشنبه سورى بر دو قسم است:یکى آداب عمومى که همه در آن شرکت مى‌کنند و مهم‌ترین آنها آتش افروزى در شب مزبور مى‌باشد و دیگر آداب خصوصى که مخصوص زن‌ها است و مردها حق شرکت در آن‌را ندارند.

اول مراسم عمومى ـ خراسانى‌ها در شب چهارشنبه سورى نزدیک عروب آفتاب هفت بوته (یا سه بوته) آتش در وسط کوچه و یا در صحن حیاط گذاشته و به اصطلاح خودشان ”بته روشن مى‌کنند“ سپس پیر و جوان و کوچک و بزرگ از روى بوته‌هاى آتش مى‌پرند و براى دفع پلیدى‌ها این شعر را مى‌خوانند: زردى ما از تو سرخى تو از ما

 

زن‌هائى که بچهٔ کوچک و شیرخوار دارند، بچه‌هاى قنداقى را در بغل گرفته شادى‌کنان و قهقه‌زنان آنها را از روى آتش رد مى‌کنند. در دهات اطراف خراسان در موقع پریدن از روى آتش مى‌گویند:

آلا٭ بدر بلا بدر دزد حیز از دها٭ بدر

”آلا“ یعنى آل‌ها و آل، زنى است بسایر لاغر و قد بلند و سرخ‌روى که بینى‌ او از گل و کار او دزدیدن جگر زائوها است (از عقاید کلثوم ننه).

٭ (deha) یعنى ده‌ها.

پس از آن آتش را مى‌گذارند تا آخر بسوزد زیرا خاموش کردن آتش و فوت کردن به آن‌را بد مى‌دانند. وقتى آتش تا آخر سوخت و خاکستر شد یکى از اعضاء خانواده خاکستر آن را برمى‌دارد مى‌برد سر چهار راه مى‌ریزد تا باد ببرد.٭ این مراسم تقریباً در تمام ایران با مختصر تفاوتى اجراء مى‌شود و تفاوت آن بیشتر در شعرى است که موقع پریدن از روى آتش خوانده مى‌شود. پس از مراسم آتش‌افروزى براى دفع قضا و بلا مقدارى ذغال (که علامت سیاه‌بختى است) و اندکى نمک (که علامت شورچشمى است) و یک سکهٔ ده‌شاهى (کوچک‌ترین سکهٔ رایج کشور ـ علامت تنگ‌دستی) در کوزهٔ سفالینى که قبلاً براى این کار تهیه کرده‌اند انداخته و هر یک از افراد خانواده یک‌بار کوزه را دور سر مى‌چرخاند و نفر آخرى آن کوزه را به بالاى بام مى‌برد و از آنجا به میان کوچه پرتاب کرده مى‌گوید:

”درد و بِلایِ خَنَهْ رَهْ رِخْتُمْ به تویِ کوچه٭“ و به این طریق سیاه‌بختى و شورچشمى و تنگ‌دستى را از خانهٔ خود دور مى‌سازند.



خرید و دانلود  آداب و رسوم خراسان